قصه نمایش، چهار دهه اخیر تاریخ کشور را در بر میگیرد و در پی آن حوادث اجتماعی و سیاسی سالهای نه چندان دور جامعه ایران مرور میشود، آن هم به بهانه قصهایی جذاب. نمایش، داستان خیالی زندگی یکی از خوانندگان معروف پیش از انقلاب را روایت میکند که در سال 1359 و در یک مهمانی شبانه دستگیر میشود و مجبور به ماندن در کشور. همین بهانهایی میشود برای روایت و مرور اتفاقات مختلف و تقابل شرایط فکری شخصیت اول نمایش -که از قضا هیچگاه هم دیده نمیشود- با شرایط دگرگون شده اجتماع در سالهای پس از پیروزی انقلاب.
احسان حاجی پور در این نمایش برخلاف آثار گذشتهاش به سراغ شیوه نگارشی و اجرایی مونولوگ رفته با این تفاوت که " گزارش یک مهمانی" دوازده بازیگر دارد. نمایش، شامل پانزده مونولوگ کوتاه است که هرکدام بخشهایی از یک قصه واحد را پیش میبرند و در این میان دوازده بازیگر هرکدام از این مونولوگها را اجرا میکنند.
"گزارش یک مهمانی" در اجرا، بیش از هرچیز متکی به بازیگرانش است. بازیگرانی که با کمترین حرکت میزانسنیک بر صحنه و زیر نور موضعی ایستادهاند و نقش خود را ایفا میکنند. آنها کمترین آکسسوآر ممکن را در اختیار دارند و کارگردان، تنها برای انتقال مفهوم زمان و مکان دست به دامن طراحی لباس واقع گرایانه و البته استفاده از استوری بوردهایی که از پرده پس زمینه پخش میشوند، شده است. طبیعی است در نمایشهایی از این دست، بازیگر، نقش اول و آخر را در پیشبرد فرآیند و خلق لحظات دراماتیک بر صحنه خواهد داشت و "گزارش یک مهمانی" از این حیث بسیار متمول است.
بازیگران این نمایش همگی در جای درست خود قرار گرفتهاند، بازی ها غالباً به دور از تیپ سازیهای مرسوم شخصیتهای آشنایی را در مقابل دید تماشاگر قرار میدهد. شخصیتهایی که هرکدام متعلق به دوره زمانی خاصی هستند و با تغییر هر اپیزود از نظر تاریخی نیز داستان را چند پله جلوتر میبرند. در این میان باید به تفاوت جنس بازی نازآفرین کاظمی بازیگر نقش نرگس - تنها شخصیتی که در سه مرحله و در سه سن مختلف بر صحنه حاضر میشود - با تمام بازیگران این نمایش اشاره کرد. بازی رئالیستیتر او به خوبی توانسته است در لحظات مختلفی تفاوتهای حسی و معلق بودن ذهن شخصیت نرگس را عینی کند این تفاوت درجنس بازی توانسته خوانش صحیحی از لایههای مختلف متن را نمایان کند. کاری که بعضی از بازیگران این نمایش در انجام آن ناتوان بودهاند و در میانه پیدا کردن ریتم مناسب و فرار از تیپ سازی به منجلاب تکرار و کند بودن افتادهاند.
نویسنده در متن نمایش به دنبال دغدغههای اجتماعی خود رفته و توانسته به خوبی آنها را در هالهایی مابین واقعیت و خیال و با زبانی فانتزی مطرح کند. نمایشنامه از نظر تنوع زبانی و فضایی نمره قابل قبولی میگیرد و در انتخاب هر کدام از کاراکترها به عنوان نماد و نمونهایی از یک دوره تاریخی موفق عمل میکند، قصه به درستی پیش میرود و با اینکه شیوه نگارش نمایشنامه بر اساس تک گویی بازیگران نوشته شده است اما درام موجود در هر بخش و ایجاد تعلیق های مناسب و کافی در هرکدام از اپیزود ها باعث شده است که برای مخاطب احساس نیاز به دیدن قسمت بعدی ایجاد شود.
نمایشنامهی "گزارش یک مهمانی" با جایگیری در رئالیسم اجتماعی، پلات ارتباط انسانی را مایهی کار خود قرار داده و با ایجاد فضایی فانتزی، با اکسیون یک رویا، بیپروا به زیربافت وقایع اجتماعی چهل سال گذشته سرک میکشد. رویداد نمایشنامه در یک بستر ساده و تک خطی کلید می خورد اما هرکدام از تک گویی ها به عنوان یک بخش مجزا بار عمده ایی را بر دوش میکشند که نبود هرکدامشان به قیمت از دست رفتن تمام داستان تمام میشود.
"گزارش یک مهمانی" داستان آدمهایی است که تغییرات اجتماعی و سیاسی در یک گستره وسیع مسیر زندگی شان را به کلی تغییر داده است و شاید یک اتفاق ساده میتوانست شرایط دیگری را برایشان رقم بزند.