ابوالفضل پورعرب بازیگر سینمای ایران با اشاره به آشنایی خود با سینما گفت: من با فیلم سنگام با سینما آشنا شدم ولی با سلطان قلبها عاشق سینما شدم در سینمای که سر پل جوادیه بود به سینما میرفتم هر چند پدرم با سینما مخالف بود و میخواست من موسیقدان شوم و به همین دلیل ابتدا ساز ویلون و بعد پیانو را یاد گرفتم.
وی ادامه داد: البته در دبیرستان فعالیت تاتر داشتم ولی سال ۱۳۵۹با مجید مظفری و محمود استاد محمد اولین کار حرفهای تاتر را بازی کردم و در تاتر شهر روی صحنه رفتم.
پور عرب که در سایت فیلم نت و در برنامه سی و پنج با فریدون جیرانی صحبت میکرد افزود: سال ۶۰کارمند تلویزیون شدم و در صدا و سیما تا سال ۶۴در برنامه سینما تاتر فعالیت کردم و از سال ۶۴تا دوباره به ۶۶به تاتر امدم و یک تاتر را دو سال روی صحنه بازی کردم و در تاتری به کارگردانی کاظم معصومی بازی کردم البته من در دانشکده با فاطمه معتمد آریا و کاظم معصومی هم دوره بودیم
وی ادامه داد: در یک دورهای در تلویزیون بودم و دستیار کارگردان بودم زمانی که غلامحسین کرباسچی از اصفهان به تلویزیون آمده بود ومدیر پخش تلویزیون شده بود.
بازیگر فیلم عروس با اشاره به ورود خود به سینما گفت: بعد از بازی در نمایش حاکم یک شبه، بهروز افخمی من را برای حضور در فیلم عروس انتخاب کرد و صدرالدین حجازی با من تماس گرفت البته من بهروز افخمی را میشناختم و با وی در میرزا کوچک خان همکاری کرده بودم.
وی با اشاره به حضور در فیلم در عروس در سال ۱۳۶۹گفت: دستمزد من برای فیلم عروس ۳۰هزار تومان بود و بعد در زمان تمرین متوجه شدم که خانم نیکی کریمی هم حضور دارند البته خانم کریمی بسیارحرفه ای بود و من حتی از وی میترسیدم دلهره داشتم
بازیگر فیلم نرگس ادامه داد: من از ابتدا اصلاً به مشهور شدن فکر نمیکردم و دوست نداشتم مشهور شوم و بعد شاهد جنجالهای رسانهای شوم
وی با گلایه از مدیران فرهنگی و صدا و سیما گفت: من اگر برای سینمای ایران مهم بودم زمانی که سرطان داشتم باید می امدند بیمارستان و من را میدیدند چرا عزت الله ضرغامی که با من به تلویزیون آمد زمانی که من در بیمارستان بودم به دیدن من نیامد
پور عرب افزود: من نگران این بودم که نگویند که برای پول جمع کردن رفته بیمارستان من در زمانی که بیمار بودم آسیب روحی زیادی دیدم ودیگر امروز آن شور و علاقه برای بازی را ندارم زیرا خیلی بد است که من این همه فیلم کار کنم و مدیران به دیدن من نیایند و دلجویی نکنند فقط مردم پشت در بیمارستان حضور داشتند
وی ادامه داد: چرا باید صدا و سیما به دروغ و غلط خبر مرگ من را پخش کند ولی بعد فقط به یک معذرت خواهی کفایت کند
بازیگر فیلم مردی شبیه باران افزود: من اگر نقش یک رزمنده و بسیجی در فیلم مردی شبیه باران را بازی کردم به این دلیل بود که یازده ماه در منطقه جنگی بودم و اعتقاد به بسیج و بسیجی داشتم و برای من قابل احترام بود نه اینکه گروهی خوششان بیاید
وی ادامه داد: من تاکنون در هیچ برنامه غیر زندهای حضور پیدا نکرده ام زیرا معتقدم حرفها قطعاً به نفع یک جریان یا گروه سانسور میشود
پور عرب افزود: ما از کودکی رفتارهای اجتماعی را یاد نگرفتهایم درحالی که باید به کودکان درباره رفتارهای اجتماعی آموزش بدهیم مثلاً من زمانی که درتاتر بودم استاد محمد حتی شکل صحیح غذا خوردن را به ما یاد میداد.
وی با اشاره به مشکلات هنرمندان گفت: چرا باید یک هنرمندی که مشهور نیست بعد از مرگ حتی حق نداشته باشد در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود وبا فشار یک قبر به وی بدهند
پور عرب افزود: در هنگام سریال امام حسن (ع) به کار گردانی بهروز افخمی خاکبازان یکی از مدیران وزارت ارشاد دو سال تمام میخواست من را ممنوع الکار کند
بازیگر سریال شهرزاد درباره حضور در این سریال گفت: سریال شهرزاد را بسیار دوست داشتم و بازی با شهاب حسینی خیلی خوب بود و حسن فتحی هم کمک زیادی کرد من نفهمیدم که جوانی من چگونه گذشت اما میخواهم میانسالی را بفهمم.
بازیگر فیلم سایههای موازی ادامه داد: قصه سایههای موازی را خیلی دوست داشتم و بسیار برای من مهم بود زیرا داستان فیلم حرف جامعه و برخی ازدواجهای امروز است من این فیلم را با مردم دیدم و دوست داشتم البته بگویم تماشای هر فیلمی با مردم بسیار شجاعت و شهامت میخواهد
واکنش احسان علیخانی به گلایه ابوالفضل پورعرب
مجری «ماه عسل» در این رابطه در اینستاگرام نوشت: «حتما ایشون رو میشناسین ، جناب ابولفضل پورعرب ...
امروز اتفاقی قسمتی از مصاحبه ایشون با فریدون جیرانی رو دیدم كه خیلی حالم بد شد و خیلی دلم گرفت از همه چی ، از اینكه قهرمان نسل من گفت : وقتی مدتها مریض بودم و افتاده بودم تو خونه ، مادرم گفت: چرا كسی عیادت تو نمیاد!؟ مریض بودم و فقط میشنیدم مردم میگن : معتاد شدم ، ایدز گرفتم ، خبر مرگم پخش میشد و... اما من سرطان داشتم ، یعنی من آنقدر برای این جامعه مضر بودم !؟ كسی این حرفها رو میزد كه روزی ستاره و قهرمان سینمای این مملكت بوده و یكی از دلایل نسل من در دهه ٧٠ برای رفتن به سینما ،،، حتما ایشون هم مثل همه ما در زندگیش اشتباهاتی داشته ، اما ما باهاش چه كردیم !؟ فقط تهمت ، افترا ، شایعه و بی رحمی و... آنقدر كه میگفت: دیگه جون و عطش برای كار ندارم ، دلیلشم حتما منم ، شما هستین ، هم صنفیهای ایشون و مدیران فرهنگی ، اما مهمترین دلیلش زدن حرف مفتِ ، كه آدم خالی میكنه از عشق و انگیزه ،،، از خودم شروع میكنم ، جناب پورعرب ، به احترام جنابعالی و خاطراتی كه در حافظه من ثبت كردین برای شما كلاه از سر برمیدارم و میایستم و آنقدر دست میزنم كه یادتان برود ما با شما چه كردیم و از شما عذرخواهی میكنم ،،، ببخش ما رو ، این روزها همه از صلح جهانی حرف میزنیم اما سالهاست كه با همسایه و هم صنفی قهریم !! تو ببخش ، صاحب اسمت را صدا كن ، قد راست كن و تا انتها بجنگ ، تصویر ما از تو قهرمانیست كه تا انتها میجنگد حتی در قصهای كه نامردانِ بی شُماری دارد ،،، تماشاگرِ كوچك جنابعالی : احسان علیخانی»