در روزهایی که گذشت ایران میزبان یکی از بانوان نویسندهی مطرح ترکیه؛ عایشه کولین بود. نویسندهای که رمان "وداع" به قلم او موفق به دریافت جایزه بهترین کتاب سال ۲۰۰۷ شد و همچنین آثار دیگری از او نیز بسیاری از جوایز مهم بین المللی را کسب کرده است. حضور عایشه کولین در ایران به همت مجموعهی فرهنگی "کولهبار سفر" به منظور تبادل و تعاملات ادبی هنری متقابل میسر شد و همچنین در نشست خبری صمیمانهای که در پردیس سینمایی کورش انجام گرفت گپ و گفت شیرینی میان عایشه کولین و اصحاب رسانه رقم خورد که در ادامه بخشهایی از آن از نظرتان میگذرد.
علاقهی دیرین به ایران
من از کودکی به ایران علاقه داشتم و از اینکه حالا اینجا هستم بسیار خوشحالم. پدرِ مادربزرگم احمد رشادت و دوستش احمد رشید که ایرانیالاصل بود در حکومت عثمانی حضور داشتند. همچنین جمال ری از اجدادم خوشذوق و شاعر بود و حتی یک سالن موسیقی در ترکیه به نامش است. من کودکی خود را با آنها گذراندم. آنها شعر میخواندند در وزن و عروض و ادبیات دیوانی و این حس خوب نسبت به ایران از کودکی با من همراه بود.
مانوس با حافظ
هنگامی که درباره گوته تحقیق میکردم متوجه شدم او در سن ۶۰ سالگی به خاطر اینکه شعرهای حافظ را بخواند فارسی را فرا گرفته است. من حافظ را میشناختم. وقتی چنین چیزی را دیدم، دوباره شروع به خواندن حافظ کردم. آنقدر از خواندنش هیجانزده شدم که گریه میکردم؛ بنابراین بسیار مشتاق بودم کشوری را که زادگاه چنین شاعرانی است را ببینم.
دسترسی ما در ترکیه به ادبیات معاصر ایران ضعیف است
به تازگی و در این سفر متوجه شدم که کتابهایم به فارسی ترجمه شده است، بنابراین با مترجم صحبت کردم و کتاب فارسی را هم برای خودم گرفتم. البته کتابهای دیگری هم از من ترجمه شده است.متاسفانه از ادبیات ایران اطلاع زیادی ندارم زیرا ارتباط ما با یکدیگر بسیار ضعیف است. تعداد آثاری که از فارسی به ترکی ترجمه شده بسیار کم است اما در این سفر با ناهید طباطبایی و سیدعلی صالحی آشنا شدم و آشنایی بیشتر با ادبیات معاصر ایران را با نوشتههای ناهید طباطبایی آغاز خواهم کرد. دسترسی ما به ادبیات معاصر ایران، همانطور که گفتم، ضعیف است. با توجه به اینکه در ایران کپیرایت وجود ندارد، کتابهای ترکی به راحتی ترجمه میشوند که نویسنده از این موضوع خبر ندارد؛ از سویی به خاطر اینکه ترکیه عضو کپیرایت است، ترجمه کتابهای ایرانی سختتر است. امیدوارم حرکت جدیدی در این حوزه اتفاق بیفتد.
ترجمه از ترکی به فارسی و نه از زبانهای دیگر
در حوزه ترجمه من دوست دارم کتابهایم از زبان ترکی به فارسی ترجمه شوند نه از زبانهای دیگری مانند انگلیسی و غیره. این موضوع به خاطر این است که واژههای عربی و ترکی که در زبان ما به کار میرود، این کتابها را غنیتر میکند و اگر از این زبان به فارسی ترجمه شود، کتابها بهتر خواهد بود.
آشنایی با آثارم را از "وداع" آغاز کنید
دوست دارم مخاطبی که میخواهد با من و قلم و کتابهایم بیشتر آشنا شود این کار را با خواندن کتاب «وداع» شروع کند. داستان این کتاب از محل زندگی من شروع میشود و تاریخ اشغال استانبول را بررسی میکند و سپس در جلد دوم کتاب با نام «امید» به بحث تاسیس جمهوریت در ترکیه بازمیگردد. کتاب دیگر من با عنوان «۴۰ سال از دوربین من» یک اتوبیوگرافی است که شرایط ترکیه و شخصیتها در آن نشان داده شده است.
دربارهی ادبیات معاصر ترکیه
نقش اورهان پاموک به عنوان یک نویسندهی ترک که جایرهی نوبل دریافت کرده در رشد و اعتلای ادبیات ترکیه بسیار حائز اهمیت است. اما به طور کلی بعد از تاسیس جمهوری ترکیه، ادبیات جان دوبارهای گرفت. بانوان وارد عرصه هنر شدند و در زمینههای مختلفی از رمان، داستان کوتاه و اتوبیوگرافی کتاب نوشته شد. کسانی که وارد عرصه هنر در این کشور شدهاند جریانهای مختلفی را پیگیری میکردند. احساس میکنم شرایط روز به روز برای هنر و به خصوص ادبیات در این کشور بهتر میشود. تجربه نشان داده هرچقدر فشارها بیشتر باشد، هنر پرجوش و خروشتر میشود و بیشتر حرکت میکند.
«نِفِس نِفِسه» و فروش بیش از ۲۵۰ هزار نسخه در آمریکا
کتاب «نِفِس نِفِسه» به معنای "رو در رو" (این کتاب به اشتباه در ایران «نَفس نَفس» ترجمه شده است) به قلم من به زبانهای بسیاری در سراسر جهان ترجمه شده است. نسخهی انگلیسی این کتاب که تنها در آمریکا بیش از ۲۵۰ هزار نسخه فروش رفته؛ درباره دیپلماتهای عثمانی است که در جنگ جهانی دوم به یهودیها کمک میکردند تا گرفتار هولوکاست نشوند. من برای نوشتن این کتاب هم دیپلماتها و هم کسانی را که از اردوگاهها فرار کرده بودند، پیدا کردم. این کتاب در زبان انگلیسی به نام «آخرین قطار برای استانبول» ترجمه شده است.
"پایان"؛ آخرین اثر
کتابی از من در هفته گذشته به نام «سُن» ( پایان) به چاپ رسید. من در نوشتن کتابهایم از آتیلا ایلهان، شاعر ترکیهای، الهام گرفتهام. یعنی اگر در یکی از رمانهایم کاراکتری را میبینید، در رمان دیگرم این کاراکتر وجود دارد. «سُن» برای من این موضوع را داشت که همه کاراکترها تمام شدند. زمانی که کتاب را برای چاپ دادم، ناشر به من گفت نکند این نام با توجه به سِنت به معنای پایان زندگیات باشد، که من هم فکر کردم بهتر است نام کتاب را عوض کنم، اما زمانی که طرح جلد کتاب را دیدم با خودم گفتم میشود برای این کتاب مرد.
از ادبیات اروپا روبرگرداندم
ادبیات برای خود دریایی است اما من بیشتر کتابهای انگلیسی خواندهام. ولی بعد از نوشتن کتابی درباره جنگ بوسنی به دورویی انگلیسیها پی بردم و به نویسندههای خاورمیانه مانند خالد حسینی توجه کردم. این اتفاق بعد از نوشتن «سودالیکا» افتاد.
با شاهزاده ایگوال آشنا شوید
عایشه کولین در این نشست با اشاره به شاهزاده ایگوال نویسنده ایرانیتبار ساکن ترکیه که در نشست حضور داشت گفت: او ایرانی است اما ترکی مینویسد که من پیشنهاد میکنم کتابهایش را بخوانید، زیرا هم از ما نوشته و هم از شما. او قلم شعرگونهای دارد. من تجربه زندگی در غربت را نداشتم و حسش را نمیدانم اما حس غربت را از کتابهای او دریافت کردهام.
در این نشست خبری، مدیرعامل مجموعه «کولهبار سفر» سعید فکری، مدیر پروژه نسرین خادمی و دبیر اجرایی این برنامه مارال دوستی و شاهزاده ایگوال حضور داشتند.