"نیل سایمون" نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس آمریکایی خالق آثاری چون "پابرهنه در پارک" ، "عاقبت عشاق سینه چاک" ، "اتاقی در هتل پلازا" ، "پزشک نازنین" و ... می باشد که می توان از آنها به عنوان کمدی های مطرح و پر مخاطب درادبیات نمایشی جهان نام برد. سایمون در ایجاد فضایی مبنی بر داشتن شرایط کمیک استاد است و همواره در آثار او طنز موقعیت به همراه شوخی های کلامی دیده می شود. اگر چه ساختار دیالوگ نویسی دیالوگهایش دارای سادگی است و از پیچیدگی در آثارش دوری می کند تا مفاهیم مورد نظرش را به همه نوع مخاطبی انتقال دهد اما همچون یک جامعه شناس وقایع جامعه اش را واکاوی می کند و به مانند یک روانشناس روابط و الگوهای رفتاری شخصیتهای اطرافش را تحلیل کرده و برای خلق بر روی صحنه ی نمایش آنها را آماده می کند. سایمون در شایعات افراد سرشناس جامعه را هدف قرار می دهد و نقش های اجتماعی آنها را که متشکل از وکیل،کاندید سنای ایالتی، بازیگر تئاتر،یک آشپز سرشناس تلویزیونی و یک سرمایه دار هستند را زیر سوال می برد تا جایی که خود آنها دست به سخره ی یکدیگر می زنند. این نمایشنامه یکی از کمیک ترین آثار سایمون محسوب می شود که آکنده از دیالوگهایی با ریتم تند و به اصطلاح پینگ پونگی می باشد که تقریبا در سه چهارم این میزان ما شاهد شوخی های کلامی هستیم و بیان این نکته می تواند قابل توجه باشد که موقعیت در این نمایش به خودی خود پتانسیل به خنده آوردن تماشاگر را دارد و شاید لزومی نداشت که طنازی در کلام تا این حد در نمایشنامه استفاده شود. روابط زناشویی در اینجا نمایانگر همان ضرب المثل خودمانی "بیرونشون مردم رو می کُشه و داخلشون خودشون رو" می باشد که البته این موضوع اغلب دستماییه ی خلق آثار کمدی قرار می گیرد و در واقع از آن برای بازتاب شرایط امروز زندگی خصوصی در جوامع پیشرفته استفاده می شود. سایمون در شایعات شخصیتهایش را که همگی به غیر از آشپز تلویزیون آدمهایی جدی هستند در موقعیتی قرار می دهد که علی رغم اینکه بعضا چهر ه های سیاسی و یا سرشناس جامعه هستند ، خود را ملزم به اجرای قانون می دانند اما مدام برای دروغ ها و پنهان کاری های خود تدبیری می اندیشند تا وجهه ای توجیه پذیر به آنها بدهند. "رحمان سیفی آزاد" که این بار پس از 12 سال دوری از تئاتر و اجرای نمایش "شب نشینی در جهنم" در مجموعه ی تئاتر شهر به سراغ این نمایشنامه رفته شاید یکی از درست ترین انتخاب های این روزها را در زمینه ی نمایشنامه انجام داده باشد چرا که فضای نمایشنامه و آدمهایش بسیار به ما به عنوان مخاطب نزدیک است و ما شاید همواره در روابط اجتماعیمان با این شایعه سازی ها و پنهان کاری هایی که پس از مدتی برای خودمان هم قابل باور می شود دست به گریبان می شویم. انتخاب متن درست و متناسب تقریبا نیمی از راه را برای کارگردان و عوامل اجرایی هموار می کند و البته سختی هایی هم در مورد اجرای آثار سایمون وجود دارد که عمده ترین آن نزدیک بودن مرز یک اجرای به اصطلاح لاله زاری به یک اجرای موفق از یک نمایش کمدی در آنها در دیده می شود. سیفی آزاد در این مورد توانسته یک کمدی موفق خلق کند و حد فاصل این مرز را رعایت کند که البته می شد این نمایش را اندکی کوتاهتر هم اجرا کرد و برخی دیالوگ هایی که اغلب تاکید بیش از حد بر عمق موقعیت ایجاد شده بود را حذف کرد. میزانسن ها و استفاده ی درستی از صحنه در این نمایش می شود و به خوبی این چیدمان با طراحی صحنه ی نمایش توانسته به یکپارچگی برسد. در ابتدای نمایش اختلاف سطح بوسیله چند پله و قرار دادن پنج در، در بالا و پایین آن زیادی به نظر می آید که تقریبا تنها از سه تای آنها استفاده های درستی می شود و دو تای دیگر لزوما بدون استفاده به نظر می آید و فقط جلوه ی بصری تصویر را در توازن نگاه داشته که با توجه به کلیت نمایش این زیبایی بصری و حفظ توازن را نمی شود امری زائد بحساب آورد. طراحی لباس هم مانند طراحی صحنه ی این کار در راستای شخصیتها و متن انجام شده و استفاده ی ترکیبی از رنگهای سیاه و سفید هم در صحنه و هم در لباس ها از ایجاد شلختگی که اغلب در آثار کمدی شاهدش هستیم جلوگیری کرده است. نمی توان این تئاتر را دید و به ترکیب حساب شده بازیگران در این نمایش اشاره ای نکرد آن هم این روزها خصوصا در تماشاخانه ی ایرانشهر که اغلب تنها به استفاده از چهره های مطرح برای بهبود اوضاع گیشه فکر می کنند. در این نمایش هم چهره هایی مانند "مجید صالحی" و"جواد عزتی" حضور دارند که خب برای همه ی اقشار جامعه شناخته شده می باشند و کمتر روی صحنه ی تئاتر دیده شده اند اما با گذشت نمایش کاملا متوجه می شویم این انتخاب فقط به دلیل شناخت عمومی اینها صورت نگرفته و کاملا بازی ای متناسب با فضای نمایش و شخصیتها ارائه داده اند و این طور نیست که تماشاگر بعد از بیرون آمدن از سالن تئاتر آنها را جدا از گروه اجرایی و متعلق به رسانه های دیگر بداند. در این ترکیب ما شاهد انواع بازی ها هستیم به گونه ای که جنس متفاوت بازی "سعید چنگیزیان" در کمدی ها که در اینجا هم در ابتدا شاید به چشم بیاید در ادامه مناسب و توجیه پذیر می شود چرا که شخصیتی که او بازی می کند می رود تا به یک سیاستمدار تبدیل شود که بازی پر سر و صدا و یا شلوغی را نمی طلبد واین به خوبی با نوع بازی او در کمدی هماهنگ شده است. در مورد بازی زنها در این نمایش که به لحاظ شخصیتی سادگی بیش از حد زنان را که اغلب به عنوان دستاویزی برای اغراق در خلق فضای کمیک در آثار کمدی از آن استفاده می شود نیز برای جالب تر کردن این ترکیب باید در نظر گرفت. شایعات نمایشی جالب توجه برای مخاطب تئاتری می باشد ، او را با خود درگیر کرده و شاید فکر او را در زمان 100 دقیقه ی اجرا در سالن بطور کامل محبوس می دارد که این حفظ تمرکز تماشاگر در تئاتر برای این مدت زمان امری خوشایند می باشد.