مدیران سینمایی! رئیس فرهنگی!
جایگاه و منزلت تزئینی داشتن، به چه دردی میخورد آخر!؟ هنر دروغین، تایید دروغین به چه کاری آید!؟ به خدا قسم به درد شما هم نمیخورد.
به دلیل بحران در مدیریت سینمایی کشور و انسدادهای عجیب و غریبِ به وجود آمده، بعید است سینما دیگر حال و روز خوشی را تجربه کند.
سینما باید مامن و پناهگاه هنرمندان و سینماگران باشد؛ فضای تهدید و بی حرمتی کاری از پیش نمی برد بلکه فقط فضا را ملتهب تر میکند. این نوع برخوردها و تصمیم گیری ها، اشتباهات کوچکی نیست، اشتباهات استراتژیکی است که سینما را به خاک سیاه می نشاند. هیچ کلیدی بهتر از تعامل و گفتگو و ارتباط با سینماگران و منتقدان و تحلیلگران نمی تواند قفل های بسته سینما را باز کند.
وقتی سینماگران و دلسوزان در سینما هیچ نقش و جایگاه و سهمی ندارند در وهله اول ضررش متوجه شماست، به نظرتان در حال حاضر نسبت سینما با جامعه چیست؟ سینمایی که نیاز جامعه اش را نفهمد و درک نکند حضورش به چه دردی می خورد؟ مدیران با چه هدفی می آیند و می روند و نسبت آنها با سینما چیست؟
ما منتقدان حرفمان این است:مدیر عاقل و دغدغه مند پر از پرسش و کنشگری است و مدیر ناکارآمد و بی دغدغه پر از پاسخ!!
آقایان مسئول
دستگیر و دلسوز باشید تا سختگیر و گردن کش.با خشونت و یکسویه نگری کار درست نمی شود ،با عصبیت فقط عقل زایل می شود. سینما را از خشم خالی کنید. سینما هنر مهر ورزیدن و عشق است و منتقد، هنرش روشنگری و به رخ کشیدن بی تدبیری هاست.
ما منتقدان دلمان هماره برای اعتلای فرهنگ و هنر می تپد و به قولی معترضان قدیمی و متذکران جدیدیم اما چرا گوش مسئولان این حوزه علاقه ای به شنیدن خواستهها و منویات به حق منتقدان و تحلیلگران ندارد همچنان سوالی بدون پاسخ است و گویا از نقد فراری اند و به نقد و تحلیل و روشنگری هم اعتقادی ندارند.
ما بارها گفته ایم ما نویسنده و منتقد سینما هستیم نه کارمند و کارگزار کسی یا نهادی که هر جا لازم بود از کارکردهای او بهره برداری شود یا به مثابه تزیین محفل و جشنواره و نشست رسانه ای باشد.
مدیران سینمایی! رئیس فرهنگی!
جایگاه و منزلت تزئینی داشتن، به چه دردی میخورد آخر!؟ هنر دروغین، تایید دروغین به چه کاری آید!؟ به خدا قسم به درد شما هم نمیخورد.
همچنین شما زمامدار هستید، برخوردهای قهری و سلبی با سینماگران و منتقدان خلاف تعریف و مسئولیتتان است.
شما نقد و منتقد را برنمیتابید! و این ضعفی بزرگ است. آن را باید اصلاح کنید و آستانه تحمل را بالا ببرید، نه اینکه برخورد از بالا را «رویه» کنید. «برخورد از بالا» جواب نمیدهد آقا. این را تاریخ میگوید.
نمیتوانید با تهدید و تحدیدها و بهانهتراشی به مراد خود برسید، انجمنهایی چون انجمن منتقدان، گاهی سنگ محکی میشوند برای مقبولیت و اهمیت کارهایتان، درک این موضوع خیلی ساده است.
اگر این را میدانید و به رسمیت میشناسید که هیچ، اگر نه باید تغییر کنید.برای همکاران ما دفاع از فرهنگ و اعتلای هنری در شرایط مناسب، یک وظیفه کلی است، نمیتوانید آن را به یک وظیفه اجباری در دفاع و حمایت از شرایط نامناسب تقلیل دهید.
آقایان!
توهمات را کنار بگذارید
کار منتقد فقط نقد فیلم نیست بلکه نقد سینما و مناسبات و مدیریت آن هم است. نقدی که بر رسالت نقد که آگاهی بخشی و بهبود است استوار است.
آقایان نقد عیار روشنگری و درستی است نه عناد و دشمنی. به جای تحلیل هایی بر مبنای توهم توطئه و تقلیل دادن نقد به عقده گشایی، ذهن خود را بگشایید، پوسته سخن را بشکنید و مغز کلام را دریابید. چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید. توهمات و توقعات غلط از نقد و منتقد را کنار بگذارید تا نقد را دریابید و برتابید.
ما نویسنده و منتقدیم و این معنا در ذات این دو عنوان مستتر است، هرچند که به مذاق کسانی خوش نیاید.
جعفر گودرزی
رئیس انجمن منتقدگان و نویسندگان سینمایی