چهارشنبه, 05 ارديبهشت 1397 04:30

یه وقت دیدی خودش برنگشت / نگاهی به فیلم «هت تریک» ساخته رامتین لبافی

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
یه وقت دیدی خودش برنگشت  / نگاهی به فیلم «هت تریک» ساخته رامتین لبافی یه وقت دیدی خودش برنگشت /نگاهی به فیلم «هت تریک» ساخته رامتین لبافی

 

هما گویا(سی و یک نما) –  فیلم «هت تریک» از فیلم های حاضر در « سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر» بود که به چند دلیل تماشاچی مشتاق دیدن آن است. اول: عدم حضورش در بخش سودای سیمرغ جشنواره ملی فجر، دوم :اسم فیلم که جذاب و کنجکاو کننده است (گرچه در این فیلم سه گل به رئال مادرید زدند اما هت تریک محسوب نمی شد همانطور که ماجرای زندگی این چهار شخصیت اصلی هم هیچ هت تریکی نداشت و بیشتر گل به خودی بود) و سوم: انتخاب هوشمندانه بازیگرانی که خوب بازی می کنند.

-لیدا رفت!!

-خودش بر می گرده.

راست می گفت لیدا خیلی زود برمی گشت.

این دیالوگ چند بار در فیلم  تکرار می شد و هر بار "لیدا " برمی گردد تا اینکه تصمیم می گیرد که دیگر برنگرده ، حتی اگر تیم پایین جدول از رئال مادرید ببرد و هت تریک هم بکند، اما او دیگر بر نخواهد گشت.

چهار شخصیت محوری فیلم "هت تریک" می خواهند در کمتر از یک روز برای ما قصه ای را روایت کنند که در چند دقیقه هم گفتنی است. شاید در نهایت به اندازه ی دو هاف تایم از یک بازی فوتبال.

شخصیت ها همه ی توانشان را هم می گذارند، اما قصه کوتاه است ، جای مانور ندارد. قصه ای که شاید به راحتی در یک فیلم کوتاه جمع شود و قانعمان کند، اما برای پرده عریض آب می رود. چون قصه گو نیست.

دو شخصیت زن داستان  را می شود با دو سکانس در آشپزخانه شناخت که به نظرم نقطه عطف فیلم است و اشاره ای ظریف به اینکه آشپزخانه محل پخت و پز و پر کردن شکم نیست و می تواند اوج عاشقی در همین جا بین زن و مرد ریشه بگیرد. شخصیت ویدا با بازی "پریناز ایزدیار" و رها با بازی " ماهور الوند"  در دو سکانس  اوایل واواخر فیلم با ظرافت، شخصیت دو زن را با حضورشان درلوکیشنی به نام  آشپزخانه معرفی می کنند که تا چه اندازه متضاد هم هستند. و همین تضاد می تواند علتی باشد برای سرکشی های امیرجدیدی و وابسته شدن صابرابر..

از طرفی، زنی که حتی نمی داند غذایی که در خانه اش سرو میکند چیست و زن دیگری که حتی برای مهمان ناخوانده هم کمی غذا در یخچال دارد که گرم کند و به او بدهد تا سیر شود. تمثیلی ظریف برای اهمیت دادن به معنای خانه که در لا به لای روشنفکری های بی هویت گم شده است

 چیدمان این دو خانه یکی خانه ی ویدا، نسبتا مدرن اما بی روح و کسالت آورو دیگری خانه قدیمی اما  دلچسب رها که حتی مخاطب هم دوست دارد فنجانی چای درآنجا بخورد.

آشپزخانه برای رها نمادی از زندگی است.(استعاره ای مثل شکسته شدن گلدان گل توسط امیر جدیدی که با بی اعتنایی  از آن می گذرد اما رها دوباره گیاهش را در گلدانی دیگر می کارد و آب می دهد و جلوی نور می گذارد و نگاه عاشقانه صابر ابر به رها (با بازی خوب ماهور الوند) که انگار می گوید که می توان به این زن تکیه کرد، حتی اگر راز داشتن بچه اش را پنهان کرده باشد.

هت تریک در حقیقت شروع یک زندگی در کنار پایان زندگی دیگر است..

چهار نفر که قرار است ناخواسته زندگی شان به نوعی با برد و باخت یک تیم ضعیف فوتبال در برابریکی از بزرگترین تیم های دنیا رقم بخورد.

فیلم با یک تصادف روی غلطک می افتد و به نظر می رسد سرشاخه ی یک اتفاق است، اما انگار بازی خوردیم، نه از آن بازی های تر و تمیز که شگرد یک فیلم خوب باشد. بازی که صرفا یک بستر است و  به حاشیه می رود. فیلم می خواهد ما را به شک بیندازد و بعد بگوید که کاملا در اشتباهیم. اما در ابراز آن لکنت دارد و ضعیف است.

در ادامه هت تریک یک بار دیگر هم با ما بازی می کند.مایی که در این نوع فیلم ها معمولا دنبال فاجعه ایم و حالا فاجعه خود زندگی است.

وقتی رها در تونل سرش را بیرون آورده و لیدا از او عکس می گیرد، منتظریم یک اتفاق نا خوشایندی برای رها بیفتد که نمی افتد اما تا می آییم نفس راحتی بکشیم ماشین با جسمی برخورد می کند که می تواند یک آدم باشد.

قصه با تردیدهایش به خانه رها کشیده می شود.لیدا که باردار است  با شوهرش  اختلاف دارد. (می شود با بازی امیر جدیدی در نقش یک مرد لااوبالی اما شیرین و جذاب کمی از ضعف های فیلم فاصله گرفت).مرد نیز به زن خوش بین نیست.فکر می کند  دکتر مسنی به زنش نظر دارد و زن هم حس متقابلش نسبت به شوهر همین است و فکر می کند او با زن ها رابطه می گیرد .همین موجب سوءتفاهم می شود اما.... همچنان، این هم بستر قصه نیست.

زوج دیگر صابر ابردر نقش  پسر خاله لیداست.  او که قصد مهاجرت هم دارد که انگار دلیل اصلیش تنهایی و گم شدن در خود است، به دنبال دوست دختری است که در این مدت باقی مانده قبل از مهاجرت، با او وقتش را بگذراند  و حالا با رها (ماهور الوند)، که خواهرزاده ی خردسالش ( که در حقیقت بچه خود اوست) را برای یادگرفتن زبان فرانسوی پیش صابر برده ،آشنا شده و این دو با هم طرح دوستی ریختند.

این تصادف رانندگی باعث می شود تا هر چهار نفر واقعیت هایی از زندگی شان را که از هم پنهان کرده اند اعتراف کنند. حال نقطه اساسی و کلیدی، نه این تصادف بلکه شرط بندی کلانی است که امیر جدیدی روی یک بازی فوتبال خارجی کرده که سرنوشت هر چهار نفر را درگیر خود می کندو....

 

گفتنی است هت تریک اصطلاحی در مسابقه فوتبال است که در یک بازی ، یک تیم بتواند سه گل به حریف توسط یک بازیکن بزند و این اتفاق هت تریک بازیکن محسوب می شود

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید