سه شنبه, 02 آبان 1396 03:30

جنجال امروز رسانه های سینمایی / مهم نیست چه کسی خیابان را می بندد، مهم این است که چه کسی پلان های تو را می بندد

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
جنجال امروز رسانه های سینمایی / مهم نیست چه کسی خیابان را می بندد، مهم این است که چه کسی پلان های تو را می بندد جنجال امروز رسانه های سینمایی / مهم نیست چه کسی خیابان را می بندد، مهم این است که چه کسی پلان های تو را می بندد

سی و یک نما – حرف های سعید روستایی درسی‌وچهارمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران در یک ورک شاپ که گفته بود:من برای فیلمساز شدن دستیار نشدم، چون دستیار تفکر ندارد ونهایت هنر دستیارکارگردان، بستن خیابان است و از یک دستیار، کارگردان خوب درنمی‌آید و به همین دلیل من اول فیلم کوتاه ساختم و بعد فیلم بلند سینمایی‌ جنجالی در فضای رسانه ای به پا کرد که خیلی ها از ناگفته ها یشان در مورد جریانی که بستر ساز می شود تا یک کارگردان فیلم کوتاه، با بهترین امکانات در پاسگاه نعمت آباد به "ابد و یک روز" برسد آن هم با پیمان معادی و نوید محمدزاده و بهترین عوامل سینمای ایران  بگویند

 


اولین واکنش متنی بود که هیئت مدیره انجمن صنفی برنامه‌ریزان و دستیاران کارگردان سینما در قالب بیانیه‌ای در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار داد:

اخیراً فیلمی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که در آن فیلمساز جوان و موفقی در تبیین چگونگی مسیر ورود به عرصه کارگردانی فیلم بلند سینمایی از طریق فیلمسازی کوتاه و رد طرق دیگر ازجمله مسیر دستیاری کارگردان سخنانی می‌گوید. و متأسفانه در بخشی از همین گفتگو با تخفیف حرفه دستیاری کارگردان به "انتخاب چند بازیگر فرعی" و "بستن خیابان" در جهت اثبات فرضیه شان برمی‌آیند. از آنجا که صحبت‌های آقای سعید روستایی در آن فیلم منتشر شده، جامعه دستیاران کارگردان سینما و خصوصاً اعضای انجمن صنفی برنامه‌ریزان و دستیاران کارگردان سینما را آزرده خاطر ساخته، و توضیحات بعدی ایشان پس از انتشار این تصاویر در توجیه صحبت‌هایشان نیز آنها را قانع نکرده است، و با توجه به اینکه دستیاری کارگردان حرفه‌ای تخصصی و دارای تعریف مستقل حرفه‌ای است، هیات مدیره انجمن لازم می‌داند نکات زیر را جهت روشن شدن ابهامات همکاران محترم ازجمله آقای روستایی درباره شناخت وظایف و نقش دستیاران کارگردان و برنامه‌ریزان متذکر شود.

طبق تعاریف مندرج در اساسنامه انجمن درباره وظایف دستیار کارگردان، وی اولین دستیار برای کارگردان بوده که در جهت اجرای دقیق منویات کارگردان سر صحنه و به عنوان رابط مستقیم او با تمامی عوامل درگیر در تولید فیلم با بهره‌گیری از دانش مدیریت، محاسبه، روانشناسی و شناخت بحران ها، فعالیت می‌کند. دستیار کارگردان با شناختی که از حرفه‌های دیگر مانند تدوین، فیلمبرداری، بازیگری و اصول تولید دارد، مهمترین و معتمدترین مشاور کارگردان هنگام بروز مشکلات و بحرانها خواهد بود. با همین دانش تسهیل کننده روند تولید، تسریع کننده عملیات فیلمبرداری و مسئول ایجاد هماهنگی بین تمامی گروهها در حین ساخت فیلم است. همین وظایف و احساس مسئولیت نسبت به اجرای دقیق برنامه فیلمبرداری و تعهد به زمان و بودجه است که از آنها نیرویی خستگی ناپذیر می‌سازد که برای پیشبرد اهداف هنری و تولیدی یک فیلم اگر مجبور شوند حتی خود به بستن خیابان و کمک به دیگر عوامل حاضر در صحنه اقدام می‌کنند.

اینکه دستیاران کارگردان موفق با توجه به پرکاری و معتمد بودن نزد کارگردانان و تهیه‌کنندگان و نتیجتاً موفقیت مادی و کسب جایگاه والا در بین سینماگران نیازی به تغییر حرفه ندارند، باعث نمی‌شود توانایی منحصر بفرد آنها در اداره صحنه، تعامل همه‌جانبه با تمامی عوامل تولید اثر و عمل به تعهدات بر مبنای محدودیت‌های بودجه و زمان را نادیده گرفته و با تبلیغ شیوه‌های دیگر ورود به عرصه فیلمسازی و تصور حذف رقیب آنها را از میدان به در کنیم.

ما معتقدیم کارگردانی فیلم بلند سینمایی یک "حق" نیست که آنهم بواسطه حضور و عضویت در یک انجمن یا باند و حزب و گروه به فردی تعلق گیرد. کارگردانی همانند دستیاری یک حرفه در سینما است که برای ورود به هردوی آنها باید مختصات و ویژگی‌های منحصر بفرد داشت که کشف و بروز این توانایی‌ها ساز و کار گسترده‌تری ورای ساخت فیلم کوتاه یا دستیاری در چند فیلم را می‌طلبد و بدینوسیله از تمامی فعالان محترم عرصه سینمای کشور خواهشمندیم تفسیر مشاغل درگیر در تولید فیلم را به متخصصان آن شغل سپرده، یا با مشورت بزرگان و صاحبنظران آن عرصه از تعاریف سلیقه‌ای پرهیز نموده و از تقلیل وظایف آنها به تجربیات یا خواسته‌های شخصی جلوگیری نمایند.

دانش اقباشاوی کارگردان "تاج محل" در یادداشتی بسیار تندی خطاب به سعید روستایی نوشت:

«بدون فوت وقت‌، می روم سر اصل مطلب و اصل مطلب هم این است که اصلا بعضی از مردم برای ساختن فیلم و یا هر تصویر متحرکی که اسمش را فیلم می‌گذارند احتیاج به بستن خیابان ندارند.

یک حیاط و چهار تا عربده، مقادیری مواد مخدر به علاوه چند خواهر، به همراه یک مادر معتاد شناس مواد شناس کافی ست تا بتوان ادعا کرد فیلمی ساخته شده.

مهربانی، تشویق و جوان‌گرایی چند هیات داوران هم برای این ادعا کافی ست که من فیلمساز مهمی هستم و اصلا و اوصولا کارگردانی را بلدم.

اما همه اینها دلیل نمی‌شود که همه جهان ساکت بنشینند و به طرف یادآوری نکنند که:

 آقا پسر! از قضا اگر لطف بازیگران و فیلمبردار و تدوین‌گر شامل حالت شد و قصه لاغرت گرم شد و صاحب پایان‌بندی گشت به مهارت کارگردانی‌ات ربطی ندارد، بلکه ربط مستقیمش به همسایه‌هاست و یاری‌شان.

اشکالی هم ندارد چون که به احتمال قریب به یقین این گونه مردمان اولین باری صحنه یک فیلم بلند سینمایی را تجربه کرده‌اند، که قرار بوده اسم خودشان به هر دلیل به عنوان کارگردان در عنوان بندی‌اش درج شود.

البته که نداشتن تجربه حضور در صحنه‌های فیلمبرداری هم می‌تواند عیب نباشد اما به شرط آنکه آنکس که قرار است نام کارگردان را یدک کشد، ابتدا به‌ هر شکلی فن و مهارت کارگردانی را آموخته باشد مثلا پلان بندی را یاد گرفته باشد تا مجبور نشود با دوربین روی دست دور بازیگران چرخ بزند یا مثلا یاد گرفته باشد که یک فیلم جغرافیا می‌خواهد و محض رضای خدا و محض رضای پرده بزرگ چند لانگ شات نیاز دارد و اصلا بداند که فرق فیلم تلویزیونی و فیلم سینمایی در چیست؟

اما گویا جوان نورسیده‌ای که این یادداشت به بهانه ابراز فضل او نوشته شده نه تنها احساس نیاز به یاد گرفتن کارگردانی سینما نمی‌کند بلکه خود را نیز مجتهد در اموری می‌داند که بلدشان نیست و این جهل مرکب است.

و اما درباره  نگاه؛ جوانی که باعث شد تا این مطلب را بنویسم مدعی‌ست که از طریق شغل دستیاری کارگردان، انسان در فیلمسازی‌اش نگاه پیدا نمی‌کند. اینجا دیگر مجبورم نام چند دستیار کارگردان تاریخ سینما را هم یادآوری کنم، آرزو می‌کنم که آقای برنده، نام جان فورد، سرجو لئونه، برناردو برتولوچی، سام پکین پا، مسعود کیمیایی، واروژ کریم مسیحی، سهراب شهید ثالث، حمید نعمت‌الله، رخشان بنی اعتماد و … را شنیده باشد و توصیه می‌کنم که بداند اینان فقط بخشی از دستیاران کارگردان سینمای جهان بوده‌اند. این اسامی صاحب نگاه در سینما نبودند؟ عجب!

البته من نمی‌دانم که تعریف این آقا از نگاه در فیلمسازی چیست؟اما امیدوارم که منظورش نگاه نژادپرستانه به هم زبانان افغانی‌اش نباشد چون آن وقت دیگر طرف حسابش روشنفکران می‌شوند و به احتمال زیاد امکان دارد تا همان اتفاقی که برای فیلم اول پرسروصدایش افتاد برای فیلم‌های بعدی‌اش نیز بیافتد.

یعنی اینکه هیچ جشنواره مهم سینمایی خارج از مرزهای کشور خواهان تحفه پائین شهری‌اش نشود. چرا که اتفاقا روشنفکران همه جهان به نگاه فیلم خیلی با دقت نگاه می‌کنند.

و اما درس آخر؛ مهم نیست که چه کسی خیابان را می‌بندد اصل این است که چه کسی پلان‌های تو را می‌بندد.تو اول پلان بندی یاد بگیر.

دانش اقباشاوی - برنده تندیس بهترین فیلم کوتاه داستانی از ششمین جشن خانه سینما ۱۳۸۱

دستیار کارگردان فیلم‌های دوئل، به رنگ ارغوان، هرشب تنهایی، رستاخیز

کارگردان فیلم‌های سینمائی «تاج محل» و« هیهات»

گفتنی است در ورک شاپ مورد نظر سعید روستایی خطاب به شهرام مکری گفته بود: «زمانی شما گفته بودید که دستیاری نکرده‌اید و این برای من الگو شد و به همین دلیل من دستیار نشدم، چون دستیار تفکر ندارد و ته هنر دستیار بستن خیابان است و از یک دستیار کارگردان خوب درنمی‌آید. به همین دلیل من اول فیلم کوتاه ساختم و بعد فیلم بلند سینمایی‌ام را کارگردانی کردم

واکنش بعدی از سوی مازیار میری کارگردان با این تیتر رسانه ای شد که : تازه رسیدگان تلاش برای دیده شدن می‌کنند. ایم مطلب در خبر آنلاین منتشر شد:

دوستان محترم دستیار کارگردان که به درستی نام شما را زین پس باید یاور کارگردان نامید، دوستان عزیزم زیاد خرده نگیرید روزگار بدی شده است.

تازه رسیدگان تلاش برای دیده شدن می کنند. یک فیلمساز ایتالیایی فیلم کوتاهی ساخته بود از یک بوکسور سبک وزن که در روزگاری با ناداوری مدال گرفته بود و نامش و عکسش فراوان دیده شد و چون آن سال با ناداوری طلا گرفته بود و هیچ وقت دیگر تکرار نشده بود، پس از سال‌ها نادیده شدن به سرش فکری زده بود و برای اینکه دیده شود یک روز در ملآ عام و بر روی رینگ بکس برهنه شده بود و عکاسان از او عکس گرفته بودند و فردا عکس و نامش دوباره تکرار شده بود در صفحه اول روزنامه‌ها. نقل این روزهاست که تازه رسیدگان می‌خواهند دیده شوندحتی با حرف‌های گزاف و بیهوده.

یاوران محترم کارگردان خود و کارگردانان اهل سینما می‌دانند جایگاه شما را و ما می‌دانیم که باید بمانیم منتظرتان تا بیایید تا خیابان فکری و وحی فیلمسازی‌مان بسته نشود. شما همراه همه فیلم‌های مهم و تأثیرگذار سینما هستید. چنانچه که بسیاری از شما به درستی وارد سینما شده‌اید و آینده‌تان روشن است نه از سر اتفاق مدال طلا می‌گیرید و نه به راهی متوسل می‌شوید برای دیده شدن.

دوستان من، من به شخصه ارج می‌نهم تمام همکاری‌ها، همراهی‌ها و حضور پرثمرتان را در تمام فیلم‌های سینمای ایران. آنچه شما در این سال‌ها برای سینما انجام داده‌اید با هیچ زبانی حذف شدنی نیست. کاش همه ما بعد از گرفتن مدال طلا چه به حق و چه به ناحق راه آمده و یاوران آن راه را فراموش نکنیم.

سپاسگزارتانم - مازیار میری

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید