شنبه, 05 مهر 1393 14:35

کیا علیه کیا!!!/ توقع تا چه حد!؟

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
کیا علیه کیا!!!/ توقع تا چه حد!؟ کیا علیه کیا!!!/ توقع تا چه حد!؟

پویه حسینی (سی و یک نما ) – تیتر مطلب من: "“Kia…” vs. “…kia”"، {کیا(رستمی) علیه (حاتمی)کیا}، اما فکر می کنم پرداختن  به "چه گفته شده" تا این که "چه کسی آن را گفته" مناسب تر است. اما او، "او" در پی کدام یک بود؟ فقط طرح گفته هایش یا این که تا همیشه گفته شود که "او" چنین گفته؟ آیا او گفت تا جلب توجه کند؟ مانند خیلی ها که از آرتیست های هالیوودی فقط این را یاد گرفته اند که با سخن یا رفتاری جنجالی "دیده" شوند؟ به قطع یقین می توان گفت خیر، چرا که او آن قدر شناخته شده است که به چنین دیده شدنی نیاز ندارد. پس دلیلش چه می توانست باشد؟ دل پُرش؟ ...

هر چه بود اما نگذشتند خیلی ها! یک هفته می گذرد اما هنوز که هنوز است روزی نیست که خبری از بازخوردهای سخنان جمعه شب گذشته اش نباشد. شاید این مناسبت، جشنواره ی بین المللی فیلم مقاومت و هفته ی دفاع مقدس، بر نشر جوابیه های مکرر بر گفته های وی دامن زد. از جوابیه ی آقای "عباس کیارستمی " گرفته تا کُمپلیمان های مطرح شده در "هفت"ِ .

این روزهای شبکه ی سه سیما از سینماگرانی نظیر آقای علی شاه حاتمی، آقای مسعود ده نمکی و خانم انسیه شاه حسینی و نیز این سخن مجریِ مراسم آیین اختتامیه ی سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت (انقلاب و دفاع مقدس) هنگامی که او برای دریافت جایزه اش بر روی سِن سالن همایش های برج میلاد تهران آمده بود که: "آقای حاتمی کیا، ازون حرفا ندارید؟!"

هم چنین تجمع عکاسان بی شمار در ردیفی که آقای حاتمی کیا پس از دریافت جایزه اش نشسته بود... همه و همه حاکی از تأثیر سخن های آن شبِ اوست. اما جریان به راه افتاده  فراتر از واژه ی "تأثیر" است چون اهمیت مطلب آن است که آیا تأثیر، مثبت است یا منفی؟!

در برنامه ی "هفت" مورخ بیست و هشتم شهریور ماه یک هزار و سیصد و نود سه خورشیدی، آقای ابراهیم حاتمی کیا از "همقطاران خویش" انتظار داشت که مانند خود آنقدر در برابر سنگ اندازی ها و مشکلات پیش رو مقاومت کنند تا به آن چه که باید برسند. واقعیت این است که از هر کسی باید به همان اندازه که توانایی، پتانسیل، ظرفیت و امکانات دارد انتظار داشت. از آقای سلیمی می توان انتظار داشت که وزنه ی 250 کیلو گرمی را بالای سر ببرد ولی از وزنه برداران دیگر در وزن های پایین تر چنین توقعی نیست. از آقای حاتمی کیا می توان انتظار مقاومت و از رو بردن سنگ اندازان و سیاست گذاران محافظه کار عرصه ی سینما را داشت ولی از دوستان دیگرشان در عرصه ی سینمای مقاومت نباید توقع داشت تا مانند ایشان رفتار و مقاومت کنند. برای این هنرمندانِ، شاید از نگاه آقای حاتمی کیا "راحت طلب"، "محافظه کار" و "عاقبت اندیش"،  چه اتفاقی می افتد اگر به آنان فشار غیر متعارف وارد کرده و آنان را به زور و با رودربایستی در شرایط مورد نظر آقای حاتمی کیا قرار داد؟ مهم ترین عوارض آن چنین خواهد بود:

-           آنان از شخصیت واقعی خود جدا شده و شخصیتی دوگانه خواهند یافت. به ظاهر از تفکر و رفتارهای مشابه آقای حاتمی کیا دفاع کرده ولی در باطن در شخصیت اصلی خویش فرو خواهند رفت. تظاهر به مقاومت می کنند ولی در عمل اتفاق مهم و تأثیر گذاری نخواهد افتاد. دو رو خواهند شد.

-           اعتماد به نفسشان را از دست داده و از آن به بعد هر کسی آنان را به سمتی خواهند کشاند. سَیّاسان نیز از وضعیت جدید آنان سوء استفاده کرده و وسیله ای خواهند شد برای سوء استفاده ی سود جویان.

کسی که زمانی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفته و از نحوه ی تسخیر لانه ی جاسوسی فیلمبرداری کرده را ممکن است با نهیبی بشود از قافله عقب ماندگان به خویش آورد و همراه کرد، اتفاق یا حادثه ای نیز می تواند آنان را متحول سازد، ولی فراتر از این ها تبعاتی دارد هم برای دوستان و همکاران این فیلمساز عزیز، که در بالا گفته شد، هم برای خود وی که چنین خواهد بود:

-           تیرگی روابط با دوستان و همکاران

-           سرخوردگی از شرایط موجود

-           احساس تنهایی

-           از دست دادن تدریجی اعتماد به نفس

-           شکسته شدن مقاومت در برابر نا ملایمات

-           و در نهایت مانند بسیاری از هنرمندان ما... گوشه ی عزلت گزیدن 

بهتر است آقای حاتمی کیا در حد متعارف و توانایی از همراهان سابق خود انتظار داشته و راه دیگری را برای فعال کردن آنان جستجو کند. شاید به شکل گیری جریان یا تشکیلاتی نیاز باشد تا به آنچه هدف آقای حاتمی کیا است رسید. به هر حال ناشنوایان این عرصه صدای یک دست را کمتر می شنوند تا صدای چندین دست را. در ضمن بهتر است اجازه دهیم هر کسی در هر ژانری استعداد و قابلیت دارد در آن عرصه فعالیت کرده تا جامعه از ثمرات تلاش های وی بهره مند شود. یادمان باشد همه خوبند ولی نه برای هر کاری. از مولانا بیاموزیم که گفت: "هر کسی را بهر کاری ساختند/ حُبّ آن را در دلش انداختند"

هیچ "کیا"ئی هم بر علیه "کیا" ی دیگر به نتیجه نخواهد رسید چرا که هر دو تاریخ سینمای ایران هستند.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید