سی و یک نما - یکی از دهه های تکرار نشدنی هالیوود دوران طلایی سال های ۷۰ تا ۸۰ میلادی است. فیلم هایی ضد جنگ، ضد مافیا و ضد فسادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بود. دورانی که در آن فیلم های تخیلی نیز شکل تازه ای گرفت و به اوج خود رسید.
هما گویا/ سی و یک نما - نگرش دیپلماتیک و نگاه بهروز افخمی به سینما و حواشی آن، موافقان و مخالفان متعددی دارد که همه در یک مورد با هم به اتفاق نظر می رسند: " او کارش را بلد است".
هما گویا / سی و یک نما – وقتی رهی و لیلی زنگ خانه ی حاجی را زدند انگار که یه چیزی سر جایش نبود.پوشش لیلی با آن چادری که سرکرده بود با ناخن های لاک زده اش همخوانی نداشت. وقتی هم که حاجی در را باز کرد، انگار نه انگار یک زن شوهردار با حجب و حیا برای اولین بار است که رفیق قدیمی شوهرش را می بیند. کلامش جور دیگری بود.
پانیذ اسمعیل لو(سی و یک نما )– فیلم جنایی و هیجان انگیز "آگاتا و حقیقت قتل" در حقیقت زیباشناسی در خصوص ساخت یک فیلم محسوب می شود که گر چه اتو بیوگرافی نیست اما اشاره هایی نیز به آن دارد. آگاتاکریستی خالق دو شخصیت محبوب "هرکول پوآرو" و "خانم مارپل"، در این فیلم خود به جای این شخصیت ها قرار گرفته و از طرفی قهرمان قصه است که می خواهد پرده از روی جنایتی بردارد و از طرف دیگر، می تواند سوژه ای برای قتل باشد یعنی حقیقت یک قتل.
فیلم با یک قتل شروع می شود و بار دیگر قتلی در یک قطار که معمولا لوکیشن محبوب این نویسنده ی پرآوازه ی داستان های معمایی - جنایی است و در سکانس بعدی که شش سال از این اتفاق می گذرد، وارد زندگی شخصی "آگاتا کریستی" می شود که از واقعیت های زندگی او کد گرفته است و درهمین سکانس با خالق "شرلوک هولمز" در یک زمین گلف آشنا خواهیم شد که آکاتا کریستی از او کمک فکری می خواهد و این سکانس، نگاه فانتزی گونه ی کارگردان به حساب می آید. -زمان فیلم مربوط به سالی است که آگاتا به دلیل خیانت همسرش دچار بیماری افسردگی و فراموشی موقت شده بود-
در فیلم می بینیم که اوبا بحرانی در نوشتن مواجه شده است و اعتقاد دارد که دیگر نمی تواند داستان جنایی بنویسد و دلیلش را این می بیند که دستش در داستان هایش رو شده و خواننده رمانهای او، دیگر می توانند خیلی زود قاتل را حدس بزنند. او به شدت با همسرش اختلاف دارد و از بازی گلف بیزار است اما حالا برای مقابله با ناکامی هایش تصمیم گرفته تا زمین گلفی را طراحی کند. در این زمان یک پرستار به منزل او مراجعه می کند و از او کمک می خواهد تا در حل یک پرونده جنایی به او کمک کند و آگاتا با تندی او را میرانند و می گویدکه : "من یک کارآگاه نیستم و فقط کارآگاه های باهوش، قهرمان قصه های من هستند".اما بعد که همسرش به او می گوید که دیگر دوستش ندارد و می خواهد از او جدا شود، تصمیم می گیرد تا پرستارپیر را در حل ماجرای قتل کمک کند....
فیلم «آگاتا و حقیقت قتل» Agatha and the Truth of Murder 2018 یک فیلم درام جنایی و راز آلود نچرال انگلیسی محصول سال ۲۰۱۸ به کارگردانی "تری لوین" است که در آخرین روزهای سال ۲۰۱۸ رونمایی شد و از تازه ترین فیلم های سال جدید نیز محسوب می شود. در این فیلم بازیگرانی چون "داین اندروز"، "روث بردلی"، "آملیا دل" و "ریچارد دابلدی"به ایفای نقش می پردازند.
گفتنی است که سال ۱۹۲۶ مهمترین و پر چالش ترین سال زندگی برای آگاتا کریستی بود. در این سال وی با کتاب "قتل آقای راجر آکروید"، به شهرت زیادی رسید ولی در همین سال مادرش را که محبوب ترین شخصیت تاثیرگذار زندگی وی بود، از دست داد ومتوجه خیانت شوهرش و "نانسی نیل"، همبازی گلفش شد. پس از این اتفاق ها ، آگاتا کریستی به مدت یازده روز ناپدید شد و پلیس همسر نظامی او را مضنون به قتل معرفی کرد. اما آگاتا کریستی که دچار فراموشی شده بود به هتل هایدرپاتیک، در هاروگیت رفته بود و با اسم "ترزا نیل"، (نام معشوقه همسرش) سوئیتی اجاره کرده بود تا اینکه یکی از اعضای کارکنان هتل که طرفدار رمان های آگاتا کریستی بود،از چهره و بریده های روزنامه شناخت و به پلیس خبر داد. آگاتا بعد از این فراموشی موقتی شوک گونه،هرگز نتوانست خاطره آن روزها را به یاد آورد و یا به گفته ی همسرش، تظاهر به این امر کرد و در سال ۱۹۲۸ آگاتا کریستی از همسرش جدا شد و بعدها با جوانی چندین سال کوچکتر از خودش ازدواج کرد.
فیلم "آگاتا و حقیقت قتل" با اشاره ای ظریف به این دوران، به ماجرای قتلی جداگانه پرداخته که پیشنهاد می کنیم اگر طرفدار داستان های معمایی – جنایی این نویسنده هستید، دیدن این فیلم را از دست ندهید.
سی و یک نما - شب گذشته جمعه دوم شهریور، بیستمین جشن خانه سینما با حضور جمعی از هنرمندان در در مجموعه ایوان شمس برگزار شد که گزارش تصویری این مراسم را در قاب تصویر زهرا اروجلو می بینیم
هما گویا (سی و یک نما)–بعد از دیدن تیتر"زنگ خطر برای خندوانه" کنجکاو شدم که ببینم این تیتر پیام آور چه چیز است. مطلب اینطور شروع میشد
(يک منتقد ميگويد: رامبد جوان با برنامه پرطرفدار «خندوانه» هرگز تصور نميکرد به اين زودي ميدان رسانهاي مخاطبان را به نفع رقيبش مهران مديري با برنامه «دورهمي» واگذار کند.)
برای شروع عجیب بود که از عنوان "یک منتقد" استفاده شود که با خواندن ادامه ی آن متوجه دلیلش شدم
سی و یک نما - مراسم ترحیم و یادبود عباس کیارستمی به دعوت خانواده وی در کانون پرورش فکری برگزار شد . مراسمی پر از تشویش و اعتراض و عاری از هر آرامشی که یقینا می بایست به حرمت بهانه ی این مجلس رعایت می شد. (در مطلب پیش از این گزارش کلامی این مجلس در سی و یک نما آمده است ). در ادامه گزارش تصویری از مراسم را می بینید.
سی و یک نما - شب گذشته ششم مهر ماه آخرین فیلم سینمائی یدالله صمدی "پدر آن دیگری" با حضور عوامل و مهمانان رو نمائی شد که سی و یک نما گزارش تصویری از این مراسم را به همت "مریم رضوی " تهیه کرده است
عکس ها: مریم رضوی(سی و یک نما
هما گویا (سی و یک نما) –این روزها مرگ پی در پی هنرمندان موجب شده که هر چند روز یک بار تیتراول رسانه ها شبیه هم باشد. تیتر های شبیه هم ، استعاره های شبیه به هم و تعریف های شبیه به هم.برای رضایت شما عزیزان تصمیم گرفته شد تا قالب و گرافیک سایت سی و یک نما را بهتر کنیم و من به همین بهانه سه روز را به همکارانم استراحت دادم و خودم هم به سفر رفتم. شرط کردم به دور از فضای مجازی چشم و گوشم را به روی اخبار ببندم. اما آمدم و با خبری شوکه شدم.کسی که با من دو وجه اشتراک داشت، کسی که هم نام من "هما" بود و مثل من متولد ماه مهر،از دنیا رفته.هما روستا پرنده ی کوچک خوشبختی مسافرانی بود که از کرخه تا راین را با عشق طی می کردند. .
مدتها بود که می دانستم بیمار است اما باور نمی کردم در همان روزی که هفت دهه پیش به دنیا آمده بود از دنیا برود.چه جالب که احساس همه به او شبیه هم است . چه جالب که همه مثل من با طنین صدای متفاوتش مسحور می شدند. درست مثل "حمید سمندریان" که به نظرم شکار همین صدا شد دلش.
پدر هما روستا از سران حزب توده زمان شاهنشاهی بود که زمانی هم کسانی بودند که می خواستند با ارتباط دادن این نسبت فامیلی ،جلوی فعالیت دخترش را بگیرند اما هما آمد ، با شجاعت به ایران آمد،زبان مادریش را تکمیل کرد و همین جا ماندو هنرنمائی کرد، تقریبا تا آخرین نفس.
حالا هم که برای مداوا قسمت این بود که در خارج از وطن با زندگی بدرود کند قرار است به زودی (احتمالا تا آخر هفته) دوباره به ایران برگردد و در وطن بیارامد.
جز افسوس حرفی برای گفتن نیست مرور تصویر سکانس هائی از هنر او.