×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 53
چهارشنبه, 18 دی 1392 13:03

مرور گفتگوئی با" محسن تنابده " /بازی خوب در یک هارمونی بوجود می آید

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

هما گویا – در آرشیو صداهائی که ضبط کرده بودم، دنبال موردی می گردم که ارزش بازگوئی داشته باشد.گفتگو با آنهائی که بودند و دیگر نیستند، هم کلامی با آنهائی که به این مطرحی نبودند و حالا بسیار مطرح شدند و شنیدن حرف های آنهائی که روزگاری سوپر استار به حساب می آمدند  اما ستاره اقبالشان خیلی زود افول کرد .
به "محسن تنابنده" می رسم. بازیگر و نویسنده ی بسیار خوبی که این روزها سرش خیلی شلوغ است و شاید بیش از اندازه شلوغ است
از شبکه خانگی تا تلویزیون و از تلویزیون تا سینماو...جشنواره فیلم فجر.

زمان گفتگو را به یاد می آورم . محسن تنابنده با بازی در نقش "افشین" سریال مناسبتی "مامور بدرقه" مورد توجه عموم قرار گرفته بود ، در حالی که مدتها بود اهالی تئاتر وسینما پی به جایگاه او برده بودند و بازی درخشان وی در "استشهادی برای خدا"دستاوردی چون سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را برایش به همراه داشت.
لوکیشنی درخیابان شهر آرای تهران و من که از روزنامه "اعتماد" با او گپ میزدم

 


برای شروع خوب است که بیشتر با شما آشنا شویم


ـ من فارغ التحصیل تئاتر(رشته بازیگری) هستم. سال های زیادی تئاتر کار می کردم و بعد از مدتی به نویسندگی رو آوردم و در کنار کار تئاتر مشغول نوشتن نمایشنامه شدم. بعد از آن وارد سینما شدم. سینما را با «علیرضا امینی» شروع کردم. به همراه ایشان چهار کار داشتم که آخری «استشهادی برای خدا» بود.
چند فیلمنامه برای سینما نوشتم و حالا هم اینجا هستم با مامور بدرقه.

این اولین حضور شما در تلویزیون است

ـ در حقیقت اولین حضور من در یک مجموعه تلویزیونی است.قبلن در تله فیلم بازی کرده ام .

و چطور وارد این پروژه شدید

ـ من به دعوت آقای «حسن فتحی» برای تله فیلم «دنده معکوس» به دفتر آقای عفیفه آمدم بعد از به تعویق افتادن ساخت این تله فیلم، اسمعیل عفیفه من را برای حضور در این مجموعه دعوت کرد.

چه موردی در این مجموعه شما را جلب کرد تا این دعوت را بپذیرید. فیلمنامه، کارگردانی سعید سلطانی ،بازیگران یا شخص آقای عفیفه به عنوان تهیه کننده.

ـ زمانی که من فیلمنامه را دیدم حدوداً ۱۰ قسمت از آن نوشته شده بود و به نظرم متن بدی نبود و از کاراکتری که قرار بود بازی کنم خوشم آمد و از طرفی حضور آقای عفیفه و آقای سلطانی به من اطمینان خاطر می داد تا این کار را بپذیرم.

از آنجا که خود شما یک نویسنده هستید، قاعدتاً باید توجه خاصی هم به متن داشته باشید. آیا آقای امیرعباس پیام به عنوان نویسنده مامور بدرقه از شما همفکری می خواستند؟

ـ متن تمام و کمال نوشته آقای پیام است اما ایشان آنقدر پیشنهادپذیر است که گاهی اوقات اگر ما هم پیشنهادی داشته باشیم و مناسب باشد ، می پذیرد.

 طنز موقعیت معمولن انرژی بیشتری از بازیگر می گیرد. شما چه طور طنزی را بیشتر ترجیح می دهید


ـ وقتی در مورد طنز صحبت می کنیم خیلی قابل تفکیک نیست. با شما هم عقیده ام که بیشترین بار طنز بعضی مجموعه ها و همینطور مامور بدرقه روی موقعیت ها است اما معمولن طنز کلام و کمدی های بزن بکوب هم دارند و از همه ی مولفه های طنز در آن بهره می گیرند که هر کدام هم انرژی خاص خودش را می طلبد.

و در مورد نقشتان در این مجموعه بگوئید

ـ نقشی که برای من نوشته شده در حقیقت کاراکتر شیرینی نیست به خصوص که در کنار آن کاراکترهای شیرینی هم داریم مثل نقشی که «جواد رضویان» بازی می کند یا نقش «کیانوش گرامی» اما من سعی کردم در اجرا ،شخصیت شیرینی از او ارائه دهم.

پارتنر شما در این نقش آقای گرجستانی و آقای جواد رضویان است. با توجه به اینکه می دانیم نقش روبه رو تاثیر بسیاری در نحوه بازی یک بازیگر دارد تا چه اندازه سیروس گرجستانی و جواد رضویان در کار شما موثر هستند؟

ـ من با جواد رضویان تا قبل از این کار آشنایی نزدیکی نداشتم. جواد مرا نمی شناخت و من هم شناختی که از او داشتم از روی کارهای قبلی او بود. قبلاً قرار بود در «هندوانه شب یلدا»ی سعید آقاخانی همبازی باشیم که نشد. من و جواد رضویان اولین بار روز تست گریم همدیگر را دیدیم و ظرف چند دقیقه خیلی زود با هم اخت شدیم. من خیلی به جواد علاقه پیدا کردم و فکر می کنم(با خنده) او هم مجبور شده به من علاقه پیدا کند و حین بازی هم خیلی با هم راحت هستیم. این را هم اضافه کنم در همه کارها ،رابطه بیرونی بسیار مهم است، اینکه فضا دلپذیر باشد که به بازیگر انرژی بدهد تا کار خلاقه شیرین داشته باشد. من با آقای گرجستانی از سر پروژه "پیامک از دیار باقی" آشنا شدم(که البته قسمت نشد در آن مجموعه کار کنند) و این آشنایی در مامور بدرقه کامل شد و با ایشان هم رابطه خیلی خوبی دارم ضمن اینکه تاکید می کنم در این نوع طنزهای موقعیتی معمولاً بازی خوب  در یک هارمونی به وجود آید ،یعنی در اتمسفر بین بازیگرانی که موقعیت را می سازند و اگر این رابطه نباشد و بازیگران بده بستان و هماهنگی نداشته باشند قطعاً اتفاق خوبی نخواهد افتاد.

اصولن نظرتان در مورد کارهای مناسبتی چیست

ـ تمام کارهایی که مناسبتی ساخته می شوند به دلیل سیاست غلطی که وجود دارد تا حدودی غیرقابل پیش بینی هستند چرا که  فرصت کافی برای پخته شدن ندارند
(لازم است دوباره توضیح بدهم که این گفتگو قبل از سریال "پایتخت" انجام شده است).


فکر نمی کنید سازندگان مجموعه های تلویزیونی ما از ریسک می ترسند به خصوص زمانی که یک کار مناسبتی یا روتین باشد و از طرفی به جای متن خوب برای موفقیت کار  ،دنبال "ستاره پردازی" هستند تا جائی که خیلی از متن ها بر اساس شخصیت یک بازیگر نوشته می شود و این ایراد بسیار بزرگی است

ـ بله، گاهی سیاست های تحمیلی تلویزیون مانع نو شدن کارها می شود؛ اینکه حتمن چه کارها ساخته شود، چه کسانی بسازند ویا کدام عوامل و بازیگران حضور داشته باشند.


به نظر می رسد که همه مشکلات را می دانیم و بیماری را تشخیص داده ایم اما دارو کمیاب است و پزشک بی توجه و این بحثی است که فرصتی جداگانه می طلبد .

شاید وقتی دیگر...
و کلام آخر شما...

ممنونم از فرصتی که آقایان عفیفه و سلطانی برای حضور در این مجموعه به من دادند . حالا هم فکر می کنم گفتگوی کوتاه اما خوبی بود و در اینکه باید در مبحث جداگانه ای در مورد این موضوع صحبت کنیم با شما هم عقیده ام

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید