شنبه, 22 شهریور 1393 14:08

رضا کیانیان: سینمای ایران با پولی که ما در تایم استراحت قهوه می خوریم، فیلم می سازد و اسکار می گیرد

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
رضا کیانیان در برنامه هفت رضا کیانیان در برنامه هفت رضا کیانیان در برنامه هفت

هما گویا (سی و یک نما) -رضا کیانیان دیشب ، به مناسبت روز ملی سینما مهمان برنامه هفت بود . مهمانی دیر هنگام ، نزدیکای سحر وپس از حضور در جشن ملی سینمای ایران که خستگی در چهره اش مشهود بود اما در صدا و کلام همیشه تاثیرگزارش نمود نداشت

رضا کیانیان خیلی اهل شب زنده داری نیست و از روشنائی روز بهره می گیرد. به یاد دارم سالها پیش قراری با او داشتم و باید مطلبی رو برای او می فرستادم تا تائید کند و وقتی پرسیدم تا چه ساعتی می توانم تماس بگیرم در پاسخ کفت : "یک ساعت انسانی".

اما این قانون شکسته شد و من مجبور شدم در یک ساعتی که خیلی هم به قول ایشان انسانی محسوب نمیشد مجبورشان کنم که بیدار بمانند و از آنجا که بسیار منعطف تر از آن چیزی هستند که وانمود می کنند با دلسوزی هم راهیم کرد.

دیشب هم از آن شبهائی بود که تا نزدیک 3 بامداد با انگیزه و دلسوزی از سینمای ایران می گفت و نه او پلک میزد ، نه گبرلو و نه ما.به همین دلیل هم در انتهای برنامه ، رو به دوربین از مخاطب بردبار و پیگیر کلامش تشکر کرد.

حرفهای کیانیان مثل همیشه شنیدنی بود چرا که او بیشتر از اینکه یک بازیگر خوب باشد یک خطیب خوب است و یک تحلیلگر مستعد که به قول خودش همانقدر که بازیگر است یک روزنامه نگار و نویسنده است. بی سند حرف نمی زند و بی مطالعه اظهار نظر نمی کند .

دیشب همه ی حرفهای کیانیان شنیدنی بود اما چند نکته از کلامش را انتخاب کردم  که به نظرم شنیدنی تر و خواندنی تر و البته قابل تامل تر بود:

اسکار و سینمای ایران:

بر خلاف نظر بعضی ها ، اسکار مجبور شد که ایران را و سینمای ایران را ببیند و اگر فیلم ایرانی خوب نباشد هرگز نمی تواند به اسکار راه پیدا کند.

مارتین اسکورسیزی بهترین فیلم ها را می ساخت اما جایزه نمی گرفت . اسکورسیزی زمانی جایزه اسکار گرفت که جلوی آمریکا زانو زد اما سینمای ایران زانو نمیزند بلکه غرب را مجبور میکند تا فیلم ایرانی را ببیند و به آن توجه کند.

خود خارجی ها می گویند: " سینمای ایران با پولی که ما در تایم استراحت قهوه می خوریم فیلم میسازد و اسکار میگیرد".

حضور فیلم های ایرانی در فستیوال های خارجی

کیانیان در جای دیگر از کلامش گفت که متاسفانه در سالهای اخیر حضور سینمای ما در مجامع بین المللی کمرنگ شده در حالی که بسیار مهم و با ارزش است . مثلا دولت برای خانم رخشان بنی اعتماد و فیلم "قصه ها" هیچ هزینه نکرد اما در روزهای اخیر و به دلیل حضور و موفقیت این فیلم ،چند میلیون کلمه در مورد ایران گفته شد و در دنیا نوشته شد. دولت برای دریافت چنین تبلیغی چقدر باید هزینه می کرد که حالا مجانی آن را به دست آورده است.

مردم فیلم های سفارشی را نمی بینند و هر چقدر هم که خرج این فیلم ها شود ، باز هم موفق نخواهند بود

سینمای اسرائیل مقلد سینمای ایران

اسرائیل این روزها با فرمول سینمای ایران دارد پیش می رود و موفق هم هست . فرمول سینمای ایران این است که سکس و خشونت ندارد. صندلی ایران و عراق و اسرائیل درجوامع بین المللی (به دلیل یکسان بودن حرف اول اسم این کشورها در حروف الفبا) کنار هم قرار می گرفت و زمانی ایران در این میان جلوتر می نشست و سینمای ایران مهم تر بود اما حالا اسرائیل است که جلو تر می نشیند . چرا که ما می خواهیم از آمریکا تقلید کنیم در حالی که اسرائیل دارد از ما الگو میگیرد.

ما نمی توانیم فیلم آمریکائی بسازیم و اگر بخواهیم ادای آنهارا در بیاوریم شکست خواهیم خورد چرا که تجربه آنها را نداریم حتا اگر از نظر تکنیکی هم ردیف آنها شویم.ما نمی توانیم یک فیلم تاریخی مثل آنها بسازیم چرا که آمریکا سالهای سال است که در زمینه فیلم های تاریخی سابقه دارد.

چرا آزانس شیشه ای ماندگارترین حضور رضا کیانیان است

آژانس شیشه ای در صدر بازی های من است چون فیلم منبر نیست.منبر رفتن تکنیک دارد ، دوره دارد و مهارت می خواهد.خیلی ها روی منبر می روند اما چرا همه مرحوم فلسفی نمی شوند ؟ چون ایشان کارش را بلد بود.فن این کار را می دانست. سینما هم مجموعه ای از فنون است .آزژانس شیشه ای از همه لحاظ  خوب بود و فرزند زمان خودش هم بود وحرفش را در زمانی میزد که ما به شنیدنش احتیاج داشتیم . برای همین هم بازی من را در این فیلم بیشتر دوست دارند و بیشتر به خاطر سپرده اند . فیلم "خانه ی روی آب " بهمن فرمان آرا و حضور من در آن هم خیلی خوب بود و این فیلم هم فرزند زمان خودش بود اما متاسفانه خوب دیده نشد در حالی که به عنوان یک فیلم دینی مطرح است. این فیلم برعکس آزانس شیشه ای، در تلویزیون هم هرگز دیده نشد

آژانس شیشه ای زمانی اکران شد که تازه آقای خاتمی آمده بود و جالب اینکه هم طیف راست و هم طیف چپ هر دو آن را می پسندیدند و ازآن خوب می گفتند و منتقدین هر طیفی از این فیلم راضی بودند و مثبت می نوشتند چرا که چهره هائی که نشان می داد واقعی بودند و باور پذیر.

رضا کیانیان به جوانهای مشتاق بازیگری چه می گوید:

من به اندازه کافی دینم را در این زمینه ادا کردم و تنها کسی هستم که پنج کتاب در این زمینه نوشتم .

من از پانزده سالگی به گروه تئاتر برادرم  در مشهد و با بدبختی و فلاکت وارد شدم  چرا که او فکر می کرد ، اگر من را راه بدهد به نظر پارتی بازی می آید . من یاد گرفتم بنویسم . ما تا زمانی که فکر می کنیم حسمان این است که همه فکرمان درسته اما وقتی فکرمان را می نویسیم می توانیم نگاه واقعی تری داشته باشیم

همه چیزها خوبند اما تو باید نگاه کنی و  ببینی که در این میان  چه می خواهی و پیگیر باشی. گاهی اوقات آقای سمندریان ، آقای رفیعی و آقای بیضائی از دست من فرار می کردند چون من هر لحظه کنجکاو یاد گرفتن بودم . اما این را هم اضافه کنم که اولین معلم من برادرم بود

کیانیان و نقد

منتقد برای سینما ، هنر و جهان نیازی ضروری است. منتقد میتواند به زوایای تاریک کار ما نور بتاباند . البته به شرط اینکه در آن زمینه ای که نقد می کند ،تخصص داشته باشد.

منتقدین من رو به عنوان 5 مرد بازیگر تاریخ سینمای ایران انتخاب کردند و من از این بابت از آنها ممنونم.

و....کیانیان در شصت و سه سالگی چه می کند و چه می خواهد

من در سن شصت و سه سالگی روبروی شما نشسته ام  و از سینمای ایران دفاع میکنم و برای خودم به دنبال این هستم که آرام باشم

پی نوشت: نقل قول های این یادداشت لزوما عین کلام رضا کیانیان نبوده اما نهایت سعیم را داشتم  که نسبت به کلام و منظور وی وفادار باشم

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید