هنوز تصویری از مزدک میرزایی زیر پرچم هیچ کدام از شبکههای خارجی دیده نشده و شاید به نقل قول از همکارش رضا جاودانی که در تازهترین مصاحبهاش با خبرگزاری ایسنا عنوان کرده: مزدک فقط برای داشتن یک زندگی بهتر از کشور رفته و نه لزوماً همکاری با یک شبکهی دیگر.
با این که این احتمال بسیار ضعیف به نظر میرسد اما جاودانی حرفهای جالبی درباره مزک میرزایی و گوشههایی از آنچه در صدا و سیما و مواجهه با کارمندانش میگذرد مطرح کرده است که در ادامه میخوانید:
مجری برنامههای ورزشی صداوسیما میگوید: اینکه عدهای در سفره صداوسیما چلو کباب میخورند و عدهای با وجود استعداد، نان خشک، انسان را آزار میدهد.
رضا جاودانی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به مهاجرت مزدک میرزایی، اظهار کرد: مهاجرت اساسا کار اشتباهی نیست، اما هنوز زود است که بخواهیم در این مورد خاص قضاوت کنیم. شاید کسی با توجه به ملاکهای شخصی خود، تصمیم بگیرد جای دیگری زندگی کند. ناراحتکننده و دور از اصول جوانمردی است که مطرح میکنند مزدک میرزایی به همراه خود، چیزی برده است. تا کنون پاکتر از مزدک میرزایی در میان همکارانم ندیدهام. مزدک انسان شریف و پاکی بود و مطمئن باشید او از لحاظ روحی تحت فشار شدید بوده که تصمیم به مهاجرت گرفته است. یک وجب از خاک ایران را نمیتوان به هزاران میلیارد تومان، دلار و یا پوند فروخت.
وی ادامه داد: شما ببینید مزدک چقدر تحت فشار بوده که تصمیم گرفته جایی برای زندگی را انتخاب کند که حداقل وضعیت کاری و رفاهی بهتری داشتهباشد. باید تاکید کنم از روی ظاهر ماجرا قضاوت میکنیم، اما در واقع نمیدانیم در بطن کار، چه اتفاقی افتاده است. خدا را شکر میکنم مسئله مهاجرت مزدک هنوز قطعی نشده و خودش آن را تایید نکرده است. اگر خدایی نکرده مزدک اشتباهی کند و با تلویزیونی کار کند که مطابق با معیارهای ما نیست و با منافع ملی کشور در تضاد است، شاید خیلی جالب نباشد. به شخصه فکر میکنم آنها خیر و صلاح ما را نمیخواهند و فقط میخواهند شو تبلیغاتی راه بیندازند.
طرحهایی دادهایم که پذیرفته نشده است
مجری برنامه گزارش ورزشی در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه بیتوجهی صداوسیما به برخی نیروها را عاملی برای مهاجرت مزدک میرزایی میداند، گفت: نمیتوانم اسمش را بیتوجهی بگذارم، امثال مزدک و سایر مجریان و گزارشگران به اندازه ظرفیت خود کار میکنند و دیده میشوند، اما متاسفانه کارها در صدا و سیما منصفانه تقسیم نمیشود. در برخی جاها کسانی که حقشان نیست دیده میشوند و آنهایی هم که حقشان دیده شدن است، مورد استفاده قرار نمیگیرند.
جاودانی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا صحت دارد که صداوسیما توجهی به ایده و طرحهای مزدک نداشته است؟ بیان کرد: خودمان هم حقیقتا در چنین وضعیتی قرار داریم و طرحهایی دادهایم که پذیرفته نشده است، اما از آن طرف هم شاهد بودهایم که طرحهای ضعیفتر پذیرفته شدهاند. این به سلیقه مدیران صدا و سیما بستگی دارد، اما این دلیل نمیشود که از ایران مهاجرت کرده و در کشور دیگری زندگی کنید. آنچه مسلم است طرحهای زیادی بردهایم که از دید خودمان طرح خوبی بوده و از نگاه سازمان خیر. وقتی میگویم منصفانه نیست، برای این که معیار مشخصی برای کارهای هنری وجود ندارد.
مجری ویترین یک برنامه است، کسی، با سنگ ویترینش را نمیشکند
وی با اشاره به این که مجری، ویترین و شناسنامه یک برنامه است، عنوان کرد: مجری، ویترین یک برنامه است. هیچوقت کسی، با سنگ ویترین خود را نمیشکند. خیلی از برنامههای تخصصی دنیا، وقتی مجری خود را از دست داده، تعطیل شده است. متاسفانه در اینجا، تهیهکنندههای ما برای تغییر و تحول در برنامهشان، مجری را تغییر میدهند. برای مثال وقتی صدای جواد خیابانی یا عادل فردوسیپور را میشنوید، متوجه میشوید که فلان برنامه شروع شده است. همان طور که خیلی از تهیهکنندگان صدای تیتراژ خود را تغییر نمیدهند، چون در ذهن مخاطبان جا افتاده است.
این مجری برنامههای ورزشی یادآور شد: در صدا و سیما افراد توانمندی داریم، اما پرورش آنها طول میکشد. در تلویزیون نمیتوان خیلی سریع نتیجه گرفت. این که قدیمیها را حذف کنید تا افراد جدیدی جایگزین شوند، اشتباه است. معتقدم نیروی جدید باید آنقدر توانمند باشد تا بتواند جایگاه خود را پیدا کند. هیچ مدیری در هیچ سازمانی نمیخواهد نیروی با کیفیت را از دست دهد. شاید فردی با رضا جاودانی هم مشکل داشته باشد، اما وقتی یک سری آیتمها را در شخص رضا جاودانی میبیند، منطقی این است که به قول معروف شاخ و برگ او را هرس کند، اما کامل از دستش ندهد. طبیعتا مدیران صدا و سیما هم نمیخواهند نیروهای خوبشان را از دست بدهند، اما گزارشگران و مجریان باید در این زمینه آستانه تحمل خود را بالاتر ببرند.
جاودانی خاطرنشان کرد: متاسفانه منابع اقتصادی در صداوسیما منصفانه تقسیم نمیشود. در تمام سازمانها و ادارات عدهای خیلی فربه و عدهای خیلی لاغرند. توزیع این منابع باید بر اساس استعداد، تلاش و توانایی افراد باشد. شاید مقداری کمتوجهی در این خصوص باعث بروز برخی دلخوریها شده است. فکر میکنم این مسئله بیشتر از بقیه حدس و گمانهزنیها باعث رنجش مزدک شده باشد.
نیروهای صداوسیما باید به اندازه همین سازمان بزرگ باشند.
وی تصریح کرد: صدا و سیما سازمان بزرگی است. در این سازمان بزرگ، نیروها به اندازه همین سازمان باید بزرگ باشند. تاسف میخورم که نگاه منصفانهای در سازمان وجود ندارد. برای مثال فردی مانند جواد خیابانی باید با آسودگی خاطر فقط به فکر گزارشش باشد و دغدغه دیگر مسائل را نداشتهباشد. معتقدم علاوه بر این که گزارشگر باید تحمل بیشتری داشته باشد، مدیران هم باید سعه صدر بیشتری داشته باشند و نگاهشان منصفانه باشد. نگاه غیرمنصفانه، افراد را آزار میدهد. از خالی بودن سفره گلهای ندارم، اما وقتی میبینم در کنار این سفره یک نفر چلو کباب میخورد و عدهای با وجود استعداد نان خشک میخورند، اذیت میشوم. این اتفاق متاسفانه فقط مختص صداوسیما نیست و در کل کشور چنین مسائلی وجود دارد.