چهارشنبه, 22 دی 1395 14:46

به بهانه حضور کمرنگ هنرمندان و ورزشکاران در تشییع چند میلیونی آیت الله هاشمی رفسنجانی

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
به بهانه حضور کمرنگ هنرمندان و ورزشکاران در تشییع چند میلیونی آیت الله هاشمی رفسنجانی به بهانه حضور کمرنگ هنرمندان و ورزشکاران در تشییع چند میلیونی آیت الله هاشمی رفسنجانی

هما گویا (سی و یک نما ) – خبر فوت آقای هاشمی رفسنجانی مرا هم مثل دیگران شوکه کرد. انتظار مرگ او را به هیچ عنوان نداشتم. مرگ مردی که همیشه لبخند میزد و احساساتش را پشت لبخندش پنهان می کرد تا جائی که هرگز فکر نمی کردیم شاید قلب او به این زودی ها و به آنی بایستد. در کش و قوس پوشش مراسم "گلدن گلوب" بودیم و منتظر سرنوشت نماینده ی ایران در این مراسم معتبر که بازتاب مرگ مردی که برای من به شخصه حس نوستالژی انقلاب بود، معادلاتمان را به هم ریخت منی که در آن سالها مرز پر التهاب بین کودکی و نوجوانی را سپری می کردم.

 

هاشمی رفسنجانی که قدیمی ها رفسنجانی می نامندش و امروزی ها هاشمی و حتی خطاب قرار دادنش هم بار سیاسی راست و چپ دارد مثل حجه الاسلام یا آیت الله نامیدنش، در حالی به رحمت خدا رفت که حتی جدی ترین منتقدین او هم به این اتفاق ادای احترام کردند.

در این میان اما هنرمندان و ورزشکاران بلاتکلیف که چه کنند و چه بگویند. انگار به این می اندیشیدند که ابراز احساساتشان در چشم انداز آینده حرفه ای شان تاثیر مثبت خواهد داشت یا منفی.

این اتفاق می توانست عادی تر جلوه کند اگر مردم در مراسم تشییع پیکر وی سنگ تمام نمی گذاشتند. جای هیچ تردیدی هم نبود که این حضور با تمام ابعاد سیاسی که می توانست داشته باشد حضوری کاملا دلی به حساب می آمد و حتما موجب نزدیکی مردم و چهره های محبوبشان میشد با هر گرایش سیاسی .

کدام حضور هنرمندان؟

حضور هنرمندان از تعداد انگشتان دو دست هم تجاوز نمی کردند .چهره های شناخته شده سینمائی کجا بودند؟ البته از حق نگذریم که به وظیفه ی خود در فضای مجازی متعهدانه عمل کرده بودند. پروفایل های سیاه شده یا تصویری از آقای هاشمی رفسنجانی.پست و کامنت و لایک و قلب و استیکر!!!بی انصافی بود اگراز این همه ابراز احساسات به سادگی می گذشتم.شاید برخی به این فکر هم افتاده بودند که اینترنتی تاج گلی سفارش بدهند و به دانشگاه تهران بفرستند اما به دلیل ازدحام جمعیت امکانش نبوده است اما به هر حال نیامده بودند. انگار لیدری نبوده که چالش (بدرقه ات می کنیم)راه بیاندازد.

تا به اینجا فقط گفته های گزارش یک اتفاق بود اما از اینجا به بعد اعاده ی حیثیت است از مقام خبرنگاری و روزنامه نویسی.

ای کاش خبر نویسی هم قسم بقراط داشت مثل پزشکان. گر چه هستند پزشکانی که این قسم را گاه نادیده می گیرند اما به هر حال قسمی می خورند برای تعهد. تعهد در روزنامه نگاری هم صداقت است، صداقت بی طرفانه.

چطور می توان تیتر زد: "حضور گسترده هنرمندان در مراسم تشییع پیکر آیت الله هاشمی رفسنجانی".

به مصداق همان ضرب المثال " دروغ را انقدر بزرگ بگو که همه باور کنند".

میلاد بهشتی تنها عکاس حیرت زده از نبودن سوژه های مناسب از حضور هنرمندان بود که چند عکسی با سوژه های تکراری از خانه سینمادر اختیار رسانه ها گذاشته است و همه خبرگزاری ها و سازمان ها و سایت ها همان چند عکس را بازنشر کردند.

چه کسانی در این مراسم حضور داشتند:

آقایان ایوبی ،تابش،شاهسواری،شجاع نوری که از مدیرانند.

ازتهیه کنندگان و کارگردانان فقط آقای همایون اسعدیان و خانم طائر پور 

از هنرمندان هم عکسی با موبایل دیدیم از باران کوثری و سید جواد هاشمی.

فرزاد حسنی و رضا رشید پور هم بودند که البته بعد در فضای مجازی متوجه حضورشان شدیم .

در میان حضور میلیونی مردم در کنار سیاستمداران راست و چپ موافق و مخالف حضور بسیار کمرنگ سینماگران و ورزشکاران زنگ خطری بود که این محافظه کاری از کجا نشئت گرفت.

رسالت رسانه ای ایجاب می کرد که این اتفاق کالبد شکافی شود، برای اینکه رطب خورده ی منع رطب نشوم با چند عکاس که دیروز در مراسم حضور داشتند تماس گرفتم اما هیچکدام، در لابه لای جمعیت هم اهالی هنر و ورزش را پیدا نکردند و حالا به این فکر می کنم که چرا انقدر بین باورهای مردم و هنرمندان محبوبشان فاصله افتاده است.

 

عکس از میلاد بهشتی

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید