«یک جنزدگی در ونیز» در چه ژانری است؟ اولین سرنخ ما این است که کنت برانا در سومین اقتباساش از داستان آگاتا کریستی دوباره نقش هرکول پوآرو را بازی میکند. پس یک پرونده باز و بسته خواهد شد. یک قتل در خانهای شبحوار که ساکنانش مظنونان آن هستند نیز در فهرست خواهد بود، و تمام علائم یک راز کلاسیک در اتاقی قفلشده پنهان خواهد بود. اما طرفداران آگاتا کریستی حتما متوجه خواهند شد که مایکل گرین، فیلمنامهنویس، از «جشن هالووین»، منبع اصلی سال 1969، یکی از کتابهای قدیمیتر او، فاصله گرفته است و مولفههای جدیدی را به قلمرو وحشت ماوراء طبیعی فیلم اضافه کرده است.
یک پوآرو عبوس، بازنشسته از حل پروندهها، برای شرکت در جلسهای دعوت شده است که در آن یک خواننده مشهور اپرا، روونا دریک (کلی رایلی)، میخواهد با دختر مردهاش تماس بگیرد. نقش مدیوم را میشل یئو بازی میکند و قدرت روانیش چالشی برای عقلانیت سفت و سخت کارآگاه پیر است. برانا بر خلاف نسخههای نسبتاً وفادار و سرگرمکنندهاش در «قتل در قطار سریعالسیر شرق» و «مرگ بر روی نیل»، اینبار با تکیه بر فیلمهای ترسناک، پرشهای ترسناک یا جامپ اسکر و اولد استند و چهرهای که در آینه ظاهر میشود، به قلمروی جدید شبحآلودهای وارد میشود.
فیلم «یک جنزدگی در ونیز» به عنوان یک فیلم پر از رمز و راز کمی مبهم است، اما به مثابه یک فیلم ترسناک کاملاً آشکار عمل میکند. برانا که در اوایل زندگی حرفهای خود با ساخت «فرانکنشتاین» به ترس گوتیک پرداخته بود، اکنون سکانسهای ترسناک سینماییاش در این فیلم، حسی شبیه به عروسک خیمه شب بازی بزرگ دارد. تماشاگر درست زمانی که میخواهد حس فیلم جنایی پلیسی را به خود بگیرید، یک چرخش قدرتمند در فیلم ظاهر میشود و او را ناکام میگذارد و عمدتاً این اتفاق با حضور طنزآمیز تینا فی شدت میگیرد. فی در نقش آریادنی اولیور نویسنده داستانهای جنایی و دوست پوآرو به شدت بازیای پیچشی و حساس از خود به نمایش میگذارد و ژانر فیلم را تغییر میدهد.
فی در حالی که پوآرو را همراهی میکند، یک انرژی کمدی را نیز وارد فیلم میکند، با لبهی دهانش حرف میزند و به جذابیت طناز بودنش میافزاید. برانا میخواهد داستانی از پوآروی متزلزل و سست را روایت کند که با زوال دست و پنجه نرم میکند، اما خوشبختانه، شوخطبعی تیمش در آن نفوذ میکند و جهت را عوض میکند. وقتی برانا با لهجه مضحک خودش با بازیگر فرانسوی کامیل کوتین، که نقش یک خانهدار را در فیلم بازی میکند، حرف میزند، حس و حال سرخوشانه فیلم در لحظه فیلمبرداری را میتوان احساس کرد.
فیلم جلوههای بصری ظریفی دارد که فیلمبرداری خیرهکننده هاریس زامبارلوکوس بر آن میافزاید و ژانر واقعی فیلم را به یک فیلم سرگرمکننده قدیمی و مجلل هالیوودی برمیگرداند. مناظر دلپذیر و شگفتانگیز عمارت با عکسهای کارت پستالی خیرهکننده از شبهای بارانی ونیزی جایگزین میشود. تصاویر غالب، کلوزآپهایی از ستارههای سینما است، از جمله نگاههای طولانی برانا، که جذابیتهای طنازانه و شوخطبعانه فیلم را زیاد میکند.
پوآرو در نسخه کتاب اصلی به موضوع زیبایی میپردازد. او شکاک و کمی متزلزل به نظر میرسد. کریستی مینویسد: «تنها یک چیز در ظاهرش وجود داشت که واقعاً هرکول پوآرو را خوشحال میکرد و آن سبیلهای فراوان او بود.»
برانا به این ویژگی پوآرو کاملاً وفادار مانده. اما نتوانسته جلوی خودش را بگیرد و ریش زیرلبی را روی صورت پوآرو نگذارد.
دیدگاهها