جمعه, 28 ارديبهشت 1403 01:29

"مگالوپلیس" کاپولا بعد از نمایش در کن، هم هو شد و هم تشویق!

نوشته شده توسط سی و یک نما
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
"مگالوپلیس" کاپولا بعد از نمایش در کن، هم هو شد و هم تشویق! "مگالوپلیس" کاپولا بعد از نمایش در کن، هم هو شد و هم تشویق! سی و یک نما

سی و یک نما – تازه‌ترین اثر فرانسیس فور کاپولا «مگالوپلیس» دردر سالن نمایش «دبوسی» جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. بعد از نمایش فیلم، تیتراژ پایانی فیلم با هو شدنِ منتقدان مطبوعات کن مواجه شد، تا اینکه عنوان "به یاد" برای همسر مرحوم کوپولا، النور، روی پرده ظاهر شد و صدای تشویق بلند شد.

"مگالوپلیس" به عمد در دنیایی نه چندان واقع‌گرایانه و پر از رفتارهای غیرمنطقی و عجیب و غریب رخ می‌دهد، کاپولا گران‌ترین فیلم "آزمایشی" خودش را ساخته یا به موفقیتی بزرگ می‌رسد یا با یک شکست حماسی و دیوانه‌وار روبه‌رو می‌شود. هنوز نمی‌توان با قطعیت گفت که فیلم در کدام دسته قرار می‌گیرد. منتقدان کن کاملاً دو تکه شده‌اند، برخی می‌گویند فیلم شکستی حماسی و دیوانه‌وار برای کاپولاست و برخی دیگر با شور و شوق می‌گویند که فیلم شاهکار کاپولاست و به موفقیتی بزرگ خواهد رسید.

با فیلمی مواجه هستیم که با تمام شخصیت‌های دیوانه‌وار و غیرمنطقی و غیرعقلانی‌اش، خسته‌کننده نیست. بلکه فیلمی جاه‌طلبانه و خیره‌کننده است. از طرفی دیگر اصلاً معلوم نیست موضوعش چیست؟ آیا بازیگری و دیالوگ‌ها عمداً اغراق‌آمیز شده‌اند؟ چطور ممکن است آدام درایور بتواند زمان را متوقف کند؟ آیا کوپولا، در سن ۸۵ سالگی، عقلش را از دست داده؟ کل فیلم مثل یک رؤیای عجیب و سورئال به نظر می‌رسد.

آدام درایور نقش سزار، یک نابغه‌ی معمار عذاب‌کشیده را بازی می‌کند. لارنس فیشبرن، که نقش راننده‌ی او را بازی می‌کند، داستان را با نقل قول‌های الهام‌گرفته از کتاب مقدس و رومی روایت می‌کند. "مگالوپلیس" در اصل یک داستان عاشقانه‌ی بین جولیا (با بازی ناتالی امانوئل) و سزار (با بازی آدام درایور) است. جولیا دختر رقیب سیاسی سزار (جانکارلو اسپوزیتو) است. تنش‌هایی بین پدر جولیا و سزار برای بازسازی رم جدید (که اساسا همان نیویورک سیتی است) و تبدیل آن به یک اتوپیای خودکفای پیشرفته با تکنولوژی بالا برقرار است. شهردار خواهان حفظ وضع موجود است و معتقد است تغییراتی که سزار می‌خواهد بدهد به هرج و مرج منجر می‌شود.

در همین حال، آدری پلازا نقش یک رقیب عشقی را برای سزار بازی می‌کند و اسم عجیب شخصیتش "واو پلاتینیوم" است. او یک زنِ طلا دوستِ هرزه است که با ورود جولیا به ماجرا حسادت وحشتناکی پیدا می‌کند. واو تصمیم می‌گیرد با کمکِ کلودیو پولچر (با بازی شیا لبوف) نقشه‌ای بکشد و سزار را از بین ببرد. جان ویت هم در نقش یک میلیاردر، به نام همیلتون کراسوس سوم، پدربزرگ کلودیو است که در نهایت با واو ازدواج می‌کند. او می‌خواهد پیش‌قرارداد ازدواجش را باطل و سپس واو را بکشد.

در "مگالوپلیس" دانشمندان دیوانه، جادو، دیوانه‌بازی، ملودرام، خشونت و عاشقانه یافت می‌شود، و باید بدانید که کاپولا بیشتر به ایده‌ها علاقه‌مند است تا شخصیت‌ها.

این فیلم از نظر بصری خیره‌کننده است، پر از رنگ و باعظمت. یادآور فیلم زیبای ۱۹۸۱ کوپولا، با نام "یکی از قلب" است. کاپولا با روی هم قرار دادن بی‌وقفه تصاویر، دست به  تجربه‌گری‌های زیادی زده است.  فیلمی شبیه به این را هرگز ندیده‌اید. گویی کوپولا در تلاش بوده تعریف جدیدی از نحوه‌ی روایت و درک فیلم ارائه دهد.

کوپولا در این فیلم روی لبه تیغ راه می‌رود. منتقدانی می‌گویند بعد از دیدن فیلم، هنوز نمی‌دانند چطور باید آن را هضم کنند. آیا این فیلم اصلا جنبه تجاری دارد؟ هیچ شانسی برای موفقیت در گیشه دارد؟ اما خب، اصلا چه اهمیتی دارد؟ این فیلم تمام قوانین استاندارد درام را زیر پا می‌گذارد و عجیب‌ترین فیلم آمریکایی است که دیده‌اند.

"مگالوپلیس" یک بیانیه شخصی از کوپولا است، بیانیه‌ای که او در آن ما را به چالش می‌کشد تا فیلمش را از ابتدا تا انتها دنبال کنیم و سوالات بزرگی را درباره‌ی بقای نسل بشر و چگونگی حفظ آینده‌ای که به نظر می‌رسد در خطر است، مطرح می‌کند. برخی از ایده‌های عجیب و غریبش را جواب می‌دهد، برخی را نه، اما نمی‌توان انکار کرد که این فیلم به‌سان خود سینما، جاه‌طلبانه و جسورانه است.

‘Megalopolis'  Coppola Cannes (1).jpg

‘Megalopolis'  Coppola Cannes (2).jpg

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید