جمعه, 07 آبان 1395 16:11

10 فیلمساز وسواسی و دقیق تاریخ سینما

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
10 فیلمساز وسواسی و دقیق تاریخ سینما 10 فیلمساز وسواسی و دقیق تاریخ سینما

سی و یک نما- برخی از بزرگترین شاهکارهای هنری با روش هایی ظریف و با تلاش های پرزحمت خلق شده اند. به احتمال زیاد یک نقاش برای وسواس خرج دادن در خلق یک اثر تمجید می شود (گوش بریده ون گوگ را به یاد بیاورید)  اما یک کارگردان به خاطر وسواس داشتن در کارش مورد انتقاد قرار می گیرد. کارگردان ها گاهی اوقات می توانند منفی نگر باشند، و سعی کنند همه چیز را به کنترل در آورند و به جزییات صحنه ها و کادرهایی که می بندند بیشتر از بقیه حساس و وسواسی باشند. فهرستی از این کارگردانان دقیق و وسواسی را در اینجا می بینید این رتبه بندی براساس توجه آنها به جزییات مرتب شده است و مسلما تصادفی نیست که در بین آنها نام های بزرگی به چشم می خورد که شاهکارهای سینمایی زیادی را در زمینه فیلمسازی شان خلق کرده اند.

Stanley-Kubrick_Barry-Lyndon-4K-Shooters.jpg

استنلی کوبریک

کوبریک به استاد کمال گرایی سینما معروف استدر طول چند دهه فعالیت هنری خود، آثار زیادی خلق نکرد، اما ساخته‌های او در صف آثار فراموش‌نشدنی سینما قرار دارند.نگاه تیز کوبریک به انسان و ژرف بینی او نسبت به آسیب‌های اجتماعی، در میان فیلمسازان جهان جایگاه ویژه‌ای به او می‌بخشد. کوبریک در جشنواره‌های سینمایی جوایز گوناگونی برد. وی بارها نیز نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار برای بهترین کارگردان یا فیلمنامه‌نویس اقتباسی شد، برای مثال کوبریک با نیت ساختن فیلمی درباره‌ی ناپلئون، ده‌ها تاریخدان و پژوهشگر را به خدمت گرفت و بانک اطلاعاتی عظیمی درباره‌ ناپلئون فراهم آمد. ۴۰هزار برگ کاغذ، رویدادهای زندگی ناپلئون ثبت شد: از آمار و ارقام مصاف‌های جنگی وی گرفته تا عادات غذاخوری‌اش. ولی کوبریک این فیلم را هرگز نساخت!

Sherlock-Jr-1923.jpg

باستر کیتون

کیتون در فیلم هایش یک شخصیت ثابت نداشت ، اما شخصیتهایی که او خلق کرد غالبا در شرایط مشابهی قرار داشتند. و آنچه کیتن را منحصر به فرد می کند همین مسئله است که او در فیلم هایش هرگز از یک فرمول تکراری استفاده نمی کرد.کیتون صورت سنگی ، یکی از بزرگ ترین کمدین های تاریخ سینماست که آثارش از نظر ساختار روایی و میزانسن برتر از همه کمدین های دیگر ، حتی چارلی چاپلین است. فیلم های کیتون از نظر بصری بسیار زیبا هستند. صحنه سازی های ماهرانه و نیز شهامت او در انجام کارهای نمایشی خطرناک، خارق العاده و کم نظیرند. کیتون در همه ی فیلم هایش هرگز از بدل استفاده نکرد و همه نقشش را با ظرافت و شجاعت تمام خود به انجام رساند. او بازیگری تمام عیار بود که نمونه آن شاید دیگر هرگز در سینما تکرار نشود.

David-Fincher.jpg

دیوید فینچر

فينچر کارش را به عنوان کارگردان موزيک ويدئو شروع کرد و براي خوانندگان بزرگ دنيا کليپ‌هايي ساخت که به شدت مورد تحسين و استقبال قرار گرفتند. حالا و بعد از سي سال که از ساخت اولين موزيک ويديوش گذشته فينچر نه تنها تبديل به يکي از تحسين‌شده‌ترين فيلمسازان به خصوص از نظر کارگرداني و بصري شده است، که ماهرترين کارگردان امروز در زمينه ساخت تريلرهاي تعليق‌دار است. وسواس‌اش به عنوان يک کارگردان (مشهور است که برداشت‌هاي زيادي مي‌گيرد تا راضي شود) در فيلم‌هايش جريان پيدا مي‌کنند. بيشتر فيلم‌هايش منظم هستند و اسلوب خاصي دارند.

Martin-Scorsese-Leonardo-DiCaprio.jpg

مارتین اسکورسیزی

طیف وسیعی از آثار او بی بدیل و یکتا هستند که از فیلم های مستند تا مشارکت در بازسازی پروژه های بزرگ سینمایی را شامل می شود، در یک کلام او کسی است که از شکل دهندگان تاریخ سینمای معاصر است و زندگی و تمام هم و غمش را مصروف هنر هفتم کرده است. سینما در رگ‌های اسکورسیزی جریان دارد. اسکورسیزی یکی از معدود کارگردانان موفقی است که سینمای هنری را با سینمای سرگرم کننده تلفیق کرده و توانسته بین آنها یکپارچگی ای ایجاد نماید توانایی های او برای الهام بخشی و ارتباط با عامه مردم مثال زدنی است و این توانایی ها از او فیلمسازی ساخته است که وی را در این عرصه یکه تاز می کند مخصوصا تیم دونفره مارتین اسکورسیزی با رابرت دنیروی بازیگر در تاریخ سینما به قدری موفقیت آمیز بوده که توانسته بهترین همکاری های کارگردان و بازیگر را با هشت فیلم موفق و شاهکار در کارنامه خود ثبت کند و در این زمینه به نمادی تبدیل گردد. 

Wes-Anderson.jpg

وس اندرسون

شايد بتوان گفت اندرسون شاخص‌ترين کارگردانِ آمريکاييِ 20 سال اخير است (تعداد مقلدها و حجم کليپ‌هاي هجوگونه‌ي آثار او در یوتیوب گواه اين ادعا هستند) که خوبي‌ها و بدي‌هاي خودش را دارد. بدگويانش او را يک خوره‌ي پر سر و صداي عجيب و غريب مي‌دانند که بر کنترل جزئياتِ کارش وسواس خاصي دارد و فيلم‌هاي شهرفرنگ‌طورِ غيرقابلِ‌ نمايشي مي‌سازد پر از شخصيت‌هاي ناممکن. اما کدام آدمِ وسواسيِ کنترل‌گري فيلمنامه‌هايش را با نويسنده‌هاي کله‌شقي مثل اوون ويلسون، نوا بومبک و رومن کاپولا مي‌نويسد؟ يا وقتي سراغ انيميشن مي‌رود، عروسک‌هاي دست‌ساز ولي ناکاملِ استاپ‌موشن را به آراستگي تصاوير ساخت کامپيوتر (CGI) ترجيح مي‌دهد؟ يا اين خيلي جذاب است که او گروهي از بازيگران دائمي ساخته که هر بار بزرگتر هم مي‌شود و جديدترين آن‌ها رالف فاينس، ستاره‌ي هتل بزرگ بوداپست است؟

Paul-Thomas-Anderson-PTA.jpg

پل توماس اندرسون

اين اولين صحنه‌اي‌ست كه فيلمبرداري مي‌كنيم و به نظرم بايد همگي تلاش كنيم بدون احساس خجالت يك فيلم عالي بسازيم. بياييد فقط سعي كنيم و يك فيلم خيلي خيلي خيلي فوق‌العاده بسازيم. به نظرم اين اصلا مايه شرمساري نيست." اين‌ها جملاتي هستند كه پل تامس اندرسون در اولين روز فيلمبرداري مگنوليا بر زبان آورد و آن صحنه پس از اولين مرتبه تماشاي فيلم در ذهن ما ماندگار شد. به راستي چه كسي رسما اعلام مي‌كند كه مي‌خواهد يك فيلم عالي بسازد و آن فيلم در نهايت تبديل به يك شاهكار سينمايي مي‌شود؟ پل تامس اندرسون، او كسي‌ست كه از عهده اين كار برمي‌آيد.

درحالي كه بيشتر فيلمسازان پس از ساخت چند فيلم مسير اصلي خود را پيدا مي‌كنند و پس از آن هنوز به چند سال زمان نياز دارند تا در آن مسير به كارآزمودگي و مهارت دست پيدا كنند و در نهايت به درستي سبك شخصي خود را بيابند، اندرسون به واقع اين جهش بلند را خيلي زود پس از ساخت اولين فيلم‌اش هارد ايت/ جفت چهار و با شب‌هاي بوگي پشت سر گذاشت. از آن پس، اندرسون هنر شخصي خودش را به وجود آورد و با صيقل‌ آن قدم به دنيايي وسيع‌تر گذاشت. در اين ميان روابط مستحكمي هم با شماري از نام‌هاي پرآوازه و پراستعداد سينمايي و غيرسينمايي ساخت: رابرت السويت، جاني گرين‌وود و بازيگراني مثل فيليپ سيمور هافمن، جان سي. ريلي، جوليان مور، فيليپ بيكر هال، ويليام اچ ميسي و واكين فينيكس. اما هر فيلمي پس از "شب‌هاي بوگي" مسلما فقط متعلق به اندرسون بوده‌ست. اگرچه نسبت به مزايا و معايب استفاده از اين لفظ كمي مردد هستيم، اما اين مرد به راستي يك كارگردان مولف است.

alfred-hitchcock-1024x681.jpg

آلفرد هیچکاک

«هیچكاك» شهرت خود را به واسطه تبحر مثال زدنی اش در به كارگیری عناصر دلهره، ترس و تعلیق به دست آورد، چنان كه از او به عنوان «استاد تعلیق» نام برده می شود.هر چند آلفرد هیچکاک به عنوان یک استاد مسلم سینما در تاریخ این صنعت - هنر نامش جاودانه شده‌است؛ اما چه در زمان حیات و چه پس از مرگش همواره نظرات متناقضی درباره او از سوی سینماگران گفته شده‌است. اورسون ولز و جورج کیوکر دو‌تن از بهترین کارگردانان سینمای‌جهان درباره آلفرد هیچکاک اعتقاد داشتند: او فيلمسازي فوق‌العاده بوده  و مقام استادی او در سینما غیرقابل انکار است. اما اینگماربرگمان اعتقاد دارد هیچکاک موجودی خودپسند، بدجنس و مغروری بوده است ؛ اما نمی‌توان وجود منطق و وسواس در فیلمهایش را ندیده گرفت.

دیگران نیز کمابیش هیچکاک را ستوده‌اند، اما بلافاصله جملاتی درباره نوع عقاید و رفتارهای او ایراد کرده‌اند که به گونه‌ای محکوم‌کردن وی به شمار می‌آید. دقت در چند مثال بالا مشخص می‌کند که هیچکاک همانند فیلمهایش پر از تعلیق و پرسش‌های بدون پاسخ است. دوره فيلمسازي هيچكاك در سينماي بريتانيا و سپس حضورش در هاليوود كه موضوع اين نوشتار است بيشتر شخصيت ذاتي وي را هويدا مي‌كند.اما فراموش نكنيم ،پس از ورود هیچکاک به سينماي‌ آمریکا بود كه دیدگاه‌ها و آثارش بیشتر در معرض قضاوت قرار گرفت.

Fritz-Lang.jpg

فریتز لانگ

بی شک مهم ترین ویژگی فیلم های فریتس لانگ، قوی بودن آن ها به لحاظ بصری است. سینمای صامت لانگ دقیقا همچون کتابی مصور، سرشار از تصاویر و نماهای زیبا و هنری است. لانگ به عنوان یکی از سینماگران مهم مکتب اکسپرسیونیسم که با فیلم سرنوشت (1921) رسما تعلق خود به این مکتب را اعلام نمود، صرفا دنباله رو این مکتب نبود، بلکه همانگونه که قبلا اشاره کردیم به شکلی مبتکرانه، اکسپرسیونیسم خاص خود که در آن استفاده از فضا حرف اول را می زد، را ارائه نمود. در سینمای لانگ، میزانسن و صحنه آرایی جایگاهی ویژه دارد. فضاهایی که کاراکترها در آن قرار می گیرند، معمولا بیان کننده ویژگی های شخصیتی کاراکترها (مثلا اتاق عجیب و غریب پروفسور در اوایل فیلم زنی در ماه) و یا احساساتی که آنها تجربه می کنند هستند (مثل سکانس آغازین فیلم وصیت نامه دکتر مابوزه).

Darren-Aronofsky.jpg

دارن آرنوفسکی

مهم ترین ویژگی‌های مشترک اغلب فیلم‌های آرنوفسکی، فضای سوررئال آنهاست و پرتاب شدن های ناگهانی از یک دنیا به دنیایی دیگر با مختصات و احساسات متفاوت و متناقض. چنین فضایی این امکان را فراهم می کند تا در غالب فیلم‌های او پیچیدگی‌های فرمی و محتوایی به درهم‌آمیزی‌های جذاب میان خیال و واقعیت منجر شود. همچنین "بقا" و میل حفظ آن، عنصر مضمونی تقریبا ثابتی در آثار آرنوفسکی است که به اشکال گوناگون و با شدت و ضعف در فیلم هایش قابل ردیابی است.

در فیلم " سرچشمه " دارن آرنوفسکی سعی کرد که استفاده از جلوه های کامپیوتری را محدود کند و در فیلم های بعدی نظیر کشتی گیر و قوی سیاه او سبک جدید و گیرایی در پیش گرفت. فیلم های آرنوفسکی سبکی سورئال بیشتر در بر میگیرند و اکثرا به جز " پی " شخصیت محور هستند، در آن ها یک نوع تیرگی و افسردگی و انسان گریزی دیده می شود و انگار او تز دانشجویی خود را به خوبی در رابطه با انسان شناسی اجتماعی در فیلم هایش نشان می دهد. تدوین های بی نقص از خوبی های فیلم های اوست و استفاده از ترکینگ شات در خیلی از فیلم های او به وفور دیده می شود.

Michael-Mann.jpg

مایکل مان

مایکل مان با دیدن فیلم "دکتر استرنج لاو" ساخته استنلی کوپریک به سینما و صنعت فیلمسازی علاقه مند شد.

شهرت مایکل مان به واسطه نامزدی در مراسم اسکار و جوایز مختلف دیگر و البته ساخت فیلم هایی با سبک و سیاق متفاوت است. او در فیلمهایش به شکل خاصی شخصیتهای واقعی را درک و آنها را بازسازی میکند؛ فیلمهایی چون: "آخرین بازمانده موهیکان ها"، "مخمصه"، "نفوذی"، "علی" و "دشمنان مردم".

او در توضیح اثر فیلم "دکتر استرنج لاو" بر خودش می گوید: «این فیلم به تمام فیلمسازان هم نسل من می‌گوید که شما می توانید سبک منحصربه‌فرد خودتان را در حد کمال پرورش دهید و فیلم های مستقلی داشته باشید که به طور همزمان مورد توجه تماشاگران زیادی قرار خواهد گرفت. به عبارت دیگر اگر می خواهید در جریان اصلی صنعت فیلمسازی دنیا کار کنید، مجبور نیستید که فیلم «هفت عروس برای هفت برادر» (استنلی دانن- ۱۹۵۴) را بسازید یا مطیع سیستم فیلمسازی نیچه ای موجود شوید.این همان چیزی است که کوبریک قصد داشت به ما بفهماند.»

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید