- ظهر بنفش (Purple Noon) – 1960
فیلم «ظهر بنفش» به کارگردانی رنه کلمان و با بازی آلن دلون در نقش تام ریپلی، یکی از نخستین اقتباسهای سینمایی از این رمان است. این فیلم محصول سینمای فرانسه است و با نام اصلی «Plein Soleil» به نمایش درآمد. آلن دلون با چهرهی کاریزماتیک و جذاب خود، تصویری خاص از تام ریپلی را ارائه داد که بهعنوان یک جوان باهوش، سرد و بیرحم، با زیبایی ظاهری فریبنده، تماشاگران را مسحور میکند.
این اقتباس نسبت به رمان اصلی تغییرات چشمگیری داشته است. مهمترین تغییر، پایان متفاوت فیلم است که در آن عدالت برپا میشود و تام ریپلی دستگیر میشود. در حالی که در کتاب، شخصیت ریپلی همچنان از مجازات فرار میکند و داستان به شکلی مبهمتر و پیچیدهتر پایان مییابد. این تفاوت پایانی، یکی از نقاط ضعف «ظهر بنفش» در مقایسه با سایر اقتباسهاست، زیرا عمق شخصیت پیچیده و اخلاقی تام ریپلی را کاهش میدهد.
قوت این فیلم در بازی بینظیر آلن دلون که تام ریپلی را بهعنوان شخصیتی جذاب و مرموز به تصویر میکشد. همچنین در زیبایی بصری و مناظر خیرهکننده ایتالیا که به فیلم حس شاعرانگی بخشیده است.
ضعف فیلم نیز در تغییرات پایان داستان که به پیچیدگی و تاریکی شخصیت ریپلی ضربه میزند. همچنین در شخصیتپردازی کمعمقتر نسبت به اقتباسهای بعدی است.
- آقای ریپلی بااستعداد (The Talented Mr. Ripley) – 1999
اقتباس آنتونی مینگلا از رمان، با بازی مت دیمون در نقش تام ریپلی، نسبت به «ظهر بنفش» به رمان وفادارتر است. در این نسخه، داستان با جزئیات روانشناسانه بیشتری از شخصیت تام و انگیزههای او روایت میشود. مت دیمون تصویری کمتر ظاهراً جذاب از تام ریپلی ارائه میدهد، اما عمیقتر و هراسناکتر. در این فیلم، شخصیت ریپلی یک فرد ناامن و پیچیده است که در زیر نقاب خود، سردی و بیرحمیاش را پنهان میکند.
جود لاو در نقش دیکی گرینلیف، یکی از برجستهترین نقشهای خود را بازی میکند و تعامل میان او و مت دیمون، یکی از نقاط قوت فیلم است. این فیلم، علاوه بر نمایش مناظر خیرهکنندهی ایتالیا، عمق و پیچیدگی بیشتری به روابط بین شخصیتها میبخشد.
قوت این فیلم عمق شخصیتپردازی تام ریپلی و نمایش لایههای پنهان شخصیت او، بازیهای فوقالعاده مت دیمون و جود لاو و وفاداری بیشتر به رمان در مقایسه با «ظهر بنفش» است.
ممکن است برای برخی بینندگان ریتم فیلم کند به نظر برسد. همچنین تام ریپلی در این نسخه بهعنوان فردی ضعیفتر و ناامنتر نسبت به دیگر اقتباسها نمایش داده میشود.
- ریپلی (Ripley) – 2024
اقتباس سریالی استیون زایلیان با بازی اندرو اسکات در نقش تام ریپلی، بهعنوان جدیدترین اقتباس از این رمان، بیشترین توجه را به جزئیات روانی و درونی این شخصیت پیچیده دارد. سریال این فرصت را دارد که به دلیل فرمت بلند خود، بیشتر به واکاوی انگیزههای ریپلی و پیچیدگیهای روانشناختی او بپردازد. اندرو اسکات که پیش از این با نقشهای قدرتمند خود در سریالهایی نظیر «فلیبگ» شناخته شده است، تام ریپلی را بهعنوان فردی کاریزماتیک و خطرناک به تصویر میکشد که در عین هوشمندی، بیرحم و حیلهگر است.
این اقتباس بهنظر میرسد که تلاش دارد تا ترکیبی از عناصر موفق دو نسخه پیشین را به همراه جزئیات جدید به نمایش بگذارد و بیشترین شباهت را از نظر شخصیتپردازی به نسخه اصلی رمان دارد.
قوت مینی سریال در بازی اندرو اسکات که ترکیبی از جذابیت و خطرناکی شخصیت تام ریپلی را بهخوبی به تصویر میکشد. همچنین در فرصت بیشتر سریال برای واکاوی عمیقتر شخصیتها و روابط است.
البته سریالی بودن ممکن است ریتم کندتری را به همراه داشته باشد که برای همه بینندگان مناسب نباشد. اما این مینی سریال وفاداری بیشتری به رمان اصلی دارد.
در مقایسه این سه اقتباس، میتوان گفت هر یک به نوعی رویکرد خاصی نسبت به تام ریپلی و داستان اصلی داشتهاند. ظهر بنفش با بازی آلن دلون، بیشترین فاصله را از رمان گرفته و بیشتر بر جذابیت ظاهری و سبک بصری تمرکز دارد، اما تغییرات در داستان و شخصیتپردازی تام ریپلی، از عمق روانشناختی او کاسته است. در مقابل، آقای ریپلی بااستعداد با بازی مت دیمون، به رمان وفادارتر بوده و پیچیدگیهای روانی ریپلی را بیشتر به نمایش گذاشته است، اما تصویر او بهعنوان فردی ناامن و ضعیف ممکن است برای برخی بینندگان کمتر جذاب باشد.
در نهایت، ریپلی 2024 بهدلیل فرمت سریالی خود، فرصت بیشتری برای واکاوی روانشناسانه و عمیق شخصیتها فراهم کرده و اندرو اسکات نیز با ترکیبی از هوشمندی و خطرناکی، به ریپلی روح تازهای بخشیده است. این نسخه ممکن است موفقترین اقتباس از لحاظ نزدیک بودن به روح و روان داستان اصلی باشد.
هر یک از این سه اقتباس، در جایگاه خود نقاط قوت و ضعفهایی دارند، اما آنچه که واضح است، تام ریپلی همچنان یکی از پیچیدهترین و جذابترین شخصیتهای داستانی باقی میماند و هر اقتباس، زوایای متفاوتی از این شخصیت تاریک و جذاب را نمایان میکند.