شکاف یک فیلم روان‌شناختی  به نویسندگی و کارگردانی "ام. نایت شیامالان" محصول 2016 آمریکاست با حضور "جیمز مک آووی" که بازی سختی را در این فیلم تجربه می کند و به رغم اینکه قرار بود این نقش را به "لئونارد دی کاپریو" بسپارند اما به نظر می رسد انتخاب مک آووی در این نقش مناسب تر است و او از پس آن (به خصوص بعضی از شخصیت هایش) به خوبی برآمده و هرگز در حین دیدن به یاد ستاره خوش تیپ و رومانتیک هالیوود نمی افتیم.شکاف دراوایل سال 2017 میلادی اکران و با استقبال مواجه شد.

(اگر چه شکاف فیلم روانشناختی خوبی است اما هنوز هم یکی از بهترین آثار در این ژانر، فیلم فوق العاده اما مهجور مانده ی هویت Identity به کارگردانی جیمز منگول محصول 2003 است.فیلمی که یکی از بهترین آثار روانشناسانه-ترسناک  تاریخ سینماست که در زمان اکران به حقش نرسید.جان کیوزاک و آماندا پیت و ری لایوتا بازی های فوق العاده ای در هویت ارائه کردند).  

  "کوین" شخصیت اصلی فیلم "شکاف" به بیماری اختلال هویتی (تعدد شخصیت)مبتلاست . (اختلال شخصیت از سوژه های مورد علاقه شیامالان است که گاهی به آن می پردازد).کوین ، مردی با ۲۳هویت متفاوت است که اقدام به ربودن سه دختر نوجوان می‌کند.

این سه نوجوان با نام‌های کلر (هالی لو ریچاردسون)، مارسیا (جسیکا سولا) و کیسی (آنیا تیلور-جوی)  دزدیده  و در سردابی نگهداری می‌شوند. دنیس یکی از ۲۳شخصیت مجزا و محوری کوین  (جیمز مک‌آووی) است. او یکی از شخصیت هائی است که درکودکی مورد آزارو اذیت جنسی قرار گرفته است  و از اختلال تجزیه هویت رنج می‌برد.

 روانپزشک کوین، دکتر کرن فلچر (بتی باکلی)، باور دارد در چنین مواردی عدم تعادل روانی می‌تواند منجر به تغییرات فیزیکی فرد نیز بشود. فلچر ایمیلی از شخصیت مسلط کوین به نام «بری» دریافت می‌کند که از او خواسته با یکدیگر ملاقات کنند. در طی سال‌های درمان، کوین ظاهراً به ثبات رسیده است و حالا تمام شخصیت‌هایش در اتاقی روی صندلی نشسته‌اند و منتظر نوبت هستند تا خودشان را بروز دهند وکنترل جسم را بدست بگیرند و بری مسئول نوبت دادن است اما ...

دکتر فلچر به این نتیجه می‌رسد که افرادی مثل کوین با تغییر شخصیت خود می‌توانند بر عدم تعادل و ثبات شخصیت خود مسلط شوند. فلچر در بین بیمارانش به یاد دختر نابینایی با اختلال شخصیت  می‌افتد که وقتی شخصیتش را عوض می‌کرد، می‌توانست ببیند. او به یک کنفرانس آنلاین می‌رود تا این حرفش را ثابت کند و آن را درمانی برای تمام اختلالات معرفی کند.

کلر و مارسیا تصمیم می گیرند که  «دنیس» را بکشند، اما کیسی که به نظر می‌رسد در گذشته تجربهٔ آزار و اذیت جنسی داشته، مانع از کار آن‌ها می‌شود. بالاخره «پاتریشیا» که شخصیت زنانه  کوین است، خود را نشان داده و به دخترها اطمینان می‌دهد که «دنیس» حق ندارد به آن‌ها دست بزند، چون آن‌ها برای هدف برتری هستند. کیسی سعی می‌کند با «هدویگ» شخصیت پسر ۹ساله کوین دوست شود. هدویگ ادعا می کند که قرار است  دخترها را برای «دیو» قربانی خواهند شد (دیو در حقیقت شخصیت شرور و قدرتمند کوین است).

«دنیس» خود را به جای شخصیت «بری» جا می‌زند و به دیدن دکتر فلچر می‌رود. دکتر فلچر متوجه تناقضاتی در رفتار او می‌شود و می‌فهمد که «دنیس» و «پاتریشیا» جای «بری» را بعنوان شخصیت مسلط گرفته‌اند. در طول ماجرا، اتفاق هائی  باعث می شود تا سه دختر ربوده شده در سلول های مجزا زندانی شوند

«دنیس» یکبار دیگر به دیدن دکتر فلچر می‌رود و دربارهٔ پدر کوین می گوید. مردی که کوین را در قطاری رها کرده است.

سپس خاطرات آزار جنسی عموی کیسی (جان) بازگو می شود. بعد از مرگ پدر کیسی، (جان)عمویش قیم قانونی او می شود و این آزارها ادامه دارد. کیسی نخستین بار وقتی همراه با پدر و عمویش به شکار رفته بودند، مورد آزار جنسی وی قرار می‌گیرد. کیسی تصمیم می‌گیرد با اسلحه ، عمویش را بکشد ولی فرصت را از دست می‌دهد.

شخصیت ها کم کم خود را بروز می دهند که چطور در زندگی مورد شکنجه قرار گرفته اند و حالا عقیده دارند که کسی پاک است که زجر بیشتری کشیده باشد. این باوری است که شخصیت نهائی کوین می خواهد به شخصیت های دیگر تلقین کند.

دکتر فلچر ایمیل‌های مشکوکی دریافت می‌کند که کمک می خواهند. او به خانه کوین می‌رود و در آنجا متوجه می شود که رباینده دخترها ، کوین است. بنابراین به بهانه رفتن به دستشویی، یکی از دخترها را پیدا می‌کندو...

فیلم مهیج شکاف را باید بیشتر از یکبار دید چرا که ممکن است گاهی در میان شخصیت های متعدد آن گم شویم و این کلاس درس روانشناختی را از دست بدهیم و یا از دلایل این همه شکاف شخصیت غافل ماند.