"گفتم دلم می خواهد آهنگی بنویسم که تو در آن سوت بزنی.
به شوخی گرفتی اولش.
آهنگ از کرخه تا راین را که نوشتم، شوقی داشتی که به وجدم آورد.
بوی پیراهن یوسف چه ظریفانه با روح نازک و ایدئولوژی هایت همساز بود و بی این همخوانی محال بود اجرایش.
باور داشته و دارم خورشید کمال معنوی و فکری ات چنان بود که نوای سازت، کنترباس روح ها را صیقل می بخشید.
دریغ که استاد مسلم از دست رفته ما! خودت خوب می دانی که چه قدر کنترباس و هنر موسیقی ایرانی تو را کم دارد.
دوست نازنین سال های کودکی ام! برای بودن هایت که آن روزها دلت را فراتر از تن خاکی می نواختی، می شود نیستی تو را تصور کرد؟
از آن شامگاه پاییزی غم انگیزکه تو، علیرضا خورشیدفر از بین ما رفتی، یک سال تقویمی گذشته. عجیب دلتنگ توام و دلتنگ آندره آرزومانیان عزیز که عجیب جای صدای ساز تو و آندره نازنین را که تمام این سال ها در کنارم بودید خالی احساس می کنم.
زمان این روزها انگار سریع می گذرد و به نظاره نشستن رفتنها دشوار است.
با خودم می گویم کاش روزگار نزدیکی دل هامان را تداعی می کرد. کاش بيشتر با هم می نواختیم، کاش بیشتر از خودمان می گفتیم که در اين روزگار ناکوک موسيقي ما ناگفته ها را نهایتی نیست."
زنده یاد خورشیدفر از نوازندگان قدیمی ارکستر سمفونیک تهران بود که شامگاه چهارم آذرماه سال گذشته بر اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت.