بخشی از نامه یول براینر به یکی از شاگردان میخاییل چخوف
به گمانم آخرین بار 10 سال پیش همدیگر را دیدیم. من سالیان سال به دنبال نظریههایی بودم كه سرانجام در آموزههای شما پیدایشان كردم و فكر میكنم در طول یك سالی كه بخت یارم شد و با شما كار كردم، فرصتی دست نداد تا این مطلب را به شما بگویم.
جستوجوی من در واپسین سالهای دهه 20 آغاز شد. آن زمان شما با نمایشهای"اریك چهاردهم"، "شب شاهان"، "هملت" و... به پاریس آمده بودید. بعد از دیدن یكی از اجراهایتان، مطمئن شدم كه فقط با شما میتوانم چیزی را كه دنبالش میگردم، كشف كنم. من در جستوجوی روشی عینی و ملموس برای چیزی دست نیافتنی بودم: "تكنیك دراماتیك".»
چخوف پس از ترك روسیه، سالها در لتونی، لیتوانی، اتریش، فرانسه، انگلستان و سرانجام در آلمان در كنار ماكس راینهارد كار كرد. بخت یارش شد. با بازیگران و كارگردانهایی از هر سبك و سیاق آشنا شد. به قول او، مردانی فراموش نشدنی مثل شالیا پین، میرهولد، موآسمی، ژووه، گیلگاد و خیلیهای دیگر.
چخوف در 1936 ، آموزههای خود را در مدرسه هنرهای دراماتیكی در لندن تحت عنوان مدیر هنری در اختیار بسیاری از شاگردانش قرار داد و پیش از آغاز جنگ جهانی دوم به آمریكا رفت و به كامل كردن تجربههای خود پرداخت. مدرسهاش كمكم به تئاتر حرفهای تبدیل شد و همگان آن را به اسم"بازیگران چخوف" میشناختند. این مقدمه را چخوف در 1952 در كالیفرنیا نوشت و در آن مدعی شد كه پس از سالها تجربه كردن متون كلاسیك و آموزههای تكنیكی خود، به این نتیجه رسیده است كه با نوشتن كتابی تمام این تجربیات را یكجا در اختیار علاقهمندان قرار دهد.»