یکشنبه, 14 فروردين 1401 00:37

واکنش تند چیستا یثربی به بیانیه سینماگران زن ایرانی علیه آزارجنسی | من با وحشت زندگی کردم، شما صیغه شدید

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
واکنش تند چیستا یثربی به بیانیه سینماگران زن ایرانی علیه آزارجنسی | من با وحشت زندگی کردم، شما صیغه شدید واکنش تند چیستا یثربی به بیانیه سینماگران زن ایرانی علیه آزارجنسی | من با وحشت زندگی کردم، شما صیغه شدید

سی و یک نما - چیستا یثربی نویسنده، فیلمنامه نویس و نمایشنانه نویس تئاتر و سینما در واکنشی تند به بیانیه سینماگران زن ایران در اعتراض به خشونت و آزار جنسی و اعمال زور به زنان در سینما متنی را در صفحه شخصی خود به اشتراک گذاشته که در ادامه می خوانید. گفتنی است که بعضی از اهالی رسانه و سینما نیز نسبت به برخی از این اسامی امضا کننده در صفحه های شخصی خود واکنش نشان دادند.

«یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب؛ چطور اکنون، جرات پیدا کرده‌اید ولی آن موقع به من گفتید: خفه شو!
و آن مرحومه خانه سینما گفت: حرف بزنی؛ خودم ساکتت می‌کنم!
پانزده سال با وحشت، پنیک و استرس؛ زندگی کردم.
و شما صیغه شدید!
معشوقه یک‌روزه و یک‌ساعته شدید!
جایزه فجر گرفتید
به عنوان خانم باوقار، متین و خوش حجاب سینما از شما یاد شد!
روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید!
پانزده سال در وحشت، زیستم. با‌ ocd حاد.
فرزندم را بزرگ کردم، و همکاران روانپزشکم با دارو و صحبت؛ کمکم کردند که فراموش کنم و به زندگی برگردم.
اما کدام زندگی؟
همه؛ همه چیز را میدانند
حالا بیانیه می‌دهید و لیدر و رهبر جنبش خشونت علیه زنان هم شده‌اید؟
شما که اول از همه؛
مرا بایکوت و تهدید کردید خانم‌ها!
پیش کسوتتان فرمود : ساکت شو چیستا ! در هر صنفی پیش میاید. برای ما هم پیش آمده، جایی نگفتیم و رشد کردیم. من اما خفه نشدم!
نوشتم... رمان، نمایشنامه، فیلمنامه، مصاحبه کردم و شما ویرانم کردید!
همه جا، رد پای این وحشت بود.
فکر کردید حرفهایتان یادم رفته است؟
مگر پانزده سال پیش به من نگفتید:
چیستا خفه شو!
در هر شغلی پیش میاید.
ممنوع الکارت می‌کند!
او وصل است. قدرت دارد تو نه !
من یکجا گفتم. مصاحبه کردم و جواب دادم.
بعد در اوج ناباوری ؛ ممنوع الکار شدم!
و شما فیلم ساختید؛ فیلم بازی کردید؛
جایزه فجر گرفتید!
به عنوان خانم‌های با وقار و متین سینما از شما یاد شد
در حالی که صیغه بودید!

تن فروشی؛ روح فروشی؛ و بایکوت یک زن تنهای مظلوم که بخاطر بی پناهی و آینده فرزندش؛ مجبور به سکوت شد و پنیک تنفسی گرفت!
من یک بار مُرده ام.
مُرده دیگر از هیچ چیز نمیترسد!
فراموش نکنید!
پانزده سال با وحشت، پنیک؛ ممنوع الکاری و فشار مالی و روحی زندگی کردم.
یک تنه با همه ی آنها که وصل بودند جنگیدم؛
اما جسم و روحم را نفروختم! از شرفم دفاع کردم.
فقط خدا به شما رحم کند با آن سکوت عمدی تان!
مشارکت در ظلم ، یا انکار آن ؛ خودِ ظلم است.
شما که می‌دانید؛ همه شریک جرمید.
میخندم
فقط به شما باید خندید!
تاریخ به شما رحم کند...»

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید