دزد دوچرخه (1948)
وقتی صحبت از کودکان ماندگار سینمای کلاسیک میشود، محال است نام انزو استایولا و فیلم «دزد دوچرخه» (Ladri di biciclette) ساخته ویتوریو دسیکا به میان نیاید. استایولا در نقش برونو، پسر بچهای که پدرش به دنبال یافتن دوچرخهاش در رم پرسه میزند، چنان تصویری از معصومیت و اضطراب را ارائه داد که قلب هر بینندهای را تحت تاثیر قرار میداد. او با نگاههای معصومانه و اشکهای بیصدایش، نمادی از رنج و امید در دل فقر پس از جنگ جهانی دوم شد. این فیلم به عنوان یکی از شاهکارهای نئورئالیسم ایتالیا، با بازی طبیعی و تاثیرگذار استایولا برای همیشه در یادها مانده است.
پسربچه (1921)
چارلی چاپلین، کمدین بزرگ سینما، در «پسربچه» (The Kid) نه تنها کارگردانی و بازیگری کرد، بلکه تواناییهایش را در کشف استعداد نیز نشان داد. جکی کوگان، بازیگر خردسال این فیلم، در نقش کودک رها شدهای که توسط ولگرد کوچولو (شخصیت چاپلین) پیدا و بزرگ میشود، درخشید. رابطه صمیمانه و پر از عشق و طنزی که بین این دو شکل میگیرد، یکی از بهیادماندنیترین دوستیهای تاریخ سینما را رقم زد. بازی کوگان در کنار چاپلین، تصویری جاودانه از یک کمدی-درام انسانی را خلق کرد.
سینما پارادیزو (1988)
گرچه «سینما پارادیزو» (Cinema Paradiso) در سالهای اخیرتری ساخته شده، اما حال و هوای سینمای کلاسیک و داستان آن که به عشق به سینما و خاطرات کودکی میپردازد، آن را در زمره فیلمهای ماندگار قرار میدهد. سالواتوره کاسچیو در نقش توتوی خردسال، شیفتگی یک پسر بچه به پرده نقرهای و دوستی عمیقش با آپاراتچی سینما را با چنان صداقتی به تصویر میکشد که مخاطب را مسحور خود میکند. بازی او، جرقهای برای روایت دلنشین و نوستالژیک فیلم شد و به یکی از نمادهای عشق به سینما تبدیل گشت.
کرامر علیه کرامر (1979)
«کرامر علیه کرامر» (Kramer vs. Kramer) به شکلی قدرتمند به موضوع طلاق و حضانت فرزند میپردازد و در این میان، بازی جاستین هنری در نقش بیلی کرامر، پسر خردسالی که قربانی کشمکش والدینش میشود، بسیار چشمگیر است. هنری با بازی پخته و در عین حال معصومانهاش، درد، سردرگمی و نیازهای عاطفی یک کودک در چنین شرایطی را به خوبی منعکس میکند. او به خاطر این نقشآفرینی، نامزد جایزه اسکار شد و توانست به یاد ماندنیترین لحظات فیلم را رقم بزند.