با تماشای قسمت اول "تاسیان"، حس کردم قصه شروعِ عجولانه و نمایشی و بی تعلیقی دارد و بیشتر رنگ و لعاب است تا سریالی پر تعلیق که قصهاش مرا با خود بکشاند و البته برای قضاوت زود بود. با هوتن شکیبا و کارآکترش ارتباط نمیگرفتم و با بقیهی کارآکترها نیز همینطور. در میان فقط بابک حمیدیان بود که با بازیش از من دلبری میکرد.
بعد هم در فضای مجازی آنقدر تاسیان میتاخت و به دنبال حاشیه برای بازارگرمی بود که کمکم دلم را میزد. منتقدانی که قلمشان را میشناختم و میدانستم چنین الکن نوشتن و الکنتر تعریف و دفاع کردن فقط رپورتاژ است و نه نقد.
به مسعود خان فراستی که رسید دوباره با خودم گفتم: "واقعا او سه قسمت اول سریال تاسیان را دیده؟! و اصلا میداند جریانِ توقف سریال چیست؟!"
این همه هیاهو برای چه؟
حالا هم خانم پاکروان برای دفاع از خود و ساخته اش با هیجان میگوید: "قرار نیست یک ساواکی نماز بخواند". اما اصلا اشاره نمیکند به اینکه پروانه ساخت و پخش سریال که از سوی قوه قضاییه برای متوقف شدن تاسیان مطرح شده صحت دارد یا خیر؟
کوچینی، چاتانوگا، شهرام، ابی.... پیش از این هم در خیلی از فیلمها و سریالها لوکیشن و خواننده بوده اند و هستند و پخش هم شده اند. از مصادره تا فسیل و همین قسمت اخیر سریال "جانسخت" که کلا در مشروبفروشی "واروژ" از هموطنان ارامنه میگذشت و پخش هم شد.
چرا باید با طراحی لباس و صحنه و شباهت مدلموی کارآکتر اصلی به مدلِ موی الیزابت تیلور برای سریال تبلیغ شود.مگر تاسیان، خودش حرفی برای گفتن ندارد؟
مگر طراحیصحنه و لباس، میتواند به تنهایی برگ برندهی یک اثر باشد؟
ایکاش خانم پاکروان و تهیهکننده این سریال و پلتفرم پخشکننده اجازه میدادند تا تاسیان خودش از خودش دفاع کند.
این همه خرج کردن برای تبلیغِ حاشیههای تاسیان، شاید مخاطب را مشتاق کند تا این سه قسمت را ببینند اما یقینا چیزی که موجب دنبال کردن "سریال تاسیان" میشود که امیدوارم چنین باشد، ساختار این سریال است.
و دوباره تکرار میکنم که ای کاش خانم پاکروان اجازه دهد تا تاسیان، خودش از خود دفاع کند.
منتظر تماشای قسمتهای بعدی آن هستیم.
هما گویا