ریحانه محمودی / سی و یک نما_ چهل سالگی! چه سن مهمی، چه عددِ معناداری. ناخودآگاه، ثبات و صلابت را به یاد میآورد و پختگی و تکلیفهایی که دیگر تا الان حتماً معلوم شدهاند؛ همهی اینها میتواند در مورد چهل سالگی صدق کند ولی مطلقاً نه در مورد چهل سالگیِ «جشنواره فیلم فجر» که با وجودِ پشتوانه و حمایتِ دولتها و بودجههای تخصیص یافته و امتحان کردنِ مدیرانِ گوناگون و نیروهای رنگ به رنگشان، هنوز که هنوز است در حدِّ یک محلِ ثابت هم برای برگزاریاش جایی پیدا نشده در این شهر!
ریحانه محمودی/ سی و یک نما_ وقتی اثر هنریای به محاقِ توقیف میرود، همزمان با تحمیلِ آسیبهای فزاینده بر خالقِ آن اثر، اقلیمِ هنر نیز آلوده و ناایمن میگردد و مصادف با این عارضهی مخدوش، آنسو مخاطبِ هنر است که خفیف و وازَده میشود. بیش از احساسِ خُسرانی که میتواند به دلیلِ بازماندن از تماشای اثرِ دربَند شده، به مخاطب اِلقا شود؛ اهانتی که بر او به سببِ ربودنِ علنیِ «حق انتخاب» و اختیارش روا گشته، عرصهی تأسف و خشم و یأس را میگُسترانَد.
ریحانه محمودی/ سی و یک نما - لری کینگ مجری کهنهکار و پیشگام که با شیوهی منحصر به فرد و خلاقانه در گفتوگوهایش به عنوان اسطورهای الهام بخش برای تمامِ مجریان و میزبانانِ برنامههای رادیویی و تلویزیونیِ گفتوگو محور در سراسرِ جهان شناخته میشد؛ از دههی ۱۹۵۰ میلادی کار خود را به عنوان روزنامهنگار و مصاحبهگرِ رادیویی آغاز کرد و بیش از ۶۰ سال به فعالیتِ خود در رادیو و تلویزیون و نیز در سالهای پایانیِ عمرش در رسانههای دیجیتال ادامه داد.
ریحانه محمودی /سی و یک نما_ کم تر از بیست روز به پایانِ سالِ ۲۰۲۰ باقی مانده بود که «والت دیزنی پیکچرز»، انیمیشنِ «روح» Soul ساختهی کمپانی «پیکسار» را منتشر کرد تا روحِ تازهای در سالِ نو به سینما بدمد. این انیمیشن که اولین بار در جشنوارهی فیلمِ لندن به نمایش درآمده بود، نقشهی اکران در سینماها را داشت که شیوعِ گستردهی ویروس کرونا باعث شد به صورت دیجیتالی و از طریق شبکهی اینترنتی «دیزنی پلاس» منتشر شود. هر چند این اتفاق تاثیری بر استقبالِ فوقالعادهی مخاطبان در تمامی سنین و البته تحسین فراوانِ منتقدان نداشت.
ریحانه محمودی/ سی و یک نما_ در این روزهای خاص که به خاطر شیوع ویروس «کرونا» به خانهنشینیِ تحمیلی و البته ضروری دچار شدهایم و تمامِ سینماها و مراکز فرهنگی و هنری تعطیل شدهاند؛ مروری بر فیلمهای سینمایی دههی هفتاد خالی از لطف نیست. هم حسِ نوستالژیمان را تازه میکند و هم تماشایِ بخشی از مسیری است که سینمایِ ایران از آن عبور کرده تا در اینجا که هست بایستد.
با پیشنهادهای سی و یک نما همراهمان باشید:
ریحانه محمودی/ سی و یک نما_ کارگردانهایی که برای نخستین بار، ساختِ فیلمهای بلند سینمایی را تجربه میکنند و یا به اصطلاحِ رایج "فیلم اولیها"؛ فیلمسازانی هستند که به حق، بسیاریشان در همان تجربهی نخست توانستند آثار قابل قبول و ای بسا جریانساز و فراتر از انتظاری تولید کنند. این اتفاق را به جرات میتوان یکی از مبارکترین اتفاقهای سینمای ایران دانست؛ استعدادهای جوان، حرفها و نگاههای تازهای که امروز، مواجهه با آنها با اشتیاق و توجه همراه است.
ریحانه محمودی/ سی و یک نما_ بعد از هجوم سریالهای ترکیهای و جذب بالایِ مخاطبان ایرانی در بیش از یک دههی اخیر، این سوال چالش برانگیز باید بخش مهمی از واکاوی اتاق فکر رسانهی ملی باشد که چه ویژگیهایی این سریالها را تا این حد جذاب و پرمخاطب کرده؟ داستان گیرا و پرکشش؟ لوکیشنهای لوکس و شیک؟ بازیگران زیبا و پوششهای فریبنده؟ خرده پیرنگهای روایی قصه که سریال را از تک وجهی شدن به دور میکند؟ یا طرح موضوعهایی مملو از عشق، خیانت و روابط پرتعدد ناسالم و البته مافیا...
ریحانه محمودی/سی و یک نما_ «ایده اصلی»؛ فیلمی پر بازیگر با چهرههای مطرح و سرشناس که به عنوان یکی از انتخابهای مخاطبانِ سینما، این روزها مورد توجه قرار گرفته است.
ریحانه محمودی/ سی و یک نما_ شاید اولین بار که در سال ۸۷ بهروی صحنهی تئاتر دیده شد هیچ کس نمیتوانست حدس بزند که این پسر لاغر اندام و ریزه نقش که با عیارهای مرسومِ ظاهریِ سوپراستارهای سینمای ایران، سنخیتی ندارد؛ ستارهی دههی نود سینمای ایران باشد. آن هم در دههی بیستارهگی و زمانی که مدتها بود قهرمانی متولد سالهای میانی دههی شصت به شهرت و محبوبیت چندانی دست پیدا نکرده بود. از سال ۸۷ تا ۹۲ بیشتر مخاطبانِ حرفهای تئاتر، او را میشناختند اما این «عصبانی نیستم» بود که او را به مخاطبان سینما شناساند. درست از همان شبی که جایزهی بهترین بازیگر مرد جشنواره فجر را علیرغم انتخاب هیئت داوران برای عصبانی نیستم «نگرفت»، درست از همان موقعیتِ شِبه شکست و ناکامی بود که ستارهای متولد شد. «نوید محمدزاده».
ریحانه محمودی/ سی و یک نما_ خبرنگاران، سالهاست که به عنوان یکی از سوژههای جذاب، هدفِ سینماگرانِ بسیاری در سراسر جهان هستند و فیلمهای شاخصی با محوریت خبرنگاران ساخته شده که سهم سینمای ایران از این آثار به صفر نزدیک است. دوست داشتیم دست کم یک قهرمان خبرنگار در یکی از فیلمهای سینمایی ایرانی یا فیلمی بارز و به یاد ماندنی با محوریت یک خبرنگار در سینمای ایران برای معرفی و تحلیل در این روز داشتیم که نبودش ما را برآن داشت تا اشارهای به یکی از بهترین و ماندگارترین اثر سینمایی تمامِ اعصار و به زعم بسیاری برترین فیلم تاریخ سینما، «همشهری کین» داشته باشیم.