«اسکارلت جوهانسن»، «تام هنکس»، «ویلم دافو» و «برایان کرانستون»غایبان این مراسم بودند.
تاکنون، نقدهای متفاوتی از سوی ایندیوایر، نکست بست پیکچر، بیبیسی، والچر، آیرش تایمز، ونیتی فر، لندن ایونینگ استاندارد، تایمز، گاردین و اسکرین درباره فیلم «طرح فنیقی» (The Phoenician Scheme) منتشر شده است.
در همین حال، نشریاتی چون ورایتی، هالیوود ریپورتر، دِرپ، ایندیپندنت، تلگراف و امپایر از آن تمجید کردهاند. بنابراین، فیلم قطعاً طرفدارانی دارد.
فیلم با اطمینان کارگردانی پیش میرود که تمام زوایای دنیای ساختگی خود را میشناسد، اما چندان مطمئن نیست که مرکز عاطفی داستان کجاست. به نظر میرسد اندرسون ضربان قلب را در زیر لایههای متعدد از دست داده است.
داستان، که در سرزمین خیالی فنیقیه بزرگ مستقل مدرن در حدود سال ۱۹۵۶ میگذرد، بین ویلاهای مجلل و شهرهای مرزی غبارآلود در رفت و آمد است. در این میان، کوردا (با بازی بنیسیو دل تورو) دخترش (با بازی میا ترپلتون) را با خود میکشد تا بودجه یک معامله زیربنایی بهشدت پیچیده را تأمین کند. همزمان، او توسط خرابکاران، انقلابیون و قضاوت خدایی که به طرز مشکوکی شبیه بیل موری است، تعقیب میشود.
با وجود تمام لوکیشنهای عجیب و غریب و دکورهای پر زرق و برق، فیلم اغلب از نظر احساسی بیروح به نظر میرسد – بیشتر شبیه موزهای از ارتباطات انسانی تا خود واقعیت. زمانی که کوردا به سوی رستگاری میچرخد، این بیشتر یک اجتنابناپذیری روایی است تا یک مکافات، و فیلم به اندازه کافی تلاش نمیکند تا ما را متقاعد کند که این رستگاری بهدست آمده است.
آنچه «نقشه فنیقی» به جای آن ارائه میدهد، همان چیزی است که اندرسون همیشه ارائه داده: قابهای بینقص، طنز تلخ و توجه بینظیر به جزئیات. شوخیهای بصری خیرهکنندهای وجود دارد، وسایلی که میتواند یک انبار را پر کند، و لحظاتی از زیبایی غیرمنتظره. با این حال، به نظر میرسد اندرسون در اینجا سبک دیورامایی خود را تا نقطه شکست کشیده است. در پایان، ما با فیلمی روبرو میشویم که بیشتر قابل تحسین است تا تأثیرگذار، داستانی در مورد هزینه میراث که هرگز به ما اجازه نمیدهد سنگینی آن را احساس کنیم. این نوع فیلمی است که شما را دعوت میکند تا دکمه مکث را بزنید فقط برای اینکه زیبایی هر فریم را تحسین کنید، حتی اگر داستان جذابی ارائه ندهد.