به نقل از پایگاه اینترنتی "برادوری ورلد"؛ جشنواره میدتاون که از سال 2000 همهساله در منهتن نیویورک برگزار میشود، یک رویداد هنری کاملا تجربی بوده که درهای آن به هنرمندان نمایشی از هرسلیقه و شیوه و سبکی آزاد است. این جشنواره به همت جان چترتون از پیشگامان و پیشکسوتان آف-آف برادوی بنیاد گذاشته شده که همهساله در کنار جشنواره چندین کارگاه دورهای نظیر "آزمایشگاه نمایشهای کوتاه" و جشنواره نمایشهای کوتاه "میدوینتر مدنس" را نیز برگزار میکند.
نمایش "کلمات و مرد" از سری تجربیات موفق گروه سایه بوده و در آن گلشاد مرادی بههمراه الکساندر کوانجی (بازیگر برزیلی این گروه) بازی میکنند و بنیامین اثباتی هم مدیریت هنری این گروه را برعهده دارد. مهدی مشهور نویسندگی و کارگردانی این اثر را بر عهده دارد.
آنگونه که در پایگاه اینترنتی این جشنواره آمده، "کلمات و مرد" برای شرکت در بخش "آزمایشگاه نمایشهای کوتاه" در نظر گرفته شده است. گروه سایه پیشتر در عرصه بینالمللی مطرح بوده اما این نخستین اجراهای بینالمللی "کلمات و مرد" محسوب میشود.
مهدی مشهور کارگردان این نمایش در یادداشتی نوشته: "کلمات و مرد" داستان سادهای دارد، انسانی روبروی خود قرار میگیرد، در خود تنیده میشود و نیروهای خیر و شر درون را کنکاش میکند. ساده بدین معنی که این نیروها، نیروهای خیر و شر همواره با ما همراه هستند به سادگیِ زندگی، فقط کافی است آنها را دید و تئاتر چه هنرمندانه آنچه را نمیبینیم برایمان عریان میکند.
از زمانی که "کلمات و مرد" شکل گرفت، نمیدانستیم شکل و شمایلاش چگونه خواهد شد، در واقع به آن فکر نمیکردیم، مهم برایمان دغدغهای بود که مدتها همراهمان بود و در کنارمان زندگی میکرد. اندیشهای که میخواستیم بقیه هم بدانند و تجربهاش کنند، میخواستیم آنچه در تمرینها و اتودهای کارگاهی هر روز بیشتر و بیشتر برایمان روشن میشد را با تماشاگران در میان بگذاریم، مهم نبود که این تماشاگر قرار است ایرانی باشد یا اروپایی یا امریکایی، بلکه تجربههای روشن و عمیقی بود که با روح و جان انسان سر و کار داشت، مهم نبود این اندیشهها که همراهمان بود در آلمان و فرانسه با تمدنی ژرف و فرهنگی پیشرو اجرا شود یا در لیتوانی که مردمش پس از جنگ و سالها مبارزه با بحرانهای شدید مالی و اقتصادی روبرو بودند. مهم برای ما تبادل افکار بود و به اشتراک گذاشتن اندیشه.
نمایش که شکل گرفت متوجه شدیم زبان حذف شده است و این مسأله ناخودآگاه بود، گویی آنجا که زبان الکن میشود حرکات و اصوات به کمکمان میآمدند، اصواتی که کنار ما هستند و نمیشنویمشان و حرکاتی که در زندگی امروز ما پر از رمز و راز و اشارهاند و کمتر مورد توجهمان قرار میگیرند. ما فقط سعی کردیم بخشی از زندگی پیرامون، آن بخشی که در روزمرگی گم شده است را به کمک هنر تئاتر یک بار دیگر پیش روی مخاطب بگذاریم تا بلکه دقایقی و حتی ثانیهای دوباره آن را ببیند و فکر کند که میشود کمی تعمق کرد، کمی از روزمرگی رهانیده شد و روبروی خود قرار گرفت.
"کلمات و مرد" یک تجربه است، تجربه رنج، که گویی از ازل تا ابد به حیات خود در روح و جان آدمی ادامه میدهد. شاید امروزه به مدد جادوی سینما یا بسیاری ابزارهای محصول دنیای مدرن بتوان تجربه عشق و زندگی زیبا را در خیال دید اما در دنیای واقعی آنچه درونمان است و در تنهایی گاه میبینیمش ترس است، ترس از تنهایی و شکست خوردن در تنهایی. توصیف نابِ تجربه رنج، خود زیباییشناسی است، درست همانطور که آدرنو میگوید: زیباییشناسی چیزی نیست مگر تاریخ (پنهان) تجربه رنج.