قهرمان اصلی فیلم "فرانکوفونیا" (francofonia) موزه لوور است. در فیلم می بینیم که هنر چگونه با واقعیت تلخ جنگ روبرو می شود. هنر بی دفاع است اما در عین حال به خاطر جاودانگی اش از هر ارتش دیگری در جهان قدرتمندتر است.
در فیلم، ژاک ژژار، مدیر فرانسوی موزه لوور و افسر آلمانی هنر دوست به نام کُنت وولف مترنیخ تلاش می کنند از گنجینه ها و دارایی های موزه لوور حفاظت کنند.
الکساندر سوکوروف در فیلم این مسئله را مطرح می کند که چگونه ماشین جنگ می تواند زیباترین شهرهای جهان را نابود کند و اینکه پاریس بدون موزه لوور اهمیتی ندارد.
پیام فیلم «فرانکوفونیا» برای بیننده امروزی این است خطر جنگ در هر زمان و هر جایی وجود دارد، حتی در زیباترین شهرهای جهان. اما تا زمانی که هنر زنده است، فرانسه هم زنده می ماند.