دوشنبه, 06 دی 1395 17:36

نگاهی به فیلم انگلیسی اما فارسی زبان زیر سایه (Under the shadow)

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

هما گویا (سی و یک نما) - "زیر سایه " اولین فیلم بلند "بابک انواری" و به زبان فارسی است که از سوی کشور انگلستان به عنوان فیلم خارجی زبان به اسکار معرفی شد، با این سوال که چرا یک کشور انگلیسی زبان و مطرح در آکادمی اسکار می خواهد در بخش خارجی زبان نماینده داشته باشد! ؟پیرو این اقدام،در این زمینه لابی بسیاری نیز شد تا آنجا که این فیلم را رقیب اصلی "فروشنده " نماینده ایران در اسکار نامیدند اما با انتشار اسمی،زیر سایه حتی در فهرست اولیه که متشکل از 9 فیلم و 9 انتخاب هست هم جائی پیدا نکرد. شاید بزرگترین دلیل این باشد که فیلم با خودش صادق نیست.

 


فیلم با برشی از مستند جنگ ایران و عراق شروع می شود و در سکانس بعدی با نقش محوری فیلم یعنی "شیده" با بازی خوب نرگس رشیدی آشنا می شویم. دانشجوی پزشکی که در انقلاب فرهنگی به دلایل فعالیت در گروه های چپ برای همیشه از تحصیل محروم می شود.

ماجرا در بطن یک آپارتمان اتفاق می افتد که فیلمساز می خواهد آن را نمادی از جامعه ایرانی دهه شصت معرفی کند.

صاحب خانه و مالک تمام آپارتمان ها مردی حزب اللهی است با همسری محجبه و مطیع و بقیه ساکنین بی حجاب هستند و تحت سلطه ی صاحب خانه به ظاهر معتقد.

Under_the_shadow951006_5.jpg

خانواده‌ای شیده ( نرگس رشیدی)، درسا (آوین منشادی) و ایرج (بابی نادری) هستند که در کوران جنگ ایران و عراق به سر می برند. ایرج پزشک است و قرار است به جنگ برود اما نه به این دلیل که اعتقادی به دفاع از کشورش دارد بلکه چون اگر به جبهه نرود حق داشتن جوازمطب را از او می گیرند.

سردی رابطه در این خانواده سه نفره کاملا محسوس است. شیده همه را در نرسیدن به اهدافش مقصر می داند حتی دخترش درسا را که شاید اگر او قبل از انقلاب فرهنگی به خواسته ی ایرج بچه دار نشده بود،پیش از اینکه اخراج شود درسش را تمام می کرد.

درسای خردسال نیز حس می کند مادرش تکیه گاه خوبی نیست همانطور که در سکانسی پیش از رفتن ایرج به جبهه،وقتی خواب بد می بیند بر خلاف همه ی بچه ها پدرش را صدا کرده و شیده هم بی اعتنا به ترس دخترش ازکمک نخواستن بچه استقبال می کند و در رختخواب می ماند.

«زیر سایه» فیلمی خوش ساخت است، کارگردان با زیرکی اول توجه شما را جلب می کند ، چیزهائی به شما می گوید و به نگاهتان می کشد که دور از واقعیت نیست و بعد با جلب اعتمادت، ازژانر پرطرفداروحشت وام می گیرد و پای اجنه و ماوراطبیعه را برای میخکوب کردنت به درام باز می کند.

صحنه پردازی عالی است ، نور، صدا و تصویر راحت ما را به دهه هشتاد میلادی می برد و به فضای دهه ی 60 ایران.

Under_the_shadow951006_3.jpg

لوکیشن گر چه در اردن است اما از فضای آپارتمان ها و چیدمان ایرانی دور نیست، حتی ساعت سیکوی قدیمی که روی دیوار نصب شده و در آن سالها تقریبا در هر خانه ای پیدا می شد و ورزش کردن خانم های قشر متوسط به بالا، با نوار وی اچ اس "ایروبیک جین فوندا" که پنهانی در فضای بسته و در ویدیوتیپ های ممنوعه پخش می شد برای تحرک یا تخلیه درونی آنها.شیده هم با همین نوار خودش را تخلیه می کند اما حالا اجنه آمده اند و نوارش را پاره کردند و در سطل زباله انداخته اند.

اجنه ای که تنها مشخصه ای که دارند این است که باحجابند،با چادر گلداری که برای ما ایرانی ها موافق یا مخالف حجاب حس نوستالژی دارد.

یکی از سکانس های قابل تفکرنیز زمانی است که شیده چهره اش را با حجاب در آینه می بیند و از خودش می ترسد.

فضای فیلم کاملا ضد مرد است و در آن هیچ مردی را نمی بینید که بشود به او اعتماد کرد و هیچ زنی را هم نمی بینید که به او ظلم نشده باشد.حتی عروسک پارچه ای مورد علاقه ی درسا که نامش را "کیمیا" گذاشته است.

در ساختمان تنها خانواده ای که حجاب دارند و مومن به شمار می‌روند، خانواده ابراهیمی است. همان صاحب خانه که بر خلاف تظاهرات ظاهری اش اولین کسی است که از شهر فرار می کند و هرگز هم قصد ندارد برای جنگیدن به جبهه برود. همسر او چادری است و به جن بر اساس قرآن اعتقاد دارد و برای شیده از آن حرف می‌زند. شیده اما حاضر به ترک خانه نیست، در حالی که یک موشک روی آپارتمان افتاده و عمل نکرده و حالا مشخص شده که این موشک با خود اجنه ها را آورده تا درسا را از شیده بگیرند.

از طرفی پسربچه جنگ زده که پس از کشته شدن پدر و مادرش لال شده است فقط با درسا حرف می زند . نه کسی به او اعتنائی دارد و نه او به کسی.بچه ای که اجنه اول سراغ او رفته بودند و نقش او در این فیلم اصلا در نیامده است.

Under_the_shadow951006_1.png

شیده تمایل داشت پزشکی بخواند چون مادری که شش ماه پیش از دست داده ، آرزویش این بود. ( مادر و نه پدر یعنی دوباره تصویری نا عادلانه از مرد ایرانی)این خواسته را مادرش در یک کتاب که به عنوان هدیه قبول شدن شیده در پزشکی به او داده نوشته. کتابی که اجنه ازکشوی شیده می دزدند و عروسک گمشده ی درسا را تکه تکه در جای آن قرار می دهند.

شیده و درسا از دست اجنه فرار می کنند ، شیده درسا را نجات می دهد و درسا دست مادر را می گیرد و از درون باتلاقی که دارد فرو می رود بیرون می کشد ، آنها فرار می کنند، عروسک مورد علاقه درسا (کیمیا)هم در صندلی عقب ماشین جا گرفته است. عروسکی که شیده تکه های آن را دوباره به هم چسبانده بود اما حالا سر عروسک مفقود شده است....

فیلم چه می گوید؟ به کجا ختم می شود؟ آیا پایان باز دارد و یا قرار است قسمت بعدی آن ساخته شود؟ این فیلم زیر سایه ی چه چیزی می خواهد قرار بگیرد؟
اگر" زیر سایه" و "آرگو" را بخواهیم به عنوان دو فیلم که برعلیه ایران ساخته شده در کنار هم قرار دهیم یقینا به یک نتیجه خواهیم رسید که آرگو بر خلاف زیر سایه تکلیفش با خودش معلوم بود.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید