غلامحسین مفید بازیگر نقشهای شاهنامهای و نوازنده تار بود؛ بنابراین بیژن از همان کودکی با شعر، موسیقی و نمایشهای آئینی و سنتی ایرانی آشنا شد. او در کودکی، نواختن ویولن را نزد استاد ظهیرالدینی فرا گرفت.
گفته میشود که بیژن مفید نمایشنامه تحسین شدهی «ماه و پلنگ» را از دوران تبعید و خانهنشینی محمد مصدق وام گرفتهاست.
او در خلق آثار خود از دیگر شیوههای گوناگون نمایش ایرانی مانند پردهخوانی، نقالی، بحرطویل خوانی، آوازخوانی، نوحه خوانی، پردهخوانی و معرکهگیری بهره میگرفتهاست.
مفید اعتقاد داشت که زبان فارسی، زبان شعر است و بنابراین نمایش ایرانی باید به زبان شعر باشد. به همین دلیل «شهرقصه» به زبان شعر روایت میشود.
و " شهرقصه" که مهمترین، محبوبترین و ماندگارترین نمایش او محسوب میشود. سازنده آهنگها، خواننده و نوازنده پیانو در نمایش شهر قصه شخص بیژن مفید است. سازنده آهنگ حمومی بیژن مفید و خواننده بهمن مفید. تصنیف زاهدی به میخانه بر اساس غزلی از شیخ بهایی میباشد. آواز گندم از اشعار قدیمی ایرانی است. خواننده (کوروس سرهنگ زاده) و سازنده آهنگها همچنان بیژن مفید است.
بیژن مفید پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹ سرپرست «مؤسسه چهل طوطی» شد. فعالیت این مؤسسه در زمینهٔ ضبط و تکثیر نوار صوتی نمایشهای سابق خود و اجرای چند نمایش دیگر از جمله «آخرین پرواز»، «شازده کوچولو» و «خاموشی دریا» بود.
بیژن مفید در اوایل دهه ۶۰ از ایران ابتدا به قصد سفر به فرانسه خارج شد. اما دولت فرانسه به او ویزا نداد. او سپس برای دیدار با برادرش بهمن به لسآنجلس مهاجرت کرد و در آنجا نیز فعالیت تئاتری خود را ادامه داد. در آغاز «شهرقصه» و «جان نثار» را بار دیگر به صحنه برد و سپس «سهراب، اسب، سنجاقک» را به زبان انگلیسی برگرداند و اجرا کرد اما به دلیل بیماری، «ماه و پلنگ» فقط در لسآنجلس روی صحنه رفت.
بیژن مفید سالها مبتلا به بیماری کبد بود و بارها تحت عمل جراحی قرار گرفت و تنها ساعتی پس از آخرین عمل جراحی، در بیست و یکم آبان سال ۱۳۶۳ درگذشت.
«گفتند ممنوعالتصویرم. رفتم تئاتر بازی کردم. بعد یکی با کلت آمد گفت: تئاتر تعطیل. من هم رفتم آمریکا! با میانپردهخوانی زندگی میکردم که رئیس دولت اصلاحات گفت همه ایرانیها میتوانند تا دو هفته بعد برگردند ایران. من هم آمدم، پاسپورتم را ضبط کردند و نگذاشتند برگردم. بد هم نشد! ماندم پیش مادرم!»
این بخشی از مصاحبهی برادرِ کوچکتر بیژن مفید است.
"بهمن مفید" متولد ۵ مرداد ۱۳۲۱ بازیگری تئاتر را از کودکی و با بازی در نمایشنامههایی که پدر و برادرش کارگردانی میکردند آغاز کرد. «یوسف و زلیخا» نخستین نمایشی بود که وی در پنج سالگی بازی کرد.
بهمن مفید در جوانی، همزمان با تحصیل در دانشکده هنرهای دراماتیک، به کارگردانی و بازیگری میپرداخت. وی همراه با پدر و برادرانش گروهی داشتند که به همراه بازیگرانی مانند: بهزاد فراهانی، رضا میرلوحی، اصغر آقاخانی و بهرام وطنپرست به اجرای تئاتر میپرداختند و همچنین با «گروه هنر ملی» و عباس جوانمرد همکاری داشت. پس از آن، برادرش اردوان مفید، گروه «کانون» را تأسیس کرد. اما پس از مدتی، فعالیت وی و برادرانش از سوی حکومت پهلوی متوقف شد. در این زمان بهمن مفید که در وزارت فرهنگ و هنر مشغول به کار بود از این نهاد جدا شده و به سینما روی آورد.
از حضور مهم وی، بازی در تئاترِ شهر قصه به کارگردانی بیژن مفید و نقش تمثیلی «دهباشی» در نمایش میراث و ضیافت کارِ بهرام بیضایی در آذر ۱۳۴۶ در تماشاخانه سنگلج بودهاست.
وی همچنین با گروهی متشکل از سیروس ابراهیمزاده، رامین فرزاد، نیکو خردمند، تجدد، فهیمه راستکار و پروین امیرسلیمانی نمایشنامههایی را به کارگردانی بیژن مفید در رادیو تهران اجرا میکرد. بهمن مفید در باله نیز فعال بود و در افتتاح تالار رودکی با نقشآفرینی «زال» در اپرای زال و رودابه به همراه افسانه دیهیم و حسین سرشار حضور داشت.
بهمن مفید که فارغالتحصیل رشتهٔ تئاتر از دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک است کار سینمایی خود را در سال ۱۳۴۸ و با ایفای نقش کوتاهی در فیلم "قیصر" به کارگردانی مسعود کیمیایی آغاز کرد. این نقش گرچه کوتاه بود اما با دیالوگ پرآوازهاش در این فیلم و این نقش، جاودانه شد.
این دیالوگ، بخشی از فیلمنامه نبود و پس از اجرا و پیشنهادش توسط بهمن مفید به دلیل زیبایی و اثرگذاری، مورد پسند مسعود کیمیایی قرار گرفت و وارد فیلمنامه شد و ماندگار شد. بهمن مفید در سال ۱۳۵۱ برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر نقش دوم مرد برای بازی در فیلم داشآکل از چهارمین جشنواره سینمایی سپاس شد.
بهمن مفید که مدت یک سال به دلیل سرطان ریه تحت درمان بود در ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ در سن ۷۸ سالگی، در خانهاش در تهران درگذشت. پیکر او، روز ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ در قطعهٔ هنرمندان بهشت زهرا در آرامگاهِ مشترک با کامبیز صمیمیمفخم، هنرمند تئاتر و تئاتر عروسکی و همسر خواهرش، هنگامه مفید، به خاک سپرده شد.
"هنگامه مفید" پس از انقلاب ترجیح داد تا فعالیت خود را در پشت صحنه ادامه دهد و روی نویسندگی، شاعری، صداپیشگی و کارگردانی تئاتر، تلویزیون و سینما متمرکز کند و دهها مجموعهٔ تلویزیونی را به عنوان نویسنده و کارگردان خلق کرد. او همسر، همکار و همراهی چون "کامبیز صمیمیمفخم" هم داشت که ناگهانی و به یکباره درگذشت.
هنگامه مفید دارای نشانِ درجهٔ یک از خانهٔ تئاتر و همچنین، از مدیران انجمن نمایشگران عروسکی ایران است.
وی سابقه تدریس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشکده سینما و تئاتر را نیز دارد. وی از خانهی مادربزرگه تا سریال آبپریا در کنارِ مرضیه برومند نیز بوده است.
هنگامه مفید بانوی شب یلدا، متولد اول دی ۱۳۳۵ در تهران، شاعر، ترانهسرا، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاترهای عروسکی و تئاترهای کودک و نوجوان و خوانندهٔ ترانههای کودکانه است. او فرزند غلامحسین مفید، هنرپیشه و کارگردان تئاتر و قدسیه فریور، از اولین مدیرانِ زنِ آموزشوپرورش در ایران است. او پیش از انقلاب به عنوان هنرپیشه در گروه حرفهای تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با دان لافون و اردوان مفید همکاری میکرد.
البته که این "مفید"ها به این چند نفر خلاصه نمیشوند و این خانواده یقینا یک امضا برای تئاتر ایران هستند.
دیدگاهها