مردم عادی که به هیچ عنوان راه داده نمی شوند و مردم نیمه عادی مثل اصحاب رسانه یا دانشجویان هنر و غیره می توانند از طریق نمایشگر نظاره گر مراسم باشند. داخل سالن هنوز خالی است اما بیرون از سالن به شدت جلوی ورود افراد گرفته می شود.حتی هر عکاس و خبرنگاری هم اجازه ورود ندارد.
عادل فردوسی از عباس کیارستمی می گوید اما جنتی که می آید قهر می کند و می رود. جنتی می آید. وزیر است و به احترامش بلند می شوند اما بعضی ها هم بلند نمی شوند، مثل مسعود کیمیائی و بهمن فرمان آرا. قبل از آن مهر جوئی می گوید باید "پزشکان قاتل" را محاکمه کنند و علیرضا شجاع نوری تاکید می کند که باید به اشتباهات پزشکی حتما توجه شود. یک عده که همیشه بودند حالا نیامدند و یک عده از سینماگران در این چند روز اصلا در مراسم نبودند. رخشان بنی اعتماد تقاضای یک دقیقه سکوت می کند.فرشته ی طائر پور اعتراض دارد که چرا زن و مرد در اینجا تفکیک جنسیتی شده اند. اعتراض او با استقبال مواجه می شود.اما ابوالحسن داوودی وقتی می بیند که مراسم به همه چیز می ماند الا احترام به شخصی که بهانه، بهانه ی اوست میانداری می کند و می گوید که بگذاریم پایانش هم مثل فیلم های اولش ظریف و ساده باشد.انگار همگی امیدوارند که مراسم هر چه زودتر تمام شود چرا که بیم آن می رود که درگیری لفظی بالا بگیرد.
حاضرین خیلی بندشان نمی شود. فضا به گونه ای است که عده ای زودتر مراسم را ترک می کنند. حضور کلاه مخملی ها هم عجیب است البته در محوطه ی بیرون.
هوشنگ مرادی کرمانی حضورش در این جمع غنیمتی است با حرف های آرامش بخشش.حامد بهداد هم آمده است. چقدر آرام شده و گریمی که به چهره دارد ، آرامتر هم نشانش می دهد.باز هم یک سوال و اینکه چرا "همایون ارشادی" تک ستاره فیلم برگزیده کن در این چند روز حضور کمرنگی دارد. چرا قدیمی های کانون پرورش فکری کمتر دیده می شوند؟شاید آنها بیشتر از عادل فردوسی پور مناسب بودند تا در این چند مراسم حرف بزند.
می گویند عده ای از سینماگران و سیاستمداران آمده اند برای حضور در مراسم اما جلوی ورودشان گرفته شده.یکی دو چهره سیاسی دولت قبل را هم راه ندادند. اینکه چقدر راست است یا نه لابد بعدا مشخص می شود...
انگار مراسم نفس کم دارد. قبل از اینکه نفسمان تنگ شود و پیش از پایان مراسم فاتحه ای می خوانیم و بیرون می آئیم تا این چند کلام بشود گزارش یک ختم.
گزارش تصویری اختصاصی به زودی در سی و یک نما...