پانیذ اسمعیل لو / سی و یک نما – به جرات می توانم بگویم که تئاتر را در نوجوانی با سیما تیرانداز شناختم و با بازی و کارگردانی او در نمایش "محاله فکر کنی اینطوری هم ممکنه بشه" که به من یاد داد فاصله ی بین بازیگری روی صحنه تا در مقابل دوربینی که می شود با یک "کات" ، اشتباه ها را جبران کرد و.... نمایش یعنی "نفس به نفس باتو".
سی و یک نما _شب گذشته شانزدهمین جشن بازیگر با اجرای "بهزاد فراهانی" به عهده داشت که دبیر این جشن نیز بود در تالار شهر برگزار شد.
سی و یک نما – نامزدهای هفتاد و سومین دوره از جوایز تونی در حالی معرفی شدند که دو نمایش موزیکال "هادستون" و "برای خواستن مغرور نباش" در صدر نامزدها قرار دادند و نمایشی برگرفته از کلاسیک تحسین شده ی «کشتن مرغ مقلد» نیز درده رشته کاندید است.
سی و یک نما - شب بازیگر جشن هفتهی تئاتر در حالی معرفی شدند که بهزاد فراهانی در این رابطه می گوید: میخواستیم امسال این مراسم را برگزار نکنیم تا هزینههایش به سیلزدگان اختصاص پیدا کند اما اسپانسرهایمان نپذیرفتند.
سی و یک نما _ پوستر نمایش «عروس مردگان» اثری فانتزی و موزیکال به طراحی و کارگردانی امیدرضا سپهری، تهیهکنندگی مریم نراقی و با طرحی از محمد صادق زرجویان رونمایی شد.
این نمایش با نقشآفرینی ( به ترتیب الفبا) مهران احمدی، مهران امامبخش، نازنین بیاتی، سارا توکلی، فرناز توللی، امیر جعفری، شقایق دهقان، ناصر عاشوری، علی عامل هاشمی، نیکی کریمی، میلاد کیمرام و محمد لهراسبی از اواسط اردیبهشت ماه بر روی صحنه میرود.
نمایش «عروس مردگان» اقتباسی است از «عروس مرده» به کارگردانی تیم برتون که نمایشی فاخر و موزیکال است
اجرای موزیکال این نمایش برای نخستین بار در ایران روی صحنه خواهد رفت و ارکستر«ایستگاه» موسیقی این نمایش را به صورت زنده و با آهنگسازی «میلاد مهدوی» اجرا خواهد کرد.
امیدرضا سپهری که پیشتر نمایشهای «ببخش سایمون جان»، «مهمانسرای دو دنیا»، «داستان یک عذرخواهی از آقای امانوئل» را روی صحنه برده بود، طراح و کارگردان این نمایش است و مریم نراقی که نامی آشنا در عرصه روزنامهنگاری است تهیهکنندگی این نمایش موزیکال را برعهده دارد
لازم به ذکراست ارکستر خصوصی «ایستگاه» به سرپرستی و رهبری مهدی نوروزی پیشتر سابقه همکاری با موزیسین بینالمللی «ریچارد کلایدرمن» و همکاری با ناصر چشمآذر را در رزومه خود دارد.
محمد معتمد نیز به عنوان سرمایه گذار، این پروژه را همراهی می کند.
«عروس مردگان» فقط ۱۵ اجرا در «تهران رویال هال اسپیناس پالاس» خواهد داشت. لازم به ذکر است پیش فروش بلیت از یکشنبه ۸ اردیبهشت ساعت ۱۲:۰۰ بر روی سایت تیکت به نشانی www.tik8.com آغاز خواهد شد.
سی و یک نما _پیام روز جهانی تئاتر سال 2019 را که توسط کارلوس سِلدِران، کارگردان، نمایشنامهنویس، مدرس تئاتر، استاد دانشگاه که ساکن و فعال در هاوانا پایتخت کوبا است به بهانه ی این روز بخوانیم:
سی و یک نما_ مراسم اختتامیه سی و هفتمین جشنواره بین اللملی تئاتر فجر عصر امروز در تالار وحدت برگزار شد. در این مراسم که به دبیری نادر برهانی مرند و با اجرای امیرحسین مدرس همراه بود برندگان جوایزِ این دوره از جشنواره مشخص شد.
سی و یک نما_ اپرای پردیس و پریسا اثری فاخر و دیرین است که حدود ۴۷ سال پیش توسط لوریس چکناواریان، آهنگساز، رهبر ارکستر و البته از چهرههای سرشناسِ جهانی در موسیقی ارکسترال و کلاسیک؛ ساخته شده و به روی صحنه رفته است. سال گذشته به مناسبت زادروزِ هشتاد سالگیِ ایشان و طی مراسم بزرگداشتی، این اپرا باز هم به روی صحنه رفت. این اتفاق که وقوع آن، هم برای موسیقی ارکسترال و هم برای تمامیِ اجراهای صحنهای بسیار مغتنم است؛ امسال نیز در ۱۵ و ۱۶ بهمن در تالار وحدت دوباره تکرار خواهد شد و البته اینبار با توجهِ بیشتر به فضاسازی هر چه نزدیکتر به هویت اصلی اپرا و تمرکز جدیتر بر بخشِ نمایشی آن. چکناواریان که فروتنانه و با رویکردِ حمایت از هنرمندان جوان، رهبری این ارکستر را به پیمان منصوری سرپرست گروه آیو که سال پیش نیز این مهم را بر عهده داشت سپرده است؛ امروز به همراه دیگر دست اندرکاران این پروژه در نشست خبریای که در تالار وحدت برگزار شد برای پاسخگویی به پرسشهای اصحاب رسانه حضور پیدا کرد. با گزارشی از این نشست همراهمان باشید.
آزاده فخری*/سی و یک نما-
1- الیورتوییست در تالار وحدت اجرا شد، جایی که با طبقات متعدد زیرزمینیاش امکان تعویض صحنه و خلاقیت و ابداع در دکور و طراحی صحنه متناسب با وقایع را به کارگردان میدهد. در حالیکه صحنه سالن رویال این امکان را ندارد و دکور و تمام صحنه در طول اجرا ثابت است، گرچه خلاقیت طراح صحنه راه را بر کارگردان نبسته است و وجود جایگاههای مختلف و پخش فیلمهای متناسب با هر صحنه حین اجرا، به فضاسازی نمایش کمک بسیار کردهاست.
2- امتیاز دوم تالار وحدت مناسب بودن آن برای اجرای موسیقی است، چه ساز باشد و چه آواز! این تالار جایگاه مخصوص برای گروه ارکستری دارد و طراحی سالن برای موسیقی – و به خصوص اجرای اپرا – بازیگران را بینیاز از استفاده از میکروفون میکند. همین استفاده از میکروفون آسیب زیادی به وَجه تئاتری بینوایان زده است. به قدری که تمرین صدا و نفس در تئاتر هیچ میشود و پوچ! و بخش زیادی از حس بازی هنرپیشهها به همین واسطه از دست میرود. به قدری که از پارسا پیروزفر بودن، نوید محمدزاده بودن و پریناز ایزدیار بودن این هنرپیشههای خوب تئاتری، چیزی جز یک "شو" تر و رتمیز-متاسفانه- بر روی صحنه باقی نمیماند؛ ولیکن مرحبا به هوتن شکیبا و احسنت به سحر دولتشاهی که در هنرورزی خود مستقل از امکان و دستور صحنه هستند و در خیل جمعیت هنرپیشگان بینوایان، خوش میدرخشند.
3- سالن رویال برای همایش و افتتاحیه، و حداکثر برای برنامه کنسرت موسیقی شاید مناسب باشد، ولی چنین سالن بزرگی که از ردیف دهم به بعد چیز زیادی از جزییات صحنه و قیافهها پیدا نیست برای این نمایش پربازیگر مناسب نیست. تالار وحدت علی رغم بزرگیاش، به هرحال سالنی است که برای تماشای اپرا طراحی شده، و در طراحی و چینش صندلیها و حتی سه طبقه بالکن آن، تمام استانداردهای بصری و شنیداری لحاظ شده است.
4- بالا برویم پایین بیاییم الیورتوییست اولین نمایش موزیکال در نوع خود در ایران است. البته که نمایشهای موزیکال زیاد اجرا شدهاند ولی پخش کردن نوار و اجرای پِلِیبَک هیچ نمایشی را موزیکال نمیکند. شاید علت دیگر دوست داشته شدن الیورتوییست بدیع بودن آن برای تماشاگرانش بود.
حالا ما چرا اینقدر ناراحتیم!
اگر کسی کنسرت_نمایش 30 در مجموعه کاخ سعدآباد را ملاحظه کرده باشد، متوجه میشود که منظور از "ریز میبینمت!" یعنی چه؟! این کنسرت نمایش – که به زعم حقیر نه کنسرت بود و نه نمایش!-حتی در ردیف ویآیپی چهره بازیگران و خواننده خیلی ریز دیده میشد، آنهم به دلیل صحنه نامتعارفی که برای این کنسرت در نظر گرفته شده بود. در واقع شما اگر در ردیف اول میایستادید و انتهای آن محیط پر از صندلی را نگاه میکردید هیچ چیزی از بافت تماشاگران دستگیرتان نمیشد، تصور کنید که تماشاگران مذکور در ردیفهای انتهایی چه میدیدند، البته که خدا خیر بدهد دو السیدی بزرگ تعبیه شده در دو طرف جایگاه را. بلیطهای این مخلوط فرهنگی هم از مبالغ متوسط تا مبالغ "الی ماشاءالله" بود. در همین روزها دوباره ملغمه دیگری به اسم اپرای هفت شهر عشق قرار است روی صحنه برود، چرا که نه؟! وقتی دیدن سلبریتیها هرچند در ارتفاع دور، برای تماشاگران متوسط تا دارا، واجد ارزش است، طبیعی است که چنین تقاضایی راه را برای عرضه نیز باز میکند، آنهم با بلیط 255 هزارتومانی، فقط من نمیدانم چرا همهی ما گیر دادیم به این بینوایان بینوا!
"از ماست که بر ماست" یا "دیگی که برای من نمیجوشه..!"
حال سخن این است چرا چنین هجمه –به ظاهر- هماهنگ و یکپارچهای برای تئاتر بینوایان انفاق افتاده است، چرا با این حجم و شدت برای کنسرت 30 اتفاق نیفتاد؟ و چرا در حال حاضر برای اپرای هفت شهر عشق اتفاق نمیافتد؟
البته که کنسرت سی، علمدارش همایون شجریان بود و سهراب پورناظری، چند تا هنرپیشه خوش سیمای سینمایی هم داشت حالا! یعنی کلا اهالیاش بیشتر از دنیای موسیقی بودند یا سینما! تئاتری نبودند که کسی ناراحت بشود.
یا اپرای هفت شهر عشق نه کارگردانش تئاتری است و نه هنرپیشههایش، خوب چه کاری است بساطشان را به هم بزنیم، ما تئاتری هستیم و به خودمان کار داریم! وقتی یک نفر میگوید "چرا باید به یک هنرپیشه در نمایش بینوایان 45 میلیون دستمزد داده شود"- نام گوینده در سایتهای خبری موجود است- اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که این هنرپیشه بینوا که سالها خاک صحنه خورد تا اینکه یک فیلمی بازی کرد و تازه مردم شناختندش، چه اشکالی دارد حالا در تئاتر شبی هم 45 میلیون – به ادعای مدعیان- گرفته باشد؟! چه اشکالی دارد جمیع هنرپیشههای تئاتر، با درایتِ کارگردان در جذب اسپانسر خصوصی به نان و نوایی رسیده باشند؟ چرا چنین هجمهای – با این وسعت البته- در بین هنرپیشههای سینما نسبت به همدیگر وجود ندارد!
وقتی برای نمایش دکتر مصدق اسپانسر خصوصی هزینه میکند ولی نمایش نمیفروشد و دیده نمیشود، کسی هم ناراحت نمیشود. نمایش ارزشی سهروردی پول از مرکز هنرهای نمایشی میگیرد و با سالن تقریبا خالی اجرا میرود قلب کسی به درد نمیآید، وقتی 100 میلیون به کارگردانی پول میدهند تماشاخانه خصوصی خودش را راه بیندازد باز هم اشکالی ندارد، فقط اشکال آنجاست که چرا یکی از اهالی تئاتر توانسته اسپانسر خصوصی جذب کند، سالن خصوصی بگیرد، و نمایشش هم پر فروش شود! حالا که نه پول بیتالمال گرفته که بگویند به دیگران کم میرسد، نه سالن دولتی گرفته که بگویند جای دیگران تنگ می شود، و "نه" و "نه" های دیگر، متاسفانه چارهای جز ارجاع به تنگ نظری نمیماند.
آیا واقعا این نمایشهای پرهزینه برای طبقه اشراف تولید میشود؟ پس آن بلیطهای 55 هزارتومانی سالن رویال را طبقه متوسط اشراف میخرند؟ یا بلیطهای 75 هزارتومانی سالن رویال را طبقهی بالای متوسط اشراف؟
بلیطهای 140 هزارتومانی -میسیسیپی- تالار وحدت را چه کسی می خرد؟ یا بلیطهای 120 هزارتومانی نمایش دکتر رفیعی را چطور؟ و بلیط های 95 یا 80 یا 75 یا 65 یا 55 و در نهایت 35 هزارتومانی تالار وحدت را چه کسی میخرد؟
اگر واقعا طبقه اشراف تمایل دارد بلیط گران برای تئاتر بخرد و در سالن گرانقیمت بنشیند و نه در تالار وحدت، پس قطعا او مشتری دایمی تئاتر نیست! چه بسا نمایشی -به زعم دوستان منتقد و جناب وزیر فرهنگ- لاکچری نباشد هیچوقت به دیدن تئاتر نرود و ترجیح بدهد پولش را در هتل صرف سالن شنا و ماساژ و غذای لاکچری کند. چه اشکالی دارد طبقهی اشرافی که هزینه هر نفر صبحانهاش در هتل اسپیناس خیلی بیشتر از هزینه بلیط تالار وحدت است را به سالن رویال بکشانیم تا تئاتری که -به زعم هنرمندان- لاکچری و بیارزش است را ببیند و 185 را هم بدهد و ککش هم نگزد، و آبی هم به آسیاب تئاتر ریخته باشد.
و هر کسی – دانشجو یا کارگری - که مجبور است در بالکن سالن رویال بنشیند، البته که در تالار وحدت هم مجبور است در بالکن دوم یا سوم بنشیند و غرزدنها و انتقادات هنرمندان تغییری در حال و جایگاه او نخواهد داد.
آن چیزی که جای خالی خود را این روزها بیشتر مینمایاند، یارانهایست که بخش فرهنگی دولت باید برای طبقه متوسط ولی هنردوست جامعه در نظر بگیرد، از جمله دانشجویان تمام رشتهها به طور عام و دانشجویان رشتههای هنری و تئاتر به طور خاص. و برای رسیدن به تعیین و تخصیص چنین یارانهای میتوان از تجربه کشورهایی که تا کنون راهکارهای موفقی در این زمینه داشتهاند یاری گرفت، نه اینکه از هنرمند تئاتر که چندماه بدون دستمزد در سالن تمرین کرده و حالا در انتظار نتیجه زحماتش کار را به روی صحنه بردهاست، انتظار داشت بلیطهای نمایشش را مجانی به دانشجو و دانش آموز یا افراد نخبه طبقه متوسط بدهد. هنوز هم در سالنهایی مثل ایرانشهر که گروههای تئاتری در روزهای به خصوصی برای دانشجویان تخفیف قایل میشوند، در واقع از جیب و هزینه خود میزنند و به نوعی دولت باید بابت کمکاری خود در این زمینه از ایشان متشکر و ممنون باشد، ولی لطف این هنرمندان، در شبهای خاص و کمتماشاگر تئاتر، نباید این انتظار را ایجاد کند که باقی نمایشهایی که در تمام شبها با سالن پر به اجرا میروند و دغدغهی پر کردن صندلی ندارند هم از جیب خود برای آنچه که در واقع بخشی از وظایف دولت است، هزینه کنند.
*عضو انجمن منتقدان خانه تئاتر، عضو کانون نمایشنامه نویسان خانه تئاتر و مدیرانتشارات " ادبیات نمایشی"
سی و یک نما_ پس از حواشیِ به وجود آمده برای چند تئاتر، در توضیحاتی که از سوی روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی به انتشار رسید؛ مشخص شد که "بینوایان" به کار خود ادامه خواهد داد و اجرای "آب برای شکلات" متوقف شده است.