حال ...به بهانه 15 مرداد سالگرد شهید بابائی آن را مرور می کنیم:
این پرنده رفتنی نیست.....
این روزها وقتی از بزرگراه ها می گذریم ، پر شده از عکس شهید عباس بابایی. بخصوص بزرگراهی که نام این بزرگمرد را به یدک می کشد. واقعا نمیدانم که قبلا هم این عکسها و نقاشی ها بوده و من مثل خیلیها بی تفاوت از کنارش میگذشتم یا اینکه متعلق به همین تازگیها است؟ گر چه باید پرواز را به خاطر سپرد اما این بار این پرنده رفتنی نیست او هرگز نرفته بود و حالا با به تصویر کشیده شدن زندگی اش در سریال "شوق پرواز" دوباره در ذهن ما جا گرفته است. راستی چند تا از این پرندگان بی بال بودند و هستند که از یاد برده ایم . راستی چه قصه هایی هست که هنوزنخوانده ایم و ننوشته ایم؟
درباره سريال
شوق پرواز مجموعه خوش ساختی است که تصویربرداری و طراحی صحنه خوب، موسیقی و جلوههاي ويژه بصري بجا و بازیهای باور پذیري دارد كه سرآمد آن حضور شهاب حسینی است.
اين سريال به همت بنیاد شهید در گروه فیلم و سریال شبکه يك سیما ساخته شد؛ فيلمنامهاش را فرهاد توحیدی همراه حسین ترابنژاد و محمد نژادیان نوشت که توسط یدالله صمدی بازنویسی و توسط صمدی كارگرداني شد. صمدي در ساخت آن از مشاوره مجید مجیدی وام گرفته است.
شوق پرواز به شهید بابایی ادای دین میکند و به باورهایش احترام می گذارد. در این سریال بودجه ای حیف ومیل نمیشود و یک گروه توریستی به بهانه گرفتن یک سکانس بیاهمیت، اروپاگردی نمیکنند.سکانسهای مربوط به آمریکا در ارمنستان گرفته شده و بجز تهران، اصفهان و قزوین دیگر لوکیشنهای سريال هستند.
نقشهاي اصلی این سریال را بازيگران مطرحي چون شهاب حسینی- الهام حمیدی- افسانه بایگان- شهرام حقیقت دوست- ستاره اسکندری- کوروش تهامی- حسن جوهرچی - عبدالرضا اکبری - مهران رجبی - مینا جعفرزاده - فخرالدین صدیق شریف -پوراندخت مهیمن و اکبر عبدی ايفا كردند.
شوق پرواز به تهیه کنندگی جواد نوروز بیگی در 24 قسمت 50 دقیقه ای هر جمعه ساعت 22روی انتن شبکه يك سیما قرار گرفت.
بازي شهاب حسيني شرط همسر شهيد بابايي براي ساخت سريال بود؟
شهید بابائی را با همسرش شناختم. دوسال پیش بود و نخستین جشنواره فیلمهای تلویزیونی درمرکز همایشهای سازمان. همان جشنواره ای که حالا منکرش شده اند و میگویند که اعتبار نداشته وامسال قرار است نخستین جشنواره فیلمهای تلویزیونی برگزار شود! به یاد دارم که متولیان تلویزیون همگی در این جشنواره حضور داشتند و مجری مراسم اختتاميه شهاب حسینی بود که تندیس بهترین بازیگر مرد را هم گرفت
شهاب حسینی در میان اجرای برنامه گفت مشغول ایفای نقش شهید امیر خلبان عباس بابائی است و گفت که چقدر به او احساس نزدیکی میکند و خوشحال است که میتواند در قالب شخصیت او قرار بگیرد. سپس از خانم ملیحه حکمت دعوت کرد روی صحنه بیاید. همسر شهید بابایی پشت تریبون رفت. چقدر عاشق بود؛ چقدر عاشقانه از همسرش گفت اما نگران بود. بیم این را داشت تا مبادا مشکلات مالی موجب شود که پروژه تلويزيوني داستان زندگی همسرش نیمه کاره بماند. حرفهایش که تمام شد مکثی کرد و از این که شهاب حسینی قرار است در نقش همسرش حضور داشته باشد از وی قدر دانی کرد. همان جا بود که از دوستان شنیدم خانم حکمت شرط ساخت این فیلم را به حضور شهاب حسینی در نقش عباس موکول کرده بوده است.انگار حسي از حضور و بازي شهاب حسيني او را یاد همسر شهيدش می انداخت. این تصمیم نشان از تیزهوشی او هم داشت که میدانست شهاب حسینی در هر نقشی باور پذیر است.
از سفر حج تا عيد قربان در آسمان
ملیحه حکمت واقعا عاشق است و پای این عشقش ایستاده است . پای زندگینامه نود صفحه ای شهیدش که "پرواز تا بینهایت" نام دارد و شوق پرواز هم از این کتاب بی بهره نبوده و حالا هم پای شوق پروازی که این روزها در دل مخاطبان جا باز کرده، نشسته است
خانم حکمت آن قدر خوب تریبون را دست گرفت و سکوت را در سالن حاکم کرد که چه آن زمان و چه حالا فکر میکنم بهترین گزینه برای ایفای نقش میانسالی خودش در سریال شوق پرواز بود. سريالي درباره زندگی سرلشگر امیر خلبان عباس بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که در 14 آذر 1329 در قزوین به دنیا آمد و در15مرداد 1366 در یک عملیات برون مرزی به شهادت رسید، در حالی که قرار بود آن روز کنار همسرش مراسم عید قربان را در سفر حج به جا بیاورد. به جاي آن، در اوج آسمانها و برای اعتقادات و میهنش، اسماعیلش را قربانی کرد.
شوق نوشتن از یک پرواز
فرهاد توحیدی نویسنده ای است که خوب می نویسد و در هر ژانری هم می نویسد؛ از ملودرام گرفته تا پلیسی-جنایی ، از تخیلی گرفته تا کمدی دنیا - مربای شیرین- پاداش سکوت- گاهی به آسمان نگاه کن-توکیو بدون توقف و ... نشانگر همین تنوع ژانر در فیلمنامه های اوست. در زمینه ی سریال های تلویزیونی نیز می توان به مجموعه ی پلیسی - جنایی دایره تردید به کارگردانی زنده یاد امیر قویدل اشاره کرد، که یقینا در کنار سریال اپیزودیک سر نخ کیومرث پور احمد ،شاخص ترین مجموعه ی پلیسی بعد از انقلاب در این ژانر مهجور مانده محسوب می شود.یک مشت پر عقاب به کارگردانی اصغر هاشمی نیز دیگر سریالی است که توحیدی نوشته و به تازگی برای بار دوم از تلویزیون پخش شد.
فرهاد توحیدی اینک با شوق پرواز نوعی تازه از قصه گویی را تجربه کرده است . نوعی که به گفته ی خیلی از فیلمنامه نویسان ، نویسندگان و حتی منتقدان، راه رفتن روی لبه ی تیغ است.
نوشتن براساس یک قصه ی واقعی که هم معاصر است و هم قهرمانش یک قهرمان ملی. نوشتن یک فیلمنامه بر اساس داستانی رئال که معاصر هم هست، ریسک بزرگی محسوب می شود. چطور این ریسک را پذیرفتید؟ با توجه به اینکه این رخداد کمتر از سه دهه با ما فاصله ی تاریخی دارد.
توحیدی- بله همینطور است و من نیز همیشه از پرداختن به این نوع قصه ها دوری می کردم و زمانی که این کار به من پیشنهاد شد نیز تردید داشتم اما وقتی با زندگی شهید بابائی آشنا شدم به این نتیجه رسیدم که علاوه براینکه شخصیت بسیار جالبی دارد ، بار دراماتیک زندگیش که لازمه ی نوشتن یک فیلمنامه ی خوب است نیز زیاد است.
و به نوشتن زندگی وی تمایل پیدا کردم.
بیشتر توضیح می دهید که منظور شما از اینکه بار دراماتیک این نوع قصه ها کم است یعنی چه؟
توحیدی- توجه کنید ، زمانی که ما به قصه ی زندگی یک شهید یا یک چهره ی ملی می پردازیم،معمولا جنبه ی عاطفی زندگی اورا پوشش نمی دهیم و این از جذابیت قصه می کاهد در حالی که هر انسانی برای خودش عشق دارد ، عاطفه دارد و زندگی اش فقط در یک زمینه خلاصه نمی شود اما در مورد شهید بابایی قصه زندگی و عشقش نیز به اندازه جسارت و شجاعتش ملموس و گفتنی بود.
واقعا این عشق به همسرش تا همین اندازه باشکوه بود یا اینکه شما به عنوان یک نوسنده آن را بزرگ نمایی کردید؟
توحیدی-به هیچ وجه . نه تنها اغراقی در این عشق نشده بلکه شاید در آن اندازه های واقعی هم به آن نپرداختیم.
عشق این دو به هم واقعا زبانزد بوده و ما در مورد آن از همه ی اقوام و دوستان هم شنیده ایم . بخصوص که این دو با هم نسبت نزدیک فامیلی دشته اند و همه خاطراتی از این عشق داشتند و می گفتند که چه مخالفت هایی با ازدواج آنها شده بوده و به رغم همه ی این اختلاف ها ، این دو پای هم ایستاده بودند.
تمام قصه ی زندگی شهید بابایی در شوق پرواز از واقعیات نشئت می گیرد؟
توحیدی- قصه ای که مر بو ط به زندگی شهید می شود کاملا مطابق با واقعیات زندگی اوست اما قصه ی حاشیه ای که مربوط به زمان حال و حضور ستاره اسکندری و کوروش تهامی در زندگی عباس بابایی و خانم حکمت می شود ،ساختگی و دستاویزی برای قصه گویی است.
من یک مشکل با این نوع قصه پردازی ها و اصولا فیلم وسریالها دارم و اینکه ،آن قدرشخصیت ها را سفید نشان می دهند که حس همذات پنداری را از مخاطب می گیرند بالاخره انسان ، انسان است و بهترین ها هم گاه اشتباه می کنند.
با شما موافقم اما امکانش وجود ندارد. البته عباس بابایی به واقع انسان منحصر به فردی بوده. کسی که حتی بعد از اتفاق نوژه خودش به شخصه ضمانت دوستان و همکارانش را کرده است و خیلی از این دست بزرگواری هاو اما در نظر بگیرید یکی مثل عباس بابایی کلی متولی دارد از جمله بنیاد شهید ، نیروی هوایی ، گروه شاهد تلویزیون و خانواده اش و حتی مردم و همه این شخصیت را کاملا سفید می خواهند. نویسنده تا یک جایی می تواند در زندگی شخصی چون عباس بابایی پرواز کند و ما هم تا انجا که می توانستیم، پرواز کردیم یعنی عباس بابایی نمی تواند با همسرش اختلاف نظر پیدا کند یا . از دوستش دلخور شود یا بلند حرف بزند و قهر کند. اینها بلند پروازی است.
فرهاد توحیدی- تا این اندازه خیر. در قسمت های آینده نمونه هایی از این موارد خواهید دید.
خیلی از این بابت خوشحالم چرا که چند مطلبی را که از خانم حکمت خواندم ، حس کردم که قهرمانش را بی ریا می خواهد نه ساختگی. با این سوال ادامه می دهم که آیا شما ازآن دسته نویسندگانی هستید که در انتخاب بازیگرنقش دارید یا خیر؟
فرهاد توحیدی-بله. مگر اینکه اول سناریو نوشته شده باشد و بعد بازیگران انتخاب شوند. البته در این کار سرکار خانم حکمت تاکید داشتند که نقش ایشان را الهام حمیدی بازی کند و در مورد شهاب حسینی هم بسیار مصر بودند که دراین مورد همگی متفق القول بودیم.
به نظرم شهاب حسینی از آن بازیگرانی است که خودش به شخصه به اندازه ی شخصیت قصه انگیزه ی نویسنده و طبع او را بالا می برد.
فرهاد توحیدی - بله همینطور است . حضور شهاب در این پروژه کمک زیادی به من کرد و کارایی و توانایی های او موجب می شد تا بتوانم شخصیت پردازی بهتری داشته باشم
از شخصیتهای رئال در این سریال بهره نگرفتید؟
بله. سلما دختر شهید بابائی در این سریال نقش خودشان را بازی می کنند و پسر ایشان نیز در این پروژه نقش کوتاهی دارند.
شخصیتهای دیگر قصه مثلا دوستان و همکاران شهید بابایی نیز همه واقعی بودند؟
فرهاد توحیدی- بله . اما گاهی چند شخصیت را در هم ادغام می کردیم و یک شخصیت جدید می ساختیم.
در مورد دیگر افراد خانواده، با آنها هم در ارتباط بودید اصولا تحقیقاتتان به چه صورت بود؟
فرهاد توحیدی- من هم در قزوین با خانواده ی این شهید در ارتباط بودم و هم از خانم حکمت کمک می گرفتم و به همین ترتیب بود که متوجه شخصیت والای عباس بابایی شدم و من هرگز در این کار از واقعیت ها فاصله نگرفتم.
کلام آخر اینکه ..حالا چقدر احساس نزدیکی به شهید بابایی می کنید؟
حالا احساس می کنم که شخصیت او همیشه با من خواهد بود . او انسان بزرگی بود که خیلی به وی پرداخته نشده است وتا این زمان مهجور مانده بود و خوشحالم که فرصتی شد تا او را بهتر بشناسیم . ضمن اینکه هنوز هم هستند قهرمانانی که فراموش کرده ایم تا یاد آنها را زنده نگه داریم.