با وجود حضور ستاره های مختلف سینما در روزهای ابتدایی جشنواره فیلم برلین اما جای جعفر پناهی بر روی فرش قرمز خالی بود. فیلم «تاکسی» ساخته پناهی در بخش مسابقه جشنواره به نمایش درآمد اما خود این کارگردان موفق به حضور در برلین نشد.
در فیلم «تاکسی» او راننده یک تاکسی شده است که به صحبت با مشتریانش می پردازد. پناهی فیلمهایی می سازد که در قالبهای معمول نمی گنجند و به این ترتیب عمیقا روح جمعی تماشاگران را تحت تاثیر قرار می دهد. این فیلم ضمن ارتباط گیری با مخاطبان بسیاری از منتقدان را نیز مسحور کرد.
«بنوآ ژاکو» کارگردان فرانسوی برای فیلم «خاطرات یک زن خدمتکار» به برلین آمد اما «لئا سدو» هنرپیشه اصلی فیلم همراهش نبود و شاید به همین دلیل بود که فرش قرمز خالی بود. «ونسان لندون» هنرپیشه دیگر فیلم حرفی در مورد نقشش نزد.
این فیلم براساس رمان «اکتاو میربو» نویسنده فرانسوی است و دید یک خدمتکار به نام سلستین با بازی «لئا سدو» را در جامعه فرانسه حدود سال ۱۹۰۰ روایت می کند. «لندون» نقش باغبان را بازی می کند.
«بنوآ ژاکو» در این فیلم راه «ژان رنوآر» و «لویی بونوئل» را در به تصویر کشیدن طعنه انگیز بورژوازی ادامه می دهد.
«بنوآ ژاکو» در مورد بازی «لئا سدو» می گوید: «من قبلا هم با او کار کرده بودم و می دانستم که می تواند به فیلم حالتی جدید بدهد. گویی اولین بار بود که چنین فیلمی ساخته می شد.»
اوج هیجان جشنواره مطمئنا حضور نیکول کیدمن و جیمز فرانکو برای نمایش «ملکه صحرا» فیلم آخر «ورنر هرتزوگ» کارگردان آلمانی بود.
کیدمن در این فیلم نقش «گرترود بل» را بازی می کند که در حدود سال ۱۹۲۰ بعنوان تاریخ نگار، رمان نویس و عضو سرویس جاسوسی بریتانیا نقش مهمی در ایجاد نظم سیاسی جدید در خاورمیانه بازی کرد. کیدمن نقش زنی را بازی می کند که به «لاورنس عربستان مونث» معروف شده بود.
کیدمن می گوید: «من اسم گرترود بل را تا وقتی که هرزوگ فیلمنامه را برایم فرستاد نشنیده بودم. مشهور نبودن بل به نظرم مسخره است. فکر می کنم که او همریف لارنس بود اما چون زن بود و از خودش خیلی تبلیغ نمی کرد و به دلایل مختلف دیگر، شناخته شده نیست. در نتیجه اگر این فیلم کنجکاوی و علاقه مردم را برانگیزد امر مثبتی است و تا آنجا که به من مربوط می شود به نظرم او خیلی جالب بوده است.»
«ورنر هرتزوگ» بیشتر به خاطر فیلمهایش با هنرپیشه آلمانی «کلاوس کینسکی» شناخته می شود. فیلمهایی که بیشترشان در جنگلهای آمریکای جنوبی و در شرایط دشوار ساخته شده اند.
هرتزوگ می گوید: «صحرا یک چشم انداز درونی است، روح یک چشم انداز است. جنگل برای من فقط یک جنگل وحشتناک نبود بلکه جایی برای رویاهای آشفته بود. صحرا برای من یک چشم انداز عظیم است، یک استعاره بزرگ برای نشان دادن آنچه در درون شخصیتها می گذرد.»
«ورنر هرتزوگ» تاکنون جایزه خرس طلایی جشنواره برلین را نبرده است. او در سال ۱۹۶۸ با فیلم «نشانه هایی از زندگی» جایزه خرس نقره ای را برده بود.