پنج شنبه, 20 فروردين 1394 18:47

روز مادر .... روز زن/ دوازده فیلم ایرانی با نمادی از شخصیت زن و مادر که ماندگار شدند

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
روز مادر .... روز زن/ دوازده فیلم ایرانی با نمادی از شخصیت زن و مادر که ماندگار شدند روز مادر .... روز زن/ دوازده فیلم ایرانی با نمادی از شخصیت زن و مادر که ماندگار شدند

سی و یک نما- روز زن و روز مادر بهانه ای دارد به خوش یمنی تولد بانوی بی نشان.به همین بهانه دوازده فیلم از بین فیلم هائی که تصویر مادر و زن را در سینمای ایران ماندگار کرده است را انتخاب کرده و نگاه گذرائی به آنها خواهیم داشت .

 

مادر – علی حاتمی – 1368

8a7bc1679a0dadfcbdaf28215b16a2d2.jpg

پیرزنی که در سرای سالمندان زندگی می‌کند به خانه برمی‌گردد تا روزهای پایانی عمرش را در خانه‌اش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشه‌ای به زندگی خود مشغولند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع میکند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیتهای داستان می‌پردازد.

لیلا – داریوش مهرجویی - 1375

58663_300.jpg

لیلا (لیلا حاتمی) و رضا (علی مصفا) در یک مراسم شله‌زرد پزان همدیگر را می‌بینند و چندی بعد با هم ازدواج می‌کنند. آن دو، بعد از مدتی زندگی متوجه می‌شوند که لیلا نمی‌تواند فرزندی به دنیا بیاورد. آنها درمان‌های متعدد و آزمایش‌های گوناگونی را دنبال می‌کنند اما همه بدون نتیجه می‌ماند. در این میان هر چند برای رضا بچه‌دار نشدن لیلا اهمیتی ندارد، اما مادرش با وجود این احساس رضایت و خوشبختی رضا از زندگی بدون فرزند، لیلا را تحت فشارهای شدید قرار می‌دهد و از او می‌خواهد که اجازه دهد برای رضا همسری بگیرند تا فرزندی برای او بیاورد و سپس همسر دوم رضا از زندگی آنها خارج شود. فشارهای مادر رضا بالاخره کارگر می‌افتد و لیلا، رضا را راضی می‌کند. بدون اطلاع خانواده لیلا ازدواج مجدد رضا با گیتی (شقایق فراهانی) انجام می‌شود. اما شب عروسی، لیلا به خانه مادرش پناه می‌برد و حاضر نمی‌شود به زندگی رضا برگردد. رضا این عمل را خلاف قول‌های قبلی لیلا می‌داند و مدتی بعد همسر دومش را طلاق داده و فرزند دختری را که از او دارد به مادرش می‌سپارد و خود تنها زندگی می‌کند. گیتی مجدداً ازدواج می‌کند و رضا هم با خواهش‌های مکرر از لیلا و خانوادهٔ او، روزی در همان مراسم شله‌زرد پزان با دخترش باران به دیدار لیلا می‌رود.

میم مثل مادر – رسول ملاقلی پور – 1385

13850915152.jpg

پزشکان دلیل وضعیت سعید فرزند سپیده را ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی در زمان جنگ توسط سپیده می‌دانند. سهیل (پدر سعید) اصرار دارد تا فرزند را به یک آسایشگاه تحویل دهند اما سپیده مخالفت می‌کند.

سگ کشی – بهرام بیضایی – 1380

Dog-big.jpg

یک بانوی نویسنده ایرانی به نام گلرخ کمالی، که سال گذشته شوهرش، ناصر معاصر را به حال قهر و به گمان رابطه‌ای میان او و منشی شرکتش ترک کرده است، با پایان جنگ به تهران برمی گردد. شوهرش که ورشکست شده و در حال رفتن به زندان است. گلرخ متوجه می‌شود که شریک شوهرش با صحنه سازی، تمامی سرمایهٔ شرکت را برداشته و به طور غیر قانونی از مرز خارج شده و شوهرش مانده با تمامی بدهی‌های شرکت و فشارهای طلبکاران.

گلرخ وظیفهٔ خود می‌داند در جبران سوءظن بیجای خود، حالا به نجات شوهرش بشتابد و با تلاش برای پرداخت خرید طلبها و اثبات بی گناهی او، و گرفتن رضایت شاکیان از شوهرش، برای آزادی اش از زندان بکوشد. در واقع، گلرخ کمالی با ساده دلی اش وارد حرفه و دنیایی می‌شود که با اندیشه‌های او فرسنگها فاصله دارد. دنیای داد و ستد و مسلخ بازار. او با یک یک طلبکاران و شاکیان وارد بده بستان و معامله می‌شود تا رضایت آنها از شوهرش را جلب کند. و در این کار تا جایی پیش می‌رود که دیگر راه بازگشت ندارد و می‌فهمد وارد جنگی شده که دیگر نباید در آن شکست بخورد. او همه را تحمل می‌کند. از تحقیر و توهین تا آزار و تجاوز، و در پایان شوهرش را آزاد می‌کند، و شوهرش به عنوان تشکر طلاقنامه اش را به او می‌دهد.

گلرخ در می‌یابد که همهٔ این بازی صحنه سازی شوهرش بوده که با ترساندن و گریزاندن شریکش سرمایهٔ شرکت را تصاحب کند، و حالا با در دست داشتن رضایت شاکیان - که گلرخ گرفته - عملاً صاحب قانونی آنست و قصد دارد به عنوان نخستین کار خود با منشی شرکتش برای ماه عسل به خارج از کشور برود. گلرخ ضربه را با وقار و سختی تحمل می‌کند. اما نقشهٔ ناصر معاصر نمی‌گیرد، زیرا شریک بازگشتهٔ او، و دیگرانی که گلرخ را در تمامی دوندگیهایش دنبال می‌کردند نیز به اندازه ناصر معاصر هشیار و منتظر بوده‌اند و حالا از راه می‌رسند.

طوبی خسرو ملکان -1367

192-2099557612.jpg

طوبی داستان زنی جنوبی است که نا خواسته در دام خلافکاری های همسر قاچاقچی اش می افتد و در تهران به دلیل حمل مواد مخدر دستگیر می شود . بچه او را به خانواده ای که صاحب فرزند نمی شوند می سپارند. حالا طوبی آمده تا فرزندش را پس بگیرد . او برای نزدیک شدن به بچه در خانه ی آنها مشغول به کار می شود اما وقتی خوشبختی قرزندش را می بیند تصمیم می گیرد تا این راز را همیشه با خود نگه داشته واز او بگذرد و در آخر طوبی تنها و بی هدف  آنجا را ترک کند .

واکنش پنجم – تهمینه میلانی – 1381

301288-1.jpg_2.jpg

فرشته، همسرش سعید را در یک سانحه تصادف از دست می‌دهد. پدرشوهرش حاج صفدر مردی ثروتمند و بانفوذ است. او به فرشته می‌گوید حالا که سعید مرده، دیگر با خانواده آنها نسبتی ندارد و چون حاج صفدر دو پسر مجرد در خانه دارد و فرشته هم به آنها نامحرم است باید خانه آنها را ترک کند. در ضمن او حاضر نیست سرپرستی دو فرزند سعید را به مادرش (فرشته) بسپارد، مگر اینکه با برادرشوهرش مجید ازدواج کند. فرشته نمی‌پذیرد و مجبور می‌شود بچه‌ها را ترک کند و به خانه پدرش برود. حاج صفدر اجازه می‌دهد فرشته فقط روزهای پنج شنبه بچه‌ها را پیش خودش ببرد. در یکی از این روزها پسر فرشته می‌گوید حاج صفدر قصد دارد آنها را به اصفهان پیش عمه شان بفرستد. فرشته مشکلش را با همکارانش مطرح می‌کند و تصمیم می‌گیرد با بچه‌هایش به دبی فرار کند، اما در روز حرکت حاج صفدر که از قضیه مطلع شده جلوی آنها را می‌گیرد. فرشته مجدداً تصمیم به فرار می‌گیرد و با کمک دوستش ترانه به ساوه می‌روند. حاج صفدر که از غیبت فرشته و نوه‌هایش مطلع شده، عکس آنها را به راننده‌های کامیون‌هایش می‌دهد و عاقبت پیدایشان می‌کند. او از طریق کنترل راه‌های هوایی موفق می‌شود راه فرار فرشته را ببندد و از طرفی به کمک یکی از دوستانش اجازه کنترل تلفن‌های دوستان فرشته را به دست می‌آورد. فرشته و بچه‌ها از ساوه به شیراز فرار می‌کنند، در حالی که حاج صفدر در تعقیب آنهاست. از آنجا به بوشهر و خانه پیرزنی می‌روند که می‌خواهد آنها را از راه دریا به آن سوی آبها بفرستد، غافل از اینکه حاج صفدر مخفی گاه فرشته و بچه‌ها را پیدا کرده و توسط آدم‌هایش آنها را زیر نظر دارد. فرشته بالاخره بازداشت می‌شود و مجید پسر حاج صفدر به پدرش اعتراض می‌کند که اگر او هم ازدواج کرد و مرد، با همسر و فرزندانش همین طور رفتار خواهد شد؟ حاج صفدر که متحول شده به سراغ فرشته می‌رود و می‌گوید اجازه می‌دهد به خانه برگردد و از بچه‌هایش مراقبت کند ولی یک شرط دارد!

دو زن – تهمینه میلانی – 1377

TwoWomen.jpg

فرشته و رویا دو دوست قدیمی اند. رویا از خانواده پولداری است. فرشته برای رسیدن به هدفش، ادامه درس در دانشگاه و کمک به خانواده، تن به ازدواجی ناخواسته با احمد می‌دهد. حسن جوانی ناآرام است که همه جا در پی آزار فرشته است. فرشته به اصفهان نزد خانواده اش می‌رود اما آنجا نیز از مزاحمت‌های حسن در امان نیست. در جریان تعقیب و گریز، بر اثر تصادف سبب زخمی شدن کودکی می‌شود. حسن به ۱۳ سال زندان محکوم می‌شود. پس از آزادی، حسن برای گرفتن انتقام از فرشته با احمد درگیر می‌شود و او را با ضربات چاقو زخمی می کتد. احمد در این راه جان می‌بازد و دو دوست، فرشته و رویا یکدیگر را بازمی یابند.

گیلانه – رخشان بنی اعتماد- 1383

mqkt1346600392.jpg

 

این فیلم نگاهی به اوایل جنگ و اعزام نیروهای جوان به جبهه دارد. ننه گیلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران‌های تهران، زندگی دشواری را می‌گذرانند.

من ترانه پانزده سال دارم – رسول صدرعاملی – 1380

2mnm1zr.jpg

 

ترانه دختر نوجوانی است که مادرش را در کودکی از دست داده و پدرش به دلایلی در زندان به سر می‌برد. ترانه به زندگی عادی اش ادامه می‌دهد تا این که پسر پولداری به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد. ترانه قبول می‌کند و ازدواج سر می‌گیرد ولی بعد از مدت کوتاهی پسر ترانه را رها کرده و به خارج از کشور می‌رود. این در حالی است که ترانه از آن پسر حامله‌است و چون فقط بین آنها صیغه‌ای قرائت شده و اسم ترانه در شناسنامه پسر نیست او نمی‌تواند ثابت کند این بچه در شکمش را از آن پسر دارد. در حالی که همه به او تهمت می‌زنند ترانه تلاش دیوانه واری را برای اعاده حیثیت از خود و بچه اش آغاز می‌کند.

بوسیدن روی ماه – همایون اسعدیان – 1390

boosidan-rooye-maah.jpg

 این فیلم داستان احترام‌السادات و فروغ خانم که در همسایگی هم زندگی می کنند بیش از بیست سال است که در انتظار فرزندانشان هستند.

به همین سادگی- رضا میرکریمی – 1386

be-hamin-sadegi.jpg

داستان دربارهٔ سپری شدن یک روز زنی به نام طاهره که دو فرزند (پسر و دختر) کوچک دارد. شوهرش یک مهندس ساختمان است و به خاطر مشغله‌های کاری که دارد طاهره احساس تنهایی می‌کند. از طرفی مشکلات مربوط به فرزندانش او را عصبی کرده‌است. او که از خانواده ایی عشایری است دلش سخت هوای روستایشان را کرده.. او الان زنی افسرده‌است که که دلخوشی اش در خاطرات گذشته‌اش هست... او می‌خواهد برای مدتی خانواده‌اش را ترک کند و با برادرش به ولایتشان برود... اما شرایط طور دیگری رقم می‌خورد...

شیار 143 – نرگس آبیار – 1392

14-10-25-1633357.jpg

پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او (مریلا زارعی در نقش مش الفت) در نبود پسرش روزهای تلخی را می‌گذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. او نمی داند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید