برنامه «فرمول یک» با اجرای علی ضیا به بهانه روز ملی سینما برنامه ویژه داشت و مهمانانش ابوالفضل جلیلی و ایرج ملکی بودند! بله، ایرج ملکی؛ همان به اصطلاح فیلمساز ضعیف و نابلدی که چندتا فیلم کوتاه وحشتناک و بدویاش مدتهاست اسباب شوخی و تفریح فضای مجازیست و بیشک میشود لقب یکی از بدترین فیلمسازان تاریخ را به او داد. البته اگر بخواهیم پای بحث جدی «فیلم بد« و «زی مووی» را پیش بکشیم یقیناً از حد ادراک عوامل و خصوصاً مجری برنامه «فرمول یک» بالاتر است و قطعا در فضای پر مناقشه و شرایط دشوار و پیچیده این روزهای سینما هم اصلا مقوله قابل طرحی نیست. در این شرایط، دعوت از ایرج ملکی به عنوان نمونه و نماینده اهالی سینما برای بزرگداشت روزی که به اسم سینما مزین شده، چیزی جز توهین آشکار یا در خوشبینانهترین حالتش یک شوخی لوس و سخیف نیست. چیزی که به نظر میرسد از ذهن خام و کودکانه علی ضیا یا همان «لوس مامانش» (عنوانی که خودش گویا خیلی دوست دارد) تراوش کرده یا در یک کلکل بین رفقای لوسی مثل خودش به این نتیجه مشعشع رسیده که "آقا پایهاین ایرج ملکی رو بیارم توی برنامهام"؟! و لابد خودش و دور و بریهایش هم کلی از این ایده مبتذل و توهینآمیز حظ کردهاند. این مجری که پیش از این هم با تکرار توهین به فوتبال و یکی از اهالی آن خبرساز شده بود، انگار راه مطرحشدن و جلوهگری را در این لوسبازیها و شیرینکاریهای بیپایه و بیمایه یافته است. بر او و اندازه و جایگاهش حرجی نیست، روی حرف من اینجا با تهیهکننده یا مدیرگروه و شبکه و تلویزیون است که چهگونه بیهیچ نظارت و مدیریتی اجازه میدهند آنتن تلویزیون در ساعتهای پر بیننده و در مناسبتها و بزنگاههای مهم، ابزار خندهبازار و دستانداختن و بیاحترامی شود؟ آیا متولیان برنامه و شبکه یک (شبکه ملی سیما!) از جایگاه و موقعیت مهمانان برنامه آگاه بودند؟ ابوالفضل جلیلی چهطور؟ او چهگونه حاضر شده یکی از حاضران در این میزانسن لوس و سخیف باشد و خودش و سینمای مملکت را دستاویز لوسبازی مجری برنامه کند؟
در شبی که آنسوتر از استودیوی پخش برنامه «فرمول یک»، شمار زیادی از اهالی محترم و سختکوش سینما در این روز ملی جمع شدهاند تا بهدشواری برای تکریم و تشویق بزرگان و برندگان این سینما جشنی هر چند کوچک فراهم کنند، روا نیست سازمان عریض و طویل تلویزیون وقت بینندگانش را به حرفهای بیربط و سطح پایین یک آدم گمنام بسپارد که ساختههایش از فرط ایراد و آماتوریسم به ماقبل ساختههای برادران لومیر برمیگردد و اصلا الفبای سینما و فیلمسازی را هم نیاموخته و در یک کلام هر فیلمش توهینی به هنر هفتم است. کتمان نمیکنم که بهوقت تفریح و فراغتِ گاه و بیگاه، از تماشای ساختههای مشعشع ملکی و شوخیهای متعدد با کارهایش در فضای مجازی بارها از خنده رودهبُر شدهایم، ولی هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد و بیشک روز ملی سینما روی آنتن زنده شبکه ملی سیما جای این کارها نیست.
بدبینانه است اگر بخواهم دعوت از این مهمان را به عنوان نمادی از سینمای ایران، پای ضدیت تلویزیون و دشمنی احتمالی با سینما بگذارم و دوست ندارم چنین فکر کنم که پسِ پشت این ماجرا لابد برنامهریزی و نقشهای بوده تا سطح و اندازهی سینمای ملی ایران را تا این حد پایین جلوه دهند. ترجیح میدهم کماکان اینطور تصور کنم که این کار بیادبانه صرفاً طرح و نقشهی جوان ناآگاهی بوده که از بد روزگار و از قِبَل آنتن بیضابطهی این روزهای سیما اسم و رسمی موقتی به هم زده و انگار هیچ اراده و نظارت و مدیریت جدی هم بالای سرش (سرشان؟) نیست تا جلوی شیطنتهای این لوس (لوسهای) مامانش (مامانشان) را بگیرد و یادآوری کند منزلت سینما والاتر از این است که ملعبه دست کوچولوها باشد. میان اهالی سینمای ما صدها نام معتبر و بزرگ و ماندگار هست که میتوانند نماد و نماینده این هنر در روز ملی آن در یک برنامه تلویزیونی باشند. اگر به هر دلیل نمیتوانید یا نمیشود از این چهرهها دعوت کنید، لطفا به حرمت سینما دست از سرش بردارید و سرتان به کار خودتان باشد.
*روزنامه نگار و منتقد سینما
منبع: کانال سینما