ساخت مستندهای تبلیغاتی اتفاقی مربوط به این دوره و دوره ی قبل نیست و راه درازی طی کرده، تا به امروز که تبدیل به یکی از مهمترین حربههای نامزدهای ریاست جمهوری برای جلب نظر مردم نسبت به خودشان شده است، مستندهایی که بیشتر در بستر مستند ساخته می شود تا آنکه مستند باشد. سی و یک نما بدون نگاه جانبدارانه وصرفاً وفادار به چارچوب هایش از دید هنری و شیوهی ساخت و پرداخت ، به تحلیل و بررسی این فیلمها میپردازد.
١. نکتهی اول دربارهی مستندی این چنینی، ظرافت و زیبایی شناسی در نوع ساخت است که با روندی درست و ریتمی گیرا و منظم، فرد مورد نظر را به بهترین و تاثیرگزارترین وجه ممکن معرفی کند، اتفاقی که در مستند آقای رئیسی نیفتادهاست، هدف را گم میکند و قسمتهای پاره پارهای بدون نخ تسبیحی که آن ها را بهم اتصال دهد، میشود نتیجهی آن. آنقدر که باور می کنیم این فیلم توسط طرفداران ایشان و نه فردی حرفه ای ساخته شده است.
٢. فیلم عنوان قشنگی دارد که توجه را جلب می کند: "کنسرت مردم" هر چند بهتر بود " کنسرتی برای مردم" باشد چرا که در واقع این مردم هستند که قرار است چیزی برایشان ارائه شود و نه بالعکس. شاید اگر با حجم بالایی از لغو کنسرتها در شهر مشهد رو به رو نبودیم این نام را بی ارتباط میدیدیم اما به این ترتیب عنوان هوشمندانه ای به نظر می رسید. با کلامی از آقای رئیسی که دغدغه مردم کنسرت نیست و نشان دادن دو کودک کار که ساز میزدند تا نان در بیاورند. این هم سوژه ی جذابی بود که متاسفانه در ساخت به هیچ عنوان در نیامده است.
٣. همانطور که اشاره شد مستند آقای رئیسی به این نکته در شروع، پرداخت که مشکل ما کنسرت نیست و ما مسائل مهم تر و بزرگتری داریم. بعد هم پای نوستالژیهایمان را به میان کشید؛ با نمایش یک تلویزیون قدیمی که در آن صحنههایی از " خونهی مادربزرگه"، " دیدنیها" و " مسابقهی هفته" دیده میشود. تمام اینها چه ربطی می تواند داشته باشد به فیلم تبلیغاتی یک نامزد ریاست جمهوری؟ وجود این آیتمها چه کمکی می کند به معرفی و تبلیغ هر چه بهتر آقای رئیسی؟ یعنی باید برگردیم به دهه ی شصت؟
٤. مستند تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری قرار است دربارهی یک شخصیت باشد؛ شخصیتی که خودش را، خدمات پیشینش را و احتمالا توجهات و اهدافش را پس از پیروزی احتمالی به نمایش بگذارد( که اصولا این مستندهای تبلیغاتی چندان مستند نیست و فقط در قالب مستند ساخته می شود و این مربوط به نامزد خاصی هم نیست). در مستند آقای رئیسی شاهد مسیری خلاف بر این هستیم. دفاع از خود تبدیل به تخریب دیگر نامزدها میشود که قاعدتا منطقی به نظر نمیرسد. مسیری که در آن شور و شعف مردم و به خصوص جوانان در سال ٩٢ پس از پیروزی آقای روحانی نمایش داده میشود و مردمانی امیدوار به حل مشکلات و غیره و بعد هم در تصاویری دیگر گوشزد میکند که در چهار سال گذشته به هیچ کدام از وعدهها عمل نشده، آن امیدها نا امید گشته و به نوعی دست به تخریب رییس جمهور پیشین و نامزد فعلی می زند. قرار نیست در فیلم تبلیغاتی یک کاندیدا، خانه ی امن اعتبار در بستر ضعف و ناکارآمدی کاندیدای دیگر نمایش داده شود. برای اثبات اصلح بودن نیازی به نمایش غیر اصلح بودن دیگری نیست. در مناظرات انتخاباتی شاید ولی در فیلم مستند مسلما خیر! این یک فیلم تبلیغاتی است و فیلم یعنی هنر. هنر به تصویر کشیدن اهداف، جهان بینی و از این دست، تا چشم اندازی باشد که میخواهد برای مخاطب تعریف کند.
٥. مورد دیگر شعار" ابراهیم بت شکن، بت فساد رو بشکن" که قابل بررسی ست. این شعار و مشابه آن تنها در زمان امام خمینی (ره) گفته و استفاده شده و پیش از آن هم در تاریخ اسلام از آن نقل شده است. آیا استفاده از این شعار برای ابراهیم رئیسی و قرار دادن وی در کنار حضرت ابراهیم (ع) به رغم سید اولاد پیامبر و روحانی بودنشان و به فرض این که ایشان نامزدی اصلح و باصداقت و پاک و آراسته به تمام صفات نیک است در اندازه های ایشان محسوب می شود؟ یا بیشتر یک حرکت پوپولیستیست تا عاشقان بنیانگزار انتقلاب اسلامی را تحت تاثیر خود قرار دهد؟
٦. ایشان در صحبت های خود تاکید دارند که نه اصولگرا هستند و نه اصلاح طلب و می خواهند دولتی ترکیبی از احاد تاثیر گزار جامعه، بدون نگاه سیاسی آنها داشته باشند (به شرط وفاداری به نظام). پس توجیه حضور پررنگ "نادر طالب زاده" که به جِد اصولگراست و "ابوالقاسم طالبی" که چهرهای شناخته شده در میان مخالفان اصلاح طلبان است چه معنایی دارد؟ اگر اصولگرایی مایهی مباهات شماست که با افتخار آن را بیان کنید و ما هم شنوندهایم و به عقیده ی سیاسی شما احترام خواهیم گذاشت. اگر نیستید پس چرا هیچ رد و نشانی از اقبال و همراهی با اصلاح طلبان در مستند تبلیغاتی شما به چشم نمیخورد؟
٧. مورد بعدی اشاره به حفظ حرمت شهر مقدس مشهد است. همین که می گوئید با کنسرت مخالف نیستید اگر در چارچوب هنجارها باشد. هنجار شکنی در خصوص این شهر ارزشی و زیارتی وقتی شکسته شد که تیزر تبلیغاتی (دهکده آبی) قطاری را نشان می دهد که مستقیم به شهر مشهد و به این استخر عریض و طویل که معلوم نیست متعلق به کدام سرمایه دار حقیقی و حقوقی است میرسد و شعارش این است که راه را کوتاه کردیم. مستقیم به دهکده آبی می رسیم. آیا مردم دغدغه ی نخستشان برای رفتن به مشهد زیارت امام رضا (ع) است یا آب تنی کردن؟! نا هنجاری وقتی است که (استغفرالله) نفس بارگاه امام رضا (ع) در میان تعداد بسیار زیادی از مراکز تجاری (مالها) با کالاهای عمدتا چینی به شماره می افتد. جلب توریست آن هم با رونق کاسبان وابسته از چین تا خاور میانه در شهری زیارتی- سیاحتی که پتانسیل هائی بیش از این دارد. چیزی که مشهد را شبیه به بنادر آزاد و جزایر قشم و کیش کرده است. البته در فیلم به دغدغه ایشان برای ساخت بیمارستان ها هم اشاره شد اما باز هم در تصاویری که نمی توانست تاثیرگزار باشد.
و اما آخرین نکتهای که فیلم تبلیغاتی آقای ابراهیم رئیسی را شامل می شود اینکه؛ به قدری از نظر هنری و زیبایی شناختی ضعف دارد که نمی توانیم ساخت آن را برای مثال متکی به نگاه نادر طالب زاده بدانیم چرا که ایشان هم با هر نگرشی مسلما در زمینه فیلم و مستند تخصص دارند. با این فیلم نه مخاطب خاص و نه مخاطب عام ارتباط نمی گیرد. مخاطب خاص ضعف ها و کاستی ها را می بیند و مخاطب عام میداند که نتوانسته با آن ارتباط برقرار کند. ضمن اینکه مردم ایران در حال حاضر حتی در زمینه فیلم و هنر بسیار آگاهتر و کارشناستر از گذشته شده اند.