معمولا مخاطبان سریال در تلویزیون ما بیشتر به نام کارگردان و بازیگران و محتوای اثر در انتخاب یک سریال برای دنبال کردن، توجه می کنند و فیلمنامه نویس در اولویت بعدی است که البته اینموضوع خود جای بحث بسیار دارد اما نعمت الله طی سالهای اخیر خود را به عنوان یک فیلمنامه نویس مهم در تلویزیون ما ثابت کرده است.
شخصیت پردازی های درست، دیالوگ های خوب با وزن وفاصله گذاری های درست، توجه ورویکرد به موضوعات خانوادگی طوریکه حتی در سریال های پلیسی همچون دیوار ومیکائیل که نعمت الله نوشته نیز شاهد این موضوع هستیم، همگی باعث شده که براحتی بتوانیم او را طی سالهای اخیر در صدر لیست فیلمنامه نویس های ملودرام در تلویزیون کشورمان بگذاریم. نعمت الله حالا صاحب امضا شده است.
شیوه نگارشی او آنقدر مشخص است که مخاطبان ، بدون اینکه، نامش در تیتراژ بیاید هم می توانند تشخیص بدهند که این سریال، نوشته سعید نعمتالله است .
او در جدیدترین نوشته اش، سریال زیر پای مادر ، همچنان همان روند قبلی را دارد. برشی از زندگی یک خانواده که دچار یک بحران مقطعی و در تلاش برای حل آن هستند و مخاطبان این خانواده و شخصیت ها را دنبال می کنند که تا این جا اتفاق خوبی است و همان امضای سعید نعمتالله است اما شیوه و ساختار جدیدی در آن نمی بینیم.
در سریال همه چیز سر جای خودش است اما مشکل اینجاست که با این وجود هم تداعی دو سریال اخیر نویسنده اش، یعنی پشت بام تهران و مدینه را می کند.
این تکرار ، ریشه در استفاده از همان بازیگران سریالهای قبلی همچون پریوش نظریه و کامبیز دیرباز ندارد بلکه نشات گرفته از یک نگاه تکراری در سریال سازی و امتداد یک روند است.
زیرپای مادر به شکل پررنگ تری نسبت به دیگر آثار نویسنده اش سریالی است بر پایه دیالوگ.
موضوعی که شاید برای نعمت الله یک ریسک محسوب شود، چرا که از طرفی نشان از توانایی های نویسنده اش و از طرفی خطر رادیویی شدن سریال را دارد که البته به نظر می رسد ، مورد دوم اتفاق افتاده باشد.
سریال تلویزیونی زیرپای مادر یک فیلمنامه کاملا رادیویی دارد ، معضلی که در اکثر سریال های تلویزیون ما به چشم می خورد واز نعمت الله بعید بود که به این نحو فیلمنامه بنویسد البته آنچه از نریشن های ابتدایی سریال که هر قسمت توسط یکی از شخصیت ها خوانده می شود، بر می آید، این است که شاید خواسته نویسنده باشد و البته که این سوالی است که او خودش باید پاسخش را بدهد.
در این میان از بازی خوب بازیگران که ریشه در شخصیت پردازی درست و دیالوگ های خوب و حساسیت نعمت الله روی لحن بیان درست دیالوگ ها که حس شخصیت را به خوبی منتقل کند، نمی توان گذشت.
در بحث کارگردانی هم ، کاملاً مشهود است که در این سریال فیلمنامه جلوتر از کارگردانی است.
توجه نویسنده و کارگردان به همراه انگیزه ای که یک فیلمنامه خوب به بازیگر می دهد، باعث شده که در سریال زیرپای مادر بازی های خوبی ببینیم و از بازی خوب عیلرضا آرا و مجید واشقانی نمی توان گذشت. بهره گیری بهزاد فراهانی از فیزیک و صدا برای ایفای نقش یک پدر متعهد قابل تحسین است. نگاه های یک مادر نگران در بازی مریم بوبانی موج می زند . پریوش نظریه شخصیتی است که در عین تلاطم در زندگی ، آرام است. بهناز جعفری یک زن پشیمان از گذشته است که می خواهد مادری کند. کامبیز دیرباز قهرمان داستان را درک کرده است. جوان های داستان هم حس درست متولدین دهه هفتاد را درک کرده اند. برخی معتقد هستند که اساسا جوان های داستان از دهه هفتادی های جامعه ما دور هستند در حالی که همین که این دو جوان در سن بیست سالگی ازدواج کرده اند، یکی از خصوصیات بارز دهه هفتادی ها را نشان می دهد . حتما در جامعه خودمان متولدین دهه هفتادی که زود ازدواج کرده اند را کم ندیده ایم.
در مجموع زیرپای مادر اگرچه در قالب استاندارد سریال سازی ما نمره قبولی دارد و اثر خوبی است اما گام رو به جلویی در کارنامه کاری نویسنده و کارگردانش محسوب نمی شود.