روزنامه نگاری به نام فابین و کارآموز در جریان تحقیق درباره داستان رشوه خواری در ارتش آلمان برای دستکاری کردن تعداد سربازان معلول با دو داستان دیگر روبرو می شود: یکی داستان مردی که برای خودکشی خود را در باغ وحش خودش را به قفس شیرها در باغ وحش انداخته است، و دیگری داستان مربوط به رسوایی زباله های سمی. فابین و همکارش تلاش می کنند ارتباط بین این سه قصه را پیدا کنند.
کریستف هوخ هویسلر از نسل جدید فیلمسازان آلمانی است .وی پیش از ورود به عالم سینما، معماری خوانده است. این کارگردان ۴۲ساله شخصیت روزنامه نگار را در فیلمش اینگونه توضیح می دهد: «روزنامه نگار شخصیتی است که شاید بشود با کارآگاه مقایسه اش کرد. روزنامه نگار می تواند از مرزهای میان طبقات اجتماعی بگذرد، چون خودش به طبقه اجتماعی خاصی تعلق ندارد و کار کردن با لایه های مختلف اجتماعی بخشی از کار اوست. از این رو، جالب است که از شخصیت روزنامه نگار در هنرهای نمایشی، برای بازگوکردن داستان استفاده شود.»
روزنامه نگارها هر چه بیشتر ماجراها را می کاوند، با شمار بیشتری دلال وعامل روابط عمومی روبرو می شوند که درتلاشند افکار عمومی را گمراه کنند.
به گفته لارنس فرلینگتی شاعر و نقاش معاصر آمریکایی، عنوان فیلم «دروغ های برندگان» به این موضوع اشاره می کند که تاریخ بر اساس دروغ های برندگان جنگ نوشته می شود.
هویسلر می افزاید: «می خواهم اوضاع فعلی را توصیف کنم، اما نه از طریق بازگوکردن داستانهای شخصی بلکه با گفتن داستانهایی که به نهادهای و شیوه کار آنها مربوط می شود. امروز رسانه ها در همه چیز نقش مهمی دارند: همه چیز با روابط عمومی سروکار دارد و تقریبا هیچ کاری نیست که در آن به شکلی نیاز نباشد که با رسانه ها درگیر شد. در آخر کار، رسانه ها هستند که مهجور می مانند.»
کریستوف هوخ هویسلر، کارگردان آلمانی، آدمهای پشت صحنه اجتماع، روابط پنهان آنها را نشان می دهد. کسانی که تلاش می کنند افکار عمومی، سیاست، و خبرهای روزنامه ها را کنترل بکنند و بر آنها تأثیر بگذارند.