اپیزود افتتاحیهی «وستورلد» فراتر از انتظارات ظاهر شد و با ایده های بکری که پیش از نمایان وعده داده شده بود تماشاگران را غافلگیر کرد. می گفتند که قرار است در این سریال، هوشهای مصنوعی در غرب وحشی به اندازهی اژدهایان قرون وسطا درآیند. وقتی این ایده را در تبلیغات سریال دیدیم به نظر می رسید که ایده مزحرف و از مد افتاده ای باشد اما با نمایش اولین اپیزود سریال این ایده ناجور تبدیل به تجربه موفقی و عمیق و غافلگیرانه شده است. از آن چیزی که فکر می کردیم ببینیم جذاب تر و غافلگیرانه تر بود.
«وستورلد» در اپیزود نخست اش نشان داد که تنها ایدهی مرکزی فیلم مایکل کرایتون را برداشته و چشمانداز دیوانهوار و قرن بیست و یکمی خودش را به دور آن پیچیده است. بزرگترین تغییری که سریال با منبع اصلی و اکثر داستانهای علمی-تخیلی هوش مصنوعی دارد، این است که حالا اندرویدها یک موجود مرموز، ترسناک یا دوستداشتنی در پسزمینهی داستان نمی باشند. در فیلم مایکل کرایتون وقتی روباتها شروع به قتلعام مشتریان میکنند، ما میدانیم آنها دارند شکنجهکنندگانشان را میکشند و درکشان میکنیم، اما این برداشت خود ما است. چون برخلاف سریال، فیلم هیچ تلاشی برای نشان دادن اتفاقات پیرامون روباتها از زوایهی دید آنها نمیکند و هیچ قدمی برای نشان دادن این حقیقت که آنها زندگی و افکار و شخصیت خودشان را دارند نمیکند. این باعث شده تا در هنگام تماشای فیلم، این خود تماشاگر باشد که جاهای خالی را پر کند.
سریال اما مسیر دیگری را انتخاب کرده است. حالا چندتا از قهرمانان و کاراکترهای محوری سریال «میزبان» هستند و سریال با تمرکز روی زندگی تکراری و ظالمانهی آنها، از همین اپیزود اول اتمسفر مالیخولیاییاش را توی صورت مخاطب میکوبد و بحث دربارهی ماهیت خودآگاهی را آغاز میکند و در همین یک ساعت اول آنقدر در ماجرا عمیق میشود که اغراق نکردهام اگر بگویم مواد لازم برای نوشتن یک کتاب را فراهم میکند! نکتهی بعدی این است که سازندگان در داستانگویی و انتقال مفاهیمشان کاملا جدی باقی میمانند. خبری از هجو و شوخی و خنده نیست. در عوض هنوز ۱۰دقیقه از شروع سریال نگذشته است که متوجه میشویم که انسانها با قرار دادن اندرویدها در خطهای داستانی گوناگونی که به پایانهای مرگبار و دردناکی ختم میشوند، مشتریانشان را سرگرم میکنند.
اپیزود آغازین «وستورلد» ثابت میکند که این سریال پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به سوژه خبری بعدی اچبیاُ را دارد. سازندگان موفق شده اند فیلم مایکل کرایتون را به چیزی کاملا متفاوت و تازه بدل نمایند. سریال بدون اینکه عچولانه پیش برود بسیاری از شخصیت هایش را در همان اپیزود اول فصل اول به خوبی معرفی کرد، حال و هوایی ترسناکی را خلق کرد، بازیگران اصلی و فرعی هم عالی ظاهر شدند.
فقط باید منتظر اپیزودهایی بعدی بود و دید که خواهند توانست در اپیزودهایی بعدی نیز موفق ظاهر شوند یا نه. در این اپیزود توقعات تماشاگران را به حدی بالا برده اند که در اپیزودهایی بعدی باید چیزهای قوی تر و محکمتری را برای نگه داشتن تماشاگر پای تلویزیون و شبکه نمایش دهند و داستان را جذاب تر کنند. آیا در اپیزودهای بعدی سریال وست ورلد نیز غافلگیر خواهیم شد؟
باید منتظر هفته های بعدی ماند و دید.