استودیو های بزرگ تلویزیون به عنوان پایان سینما قلمداد می شدند. برای مبارزه با خطر تلویزیون، اقدام به توسعه فن آوری های جدید در سینما کردند تا بتوانند این صفحه ننگ را از بین ببرند. تلویزیون یک صفحه نمایش مربع سیاه و سفید کوچک با کیفیت تصویر بد بود که سینما با آوردن رنگ به فیلم و اختراع نسبت جنبه های مختلف مانند سینما اسکوپ به مقابله بر آن برخاسته بود.
اما زمانی فرا رسید که آنها متوجه شدند می توانند با نمایش فیلم ها در تلویزیون به تبلیغات و سودآوری مالی هر دو رسانه کمک کنند و فروش هر دو رسانه را بالا ببرند. امروزه، با انفجار اینترنت و فضای آنلاین، هر دو آنها یک دشمن جدید و بسیار قدرتمند پیدا کرده اند.
افلاطون معتقد است که ما در دست خدایان، عروسک های خیمه شب بازی هستیم. تلویزیون نیز جهانی را می سازد که به نظر می رسد در آن کنشگران اجتماعی، ظاهرا آدم های مهمی هستند، آزادی و خودمختاری داشته و گاه حتی از هاله ای خارق العاده برخوردارند؛ اما در حقیقت، عروسک های خیمه شب بازی ای هستند که در دست یک ضرورت قرار دارند.
شبکه (سیدنی لومت، 1976)
فیلمی کمدی-درام به نویسندگی پدی چایفسکی و کارگردانی سیدنی لومت محصول سال ۱۹۷۶است. فیلم نامزد ۱۰جایزۀ اسکار بود که ۴جایزۀ را در بخشهای بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، و بهترین نویسندگی را ازآن خود کرد. بیاتریس استرایت برندۀ جایزۀ اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن در این فیلم، تنها ۵دقیقه و دو ثانیه در فیلم حظور داشت که تا کنون(سال ۲۰۱۴) کوتاه ترین نقش برنده اسکار بوده است.وقتی به «هوارد بیل» (فینچ)، مفسر خبری کهنه کار شبکه تلویزیون UBS تذکر میدهند که آمار تماشاگران برنامهاش افت کرده، در برنامه خبری زندهاش اعلام میکند که در برنامه بعدی مغزش را متلاشی خواهد کرد.
نمایش ترومن (پیتر ویر، 1998)
نمایش ترومن فیلمی کمدی، علمی تخیلی و درام به کارگردانی پیتر ویر و نویسندگی اندرو نیکول ساخته سال ۱۹۹۸میلادی، با بازیگیر جیم کری، لارا لینی، اد هریس، نوا امریچ و ناتاشا مک الون میباشد. فیلم زندگی مردی را نمایش میدهد که زندگی اش بدون اطلاع وی به صورت ۲۴ساعته از شبکه ی تلویزیونی برای میلیونها نفر در سراسر جهان در حال پخش است. ترومن به واقعیت زندگی خویش شک میکند و جهت رسیدن به حقیقت زندگی اش شروع به کاوش میکند.
اخبار تلویزیون (جیمز ال بروکس، 1987)
از نخستین فیلمهائی که در سینمای «بدنه» هالیوود به دنیای پُر جاذبه تلویزیون در آمریکا میپردازد. اما بهنظر میرسد که اینجا اهل تلویزیون چندان تفاوتی با اهل مطبوعات در دهههای 1930 و 1940 در سینمای آمریکا ندارند. مشکلات آنان در برقراری ارتباط میان بیرون (حرفه خبرنگاری) دورن (رابطههای شخصی) زندگیشان مضمون اصلی کار است. خود جیمزل. بروکس از اواخر دهه 1960 تا اوایل دهه 1980 در تلویزیون (بهعنوان نویسنده خبر، مستندساز، ... و کارگردان مجموعههای تلویزیون) فعالیت داشته است. او میگوید در دهه 1980، تغییرات در دنیای تلویزیون (مثل دنیای سینما) آنچنان عمده بوده که برای خود او نیز تازگی داشته است. بنابراین فیلم او بیشتر درباره این تغییرات است تا یک وضعیت ثابت و همگون. میان بازیگران، هرت از بقیه موفقتر است.
چهره ای میان جمعیت (الیا کازان، 1957)
کازان و شولبرگ، پس از موفقیت در بارانداز (۱۹۵۴)، بار دیگر کنار یکدیگر قرار میگیرند و تصویر هولناک دیگری را از جامعه آمریکا به دست میدهند. گریفیث در نخستین نقش سینمائی خود میدرخشد. نیل نیز در نقش تهیهکنندهای خشن، اما در عین حال آسیبپذیر، که گرفتار "فیلسوف دهاتی" میشود، عالی است. رمیک نیز در نقش همسر "رودز" برای نخستین بار جلوی دوربین میآید.
سلطان کمدی (مارتین اسکورسیزی، 1982)
پنجمین همکاری مارتین اسکورسیزی با رابرت دنیرو و همراه با بازی متفاوت جری لوییس در سال (۱۹۸۳) ساخته شد. یک هجویه تیره و تار درباره رسانه و شهرت که به وضوح با فیلمهای پرشوری که او تا به این زمان ساخته بود تفاوت داشت. این فیلم نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن شد. دیوید فینچر هم از نام کاراکتر دنیرو در فیلم (روبرت پاپکین) در باشگاه مبارزه به طعنه استفاده کرد. سلطان کمدی را بزرگترین شاهکار قدر ندیده اسکورسیزی به حساب میآورند.
شب بخیر و موفق باشید (جورج کلونی، 2005)
فیلمی درام که در سال ۲۰۰۵به کارگردانی جرج کلونی ساخته شد. این فیلم موفق شد در ۶رشته از جمله بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامهٔ غیراقتباسی و بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد جایزه اسکار شود. در شب به خیر و موفق باشید.، ماجرای کشمکش ادوارد مورو، خبرنگار رادیو و تلویزیون با جوزف مککارتی، سناتور ایالت ویسکانسین در سال ۱۹۵۳روایت میشود.
ویدئودروم (دیوید کراننبرگ، 1983)
فیلمی پستمدرنیستی در سبک علمی–تخیلی، ترسناک روانشناسانه و ترسناک جسمی به نویسندگی و کارگردانی دیوید کراننبرگ با بازی جیمز وودز، سونیا اسمیتس و دبی هری محصول سال ۱۹۸۳است. فیلم در مورد مدیر عامل یک ایستگاه تلویزیونی در تورنتو است که که متوجه سیگنالی غیر قانونی با عنوان «ویدئورروم» میشود که که صحنههای خشونت و شکنجه شدید را پخش میکند. در جریان فیلم متوجه دسیسههای پشت ماجرا میشود و وضع زندگیاش کامل به هم میریزد، رابطهاش را با واقعیت از دست داده و دچار توهمات عجیبی میشود.
نفوذی (مایکل مان، 1999)
فیلمی ست در ژانر درام ،به کارگردانی مایکل مان و محصول کشور ایالات متحده آمریکا. این فیلم بر اساس یکی از قسمت های برنامه گفت گو محور "شصت دقیقه" (پخش شده/در حال پخش از شبکه سی بی اس آمریکا) ساخته شده است.این قسمت مربوط به افشاگری جفری ویگاند بود که اطلاعاتی مهم در باره پشت برده صنعت تنباکو و دخانیات (مانند سیگار) را برملا می کرد. این قسمت از برنامه با حذف بخش هایی از آن در نوامبر سال ۱۹۹۵میلادی بر روی آنتن رفت اما در فوریه سال بعد بصورت کامل و بدون سانسور پخش شد.
مسابقه تلویزیونی (رابرت ردفورد، 1994)
مسابقهٔ تلویزیونی فیلمی آمریکایی و به کارگردانی و تهیهکنندگی رابرت ردفورد است. فیلمنامه آن را پل آتاناسیو بر پایهٔ کتاب خاطرات ریچارد گودوین به نام به یاد آوردن آمریکا نوشتهاست. فیلمنامهای که بسیار خوب نوشته و پرداخت شده، آدمهائی به نظر پختهتر و کاملتر، میزانسنهای پختهتر و استادانهتر که با حرکتهای دوربین سادهتری اجرا شدهاند، اما فیلم ردفورد با همهٔ کوشش او در صحنهآرائی، فیلمی خشک و اندکی ساختگی به نظر میرسد.
حضور (هال اشبی، 1979)
فیلمی به کارگردانی هال اشبی که در مدت زمان دو ساعت و ۱۰دقیقه به شیوه رنگی کارگردانی شده است. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام از جرزی کوزینسکی نویسنده لهستانی آمریکایی ساخته شدهاست. داستان فیلم درباره شانس، باغبانی فاقد هویت و شناسایی، است که هرگز پایش را از خانهای که در آن باغبانی میکرده است بیرون نگذاشته و دنیای خارج برای او تنها از دریچه تلویزیون معنا دارد. بعد از مرگ صاحبخانه، شانس به اجبار از خانه بیرون میرود و طی دورانی تا حوادث ریاست جمهوری آمریکا پیش میرود.
منبع: Taste of cinema