پنج شنبه, 08 آذر 1403 11:56

آقای پرویز پورحسینی! من درسِ بزرگی از شما گرفتم!

نوشته شده توسط هما گویا
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آقای پرویز پورحسینی! من درسِ بزرگی از شما گرفتم! آقای پرویز پورحسینی! من درسِ بزرگی از شما گرفتم! سی و یک نما

سی و یک نما - سالگرد درگذشت استاد پرویز پورحسینی است و من بار دیگر این خاطره را با خود مرور می‌کنم...

جشن انجمن منتقدین و نویسندگان بود.

و حیاط خانه‌ی هنرمندان شلوغ

چند جوان با کت و شلوارهای یک‌جور و بی‌سیم جلوی در ورودی سالن ایستاده بودند. مسئولین حراست که جز بازیگران و چهره‌های مشهور فعلا کسی را به داخل راه نمی‌دادند تا عکاسان فرصت عکاسی داشته باشند.

چهره‌ها با لباس‌های رنگارنگ و میکآپ‌های رنگارنگ‌تر و گاه با استایلی عجیب می‌آمدند و جوان‌های حراست با احترام کنار می‌رفتند تا آنها وارد شوند.

با چه غروری هم از در عبور می‌کردند...

جوان بودند و بیشترشان چند سالی بود که "مشهور" شده بودند.

آقای پرویز پورحسینی آمدند. یک بلوز یقه بسته کِرِم رنگ و کت شلواری قهوه‌ای تیره به تن داشتند یا چیزی شبیه به آن.

تا آن زمان نمی‌دانستم او چقدر بزرگ است. راستش را بخواهید با چهره‌ی خشک و عموما بی‌لبخند او چندان ارتباط نمی‌گرفتم اما عاشق بازیگری و هنرشان بودم.

عجیب بود! جوان‌های حراست این استاد را نمی‌شناختند. خواست وارد شود که ممانعت کردند و گفتند که هنوز سالن آماده نیست و عکاسان مشغول عکاسی از چهره‌ها!! هستند.

آقای پورحسینی حتی تعجب هم نکرد، اخم هم نکرد و گفت: " بله حتما".

جای نشستن نبود و او گوشه‌ی دیوار ایستاد.

برایِ خودم قیصری شده بودم.

رفتم کنارِ آن دو جوان که معلوم شد کلا نه تئاتر را می‌شناسند و نه سینما را و بلند بلند گفتم:

" تمام این‌هایی که راه دادید حتما در مکتب بزرگانی چون این آقایی که راه ندادید شاگردی کرده اند. تازه اگر شانسِ شاگردی کردن داشتند و حالا اگر یاد گرفته باشند یا نه.

این آقایی که راه ندادید، صاحب مجلس است. تا دیر نشده عذرخواهی کنید".

یکی از جوان‌های حراست با شرمندگی گفت: " دیدم چهره‌شون آشناست!!".

رفتند و عذرخواهی کردند و با احترام او را تا سالن همراهی کردند و او با ورودش به سالن، اعتبارِ مجلس را بالا برد و من...درس بزرگی از او گرفتم که تا ابد به یاد خواهم داشت. روحت شاد آقای پورحسینی.

روحت شاد

هما گویا

 

 پرویز پورحسینی در ۲۰ شهریور ۱۳۲۰ در تهران زاده شد. او از سال ۱۳۳۹ بازیگری را در کلاس‌های شبانهٔ اداره هنرهای دراماتیک آغاز کرد. پرونده هنری بازیگر متین و آرام سریال ها آنقدر پربار است که تا سالهای سال یاد و خاطرش در قاب جادو زنده بماند. پورحسینی علاوه بر ۵۰ سریال که آثار مطرحی چون «امیرکبیر»، «روزی روزگاری»، «مریم مقدس»، «شب دهم»، «مختارنامه» و «روشنتر از خاموشی» در آن جای می گیرد، در تله تئاترهای بسیاری هم ایفای نقش کرده است. برنامه هایی که تولید و پخش از آن از دهه ۴۰ در تلویزیون ملی آغاز شد و تا اواخر دهه ۷۰ که تلویزیون اهمیت بسیاری به این ساختار تلویزیونی می داد، در صداوسیما ادامه داشت.

در میان کارگردان هایی که برای تلویزیون سریال ساخته اند، بیش از همه همکاری پورحسینی با احمد امینی به ثبت رسیده است. پورحسینی در سریال های «تصویر یک رؤیا»، «روز ایپریت»، «باران عشق»، «اولین شب آرامش» و «بی‌گناهان» از این کارگردان به ایفای نقش پرداخت و آخرین سریال پورحسینی با نام «بیگانه ای با من است» هم به کارگردانی احمد امینی به ثبت رسید.

او همچنین از سال ۱۳۵۱ در سینما نیز حضور داشت. جاده قدیم، قاتل اهلی، رستاخیز، کمیته مجازات، روز فرشته، رنو تهران - ۲۹، کشتی آنجلیکا، باشو، غریبه کوچک و کمال‌الملک از جمله کارهای او در سینمای ایران هستند. پرویز پورحسینی برای بازی در فیلم مریم مقدس به کارگردانی شهریار بحرانی، دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد و برای ایفای نقش در فیلم‌های اوینار به کارگردانی شهرام اسدی و طلسم به کارگردانی داریوش فرهنگ، کاندیدای بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم فجر شد.

وی پس از چند روز مبارزه با بیماری کرونا، در ۷ آذر ۱۳۹۹ در بیمارستان فیروزگر تهران، در سن ۷۹ سالگی درگذشت.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید