شنبه, 04 بهمن 1393 17:40

بازی مارلون براندو را دوست ندارم / حسین پناهی اولین بازیگری بود که از روی فیزیک او، شخصیتی را نوشتم

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)


سی و یک نما – بعد از ظهر روز جمعه سوم بهمن ماه دومین دوره تخصصی انجمن بازیگران سینمای ایران در خانه سینما برگزار شد که در این جلسه کیانوش عیاری به پرسش ها با حوصله پاسخ داد و از کارنامه کاریش و سلایقش در رابطه با سینما گفت که در ادامه چکیده ای از آن را مرور می کنیم

کیانوش عیاری در بین سخنانش با اشاره به اینکه استعدادی در بازی گرفتن از بازیگران فیلمهایش ش ندارد، بازی مارلون براندو به چالش کشید و گفت: "مارلون براندو جزو بازیگرانی است که قدرت بازیگری خود را به نمایش می گذارد، به همین دلیل بازی او را دوست ندارد."من حتا بازی امین تارخ را در معصومیت از دست رفته هم دوست نداشتم چرا که او نیز قدرت بازیگریش را به رخ کشیده بود.

وی در مورد هنری که در بازی گرفتن از بازیگرانش دارد که همیشه بهترین بازی ‌های خود را در فیلم های این کارگردان ارائه می دهند و حتی عیاری زیباترین بازی ها را می تواند از نابازیگرانی بگیرد که در آینده تبدیل به بازیگران حرفه ای می شوند اظهار داشت :" از بازی گرفتن خوب عاجزم من بازیگر را فراتر از ایفای نقش جلوی دوربین می بینم. اما این را شنیده ام که حقیقت رابطه من با بازیگران را واژگونه برای شما نقل کرده اند. البته من هیچ ابراز احساسات عجیب و غریب برای خوب بازی کردن بازیگران سر صحنه از خود نشان نمی دهم اما همیشه آن ها را از دور تحسین کرده ام."

کیانوش عیاری در ادامه کفت :" من با اینکه بعضی از کارگردانان می گویند از چوب بازیگر می سازند، کاملا عاجز از گرفتن بازی خوب از یک بازیگر.زمانی که یک فیلمنامه را می نویسم شخصیت های فیلم را با تمام جزئیات به نگارش در می آورم به همین دلیل انتظار دارم چنین شخصیتی درست توسط بازیگر اجرا شود. البته این مسئله وجود دارد که گاهی بازیگران مولف یکی دو جلسه با شخصیت ها سر و کله بزنند اما بعد خود را با شخصیت فیلم سامان داده و آن را بازی می کند. معتقدم اگر شخصیت های یک فیلم به خوبی پرداخته شود، بازیگران به راحتی می توانند آن را بازی کنند و به همین دلیل بازیگران در کارهای من بازی بسیار خوبی دارند .یکی از مسائلی که از وجود آن در پشت صحنه متنفر هستم، حضور دوربین پشت صحنه است، دوست ندارم که پشت صحنه فیلم های من با دوربین ضبط شود. البته هیچ رازی در پشت صحنه فیلم های من وجود ندارد، همه عوامل سر صحنه به حالت جنون زده کار می کنند و فکر می کنم که کل کار از قبل سرشته شده است، البته این را هم بگویم که من پشت صحنه زیاد شوخی می کنم.
کارگردان فیلم سینمائی پر حاشیه خانه پدری همچنین گفت که او هم گاهی بر اساس یک بازیگر شخصیتی را نوشته و زنده یاد
حسین پناهی اولین بازیگری است که براساس فیزیک او شخصیت نوشته ام .او بازیگری با حرکات هندسی بود و اولین کسی بود که در ارتباط با او یک شخصیت را شکل دادم و او نقش نوکر حکیم در «روزگار قریب» را بازی کرد.
از دیگر بازیگرانی که می توانم بگویم برای او دیالوگ نوشتم، مهران رجبی بود، این بازیگر توانایی بالایی در نحوه بیان دیالوگ دارد، بنابراین دیالوگ هایی را در «روزگار قریب» برای او نوشتم. مهدی هاشمی نیز از جمله بازیگرانی است که خود را به من سپرد، چرا که به قول خودش به من اطمینان داشت، این بازیگر در فیلم های من مولف بودنش وضع حمل می کرد و من به عنوان یک ماما توانستم نبوغ درونی این بازیگر را وضع حمل کنم. در واقع می توان گفت هاشمی در فیلم های من به خوبی وضع حمل کرد.
عیاری با اشاره به اینکه شاخک های بیمار گونه ای برای شناسایی بازیگران دارد، گفت: این شاخک ها همیشه به من می گوید که آیا این بازی یک بازی است و یا بازیگر تجربه، دانش و هنر خود را به رخ می کشد. از نظر من مارلون براندو، رابرت دنیرو و یا جک نیکلسون از این دسته بازیگران هستند. جک نیکلسون بازیگر خوبی نیست. در واقع من از دیدن هرگونه هنری جا می زنم، در واقع نمی توانم هنر را ببینم و پس نزنم. از نظر من اوج هنر در بی هنری است. جایی که هنری می خواهد دیده نشود، آن گاه از درون برون می آید. از نظر من بازیگری مانند جان وین بازیگری است که هیچ هنری در بازی های او نمی بینید. در واقع این بازیگر الگوی بی حد و بی حصر بازیگری است.

البته من بازیگران زیادی را دوست دارم، درست است که برخی از بازی های آل پاچینو را دوست ندارم اما مدتی پیش فیلمی از او دیدم که ابعاد فوق العاده ای از خود در فیلم نشان داده است. این خیلی دشوار است که تشخیص دهیم یک بازیگر آیا بازی خوبی انجام می دهد یا خیر.
وی با بیان اینکه تحصیلات آکادمیک در حوزه بازیگری بسیار با اهمیت است اما مشکل این است که چگونه می توان بازیگری را یادگرفت و مصرف کرد. در شکل آکادمیک بازیگر بسیاری از اصول را یاد می گیرد اما هیچ کدام از این آموزش ها نمی تواند جوهر بازیگری را به بازیگر اهدا کند و تنها یک راه گشا است.

کارگردان آنسوی آتش در پاسخ به این سوال که استفاده از نابازیگر در فیلم های او چگونه انجام می شود، توضیح داد: فیزیک، یکی از دلایلی است که من در فیلم های خود به نابازیگر گرایش پیدا می کنم. قرار نیست که همه فیزیک های مورد نیاز برای یک فیلم را در بین بازیگران اصلی و شناخته شده پیدا کنم، در واقع دلیل انتخاب بازیگر این است که بازیگر در فیلم به من کمک کند و در پشت صحنه من را آزار ندهد، بعد از آن تجربه و اخلاق حرفه ای در درجه دوم و سوم قرار دارد.ضمن اینکه من شناخت زیادی از بازیگران ندارم و تنها برخی از بازیگران چهره را می شناسم، در واقع دستیاران فیلم در این زمینه به من کمک می کنند و بازیگران نقش های مختلف را به من معرفی می کنند. البته من مشکل می توانم به بازیگری نه بگویم و اگر از بازیگری خوشم نیاید مستقیم به او نه نمی گویم اما مثلا می گویم کار منتفی شده است. مسئول انتخاب بازیگر برای من گرانقدر است چرا که حرفه آنها انتخاب بازیگر است. بازیگردان نیز می تواند برای بسیاری از فیلم های ایران لازم باشد به شرط آن که بتواند به خوبی از بازیگران بازی بگیرد.

وی در ادامه گفت : هرثانیه از فیلم های من که پیش می رود، در حال واکنش نشان دادن به شخصیت های فیلم هستم، گاهی بازیگر از آن چه که باید در فیلم های من انجام دهد به او برمی خورد، زمانی که من فیلم می سازم به هیچ چیز فکر نمی کنم و همه کارها را به صورت روان انجام می دهم. من به ارزیابی فکر نمی کنم و خود را رها می کنم. در واقع کاری به خرد ندارد و کارم را انجام می دهم گویا تمام این کارها قبلا سرشته شده است.

عیاری با اشاره به تجربه بازی با مهدی هاشمی توضیح داد: کار با مهدی هاشمی برای من تجربه بسیار خوبی بود. من با او در «هزاران چشم»، «روزگار قریب» و «خانه پدری» کار کردم و او خود را در این فیلم ها به من می سپرد، در واقع این بازیگر از هر نظر انرژی من را افزایش می دهد. البته بازیگران از ابتدا به من اعتماد نداشتند، حتی در مواردی بازیگر به قدرت بازیگری خود بیشتر اعتماد می کرد اما در نهایت نتیجه نامطلوبی در فیلم بدست می آوردیم. تجربه انتخاب بازیگران برای نقشی در سنین مختلف بسیار سخت است، چرا که به سختی می توان مشابه بازیگری را در سنین مختلف پیدا کرد، البته من با گریم رابطه خوبی ندارم و نمی توانم چندان به آن اعتماد کنم. البته در «روزگار غریب» و «خانه پدری» برای نقش جوانی مهدی هاشمی از ناصر هاشمی استفاده کردیم که بسیار کمک کرد.


وی با اشاره به «آن» بازیگری گفت: «آن» بازیگری به درون انسان بستگی دارد، و این مسئله اصل بسیار مهمی در حوزه بازیگری است. در اولین تجربه سینمایی من بازیگری به نام اسماعیل محمودی حضور داشت، این بازیگر در فیلمنامه اولیه تنها نقش کوتاهی داشت، اما بعد از اینکه بازی او را دیدم از نظر من بسیار اعجاب انگیز بود. به همین دلیل فیلمنامه را عوض کردم به گونه ای که اسماعیل محمودی تبدیل به نقش اصلی فیلم شد و این تغییر به دلیل اعجاز شخصی این فرد بود. کارگردان به بازیگر نیاز دارد و اگر بازیگران نباشند چه کسی می خواهد فیلم های آنها را بازی کند. همیشه دوست دارم فیلمنامه خوانی با بازیگران را قبل از شروع فیلم تجربه کنم اما متاسفانه بازیگران من همیشه در آخرین لحظه مشخص می شوند.


کیانوش عیاری در رابطه با فیلم دیگرش ، تنوره دیو" گفت: «تنوره دیو» فیلمی بود که انگیزه آن از بخش پایانی کتاب «سو و شون» سوگ زری گرفته شده بود.


عیاری در پایان به این سوال که چرا در بخش هایی از سریال «روزگار قریب» صداگذاری انجام شده است، توضیح داد: در دوران فیلمبرداری «روزگار قریب» من دچار مشکلی بودم که سر فیلمبرداری خوابم می برد، البته دکتر هم گفته بود که هیچ مشکلی وجود ندارد، اما به محض این که بازیگر بازی خود را جلوی دوربین شروع می کرد، من خوابم می برد، البته دستیاران من سکانس ها را می گرفتند و بعد به من نشان می دادند. شاید این دلیل صداگذاری در این سریال بود اما تعداد آن بسیار اندک است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید