ریحانه محمودی (سی و یک نما) - تا کنون پنج روز از برگزاری جشنوارهی سی و ششم فیلم فجر گذشته و نشستهای خبری در برخی از موارد با حضور پر نخوت و تفاخر شخص یا اشخاصی از عوامل فیلمها همراه بوده است؛ از کارگردان گرفته تا بازیگران. فضایی که عمدتاً به سمت اصرار از ما و انکار از آنها و پاسخهای مغرورانهی سازندگان پیش میرود و بی نتیجه به اتمام میرسد. البته که نباید منکر سوالهای گاه بیربط و سطحیِ تعدادی از خبرنگاران نیز شد، سوالها و نظریههای بعضاً فاقد ارزش رسانهای و تملق گوییهای بی وقت؛ آن قدر که دلمان می خواهد سر در گریبان پنهان کنیم و بگوییم : "به خدا که ما از اینان نیستیم!"
سی و یک نما_ نشست خبری فیلم "عرق سرد" در پردیس ملت با حضور عوامل فیلم برگزار شد. در ادامه گزارش تصویری این نشست را خواهید دید:
عکسها: امیر حقبر
ریحانه محمودی(سی و یک نما) - "لاتاری" جدای از پیام و مضمونش که تبلیغ آتش به اختیاری و دست به چاقو و اسلحه شدنهای خودسرانه در لوای غیرت ایرانیست؛ کارتون است! یک فانتزی یک نقاشی کودکانه که از قضا در نمایش همان نقاشی کودکانه هم الکن مانده چونان بر سرِ غیرت آمدنِ مردی ایرانی و به قتل رساندن شیخی عرب در کلابی در دبی و کشاندنش بر زمین و رو به دوربینهای مدار بسته رجز خواندن و از این آرتیست بازیهای نخ نما و توی ذوق بزن!
فانتزیست چون همان قدر که تجاوز و بهرهکشیهای جنسی از دختران ایرانی در کشورهای عربی اتفاقی شوم از دیروز تا هنوز است دقیقا به همان میزان هم هرگز ایرانیای در "دوبی" یکی از همین متجاوزین را این چنین که در فیلم نمایش میدهد به سزایش نرسانده که اگر رسانده بود و اثرگزار بود همچنان این اتفاق شنیع به همین سهل و ممکنی در این کشورها برای دختران و زنان این سرزمین رخ نمیداد. پس یا هرگز مردی ایرانی این کار را نکرده و یا اگر کرده بی فایده بوده است!
گفتنی زیاد هست دربارهی "لاتاری" و من به چند نکته بسنده میکنم نکاتی از طرف مخاطبی
که روزی پای" ایستاده در غبار" و "ماجرای نیمروز" ایستاد و حالا پای ایستادگیاش لغزیده است!
لاتاری سومین فیلم سینمایی محمدحسین مهدویان یک نااُمیدی محض است برای سینمای خودش و مخاطب فهیمش.
فیلمی با موضوعی ملتهب و حساس مثل ترانزیت دختران ایرانی و تجاوز به آنان در کشورهای عربی که آخر سر هم سوژه را حیف کرده و هم بازی بی عیب و نقص بازیگرانش را.
لاتاری در یک سوم اول قابل پذیرشتر است. پسری فقیر که دختر تاجر ورشکستهای را میخواهد که پدر دخترک راضی نیست و این مخالفت تا جایی ادامه پیدا میکند که دخترک روزی از طریق یکی از دوستان پدر خودش برای شغل مترجمی که بعدا معلوم میشود مدلینگ بوده به دوبی میرود و...
در این قسمت محمدحسین مهدویان خود را یک فیلمساز دغدغه مند اجتماعی نشان میدهد. در یک سومِ دوم، ابراهیم حاتمی کیا میشود و آخر سر هم با حلول یک مسعود ده نمکی جدید رو به رو هستیم که فیلم را به شیوهی سنتی فیلم هندیهای قهرمان محور پایان میدهد.
لاتاری بازیهای حیرت انگیزی دارد ساعد سهیلی درخشان است درخشان! بازیگری که همین حالا هم به تصویری معاصر از ژانری از جوانان ایرانی تبدیل شدهاست. جایش که به قطع در میان نامزدها خواهد بود و اگر شب اختتامیه هم با سیمرغ به خانه رفت اصلا تعجب نکنید او لیاقتش را دارد.
هادی حجازی فر هم که جلوی دوربین به قدری فوکوس میکشد و تمرکز میگیرد که در سکانسهای حضورش هیچ کس را جز او نمیبینید؛ بازی درونی با توجه به جزئیات و پرداخت دقیق و درست زبانِ بدن. کاش زودتر سینمای ایران پیدایش کرده بود و کاش بداند که چهقدر دوست داریم زاویههای دیگری از تواناییهای او را ببینیم.
جواد عزتی هم میزان حضورش در فیلم با تاثیرگزاری مثبت و افزودنش بر جذابیت فیلم رابطه معکوس دارد. شاید کوتاه و قطعا چشمگیر.
صد البته که لاتاری نقاط قوتی دیگری هم دارد مثل فیلم برداریای که به نوعی امضای مهدویان است. مثل تدوینی که کمتر از ریتم میافتد. مثل موسیقیای که به اندازهاست و به هنگام و استانداردهایی دیگر که اگر از همان اول در سینمای محمدحسین مهدویان سراغ نداشتیم اینقدر برای تماشای ساختهی جدیدش مشتاق نبودیم.
اما آن چه در نهایت از لاتاری دستگیرمان میشود این است که جهان بینی و سینمای محمد حسین مهدویان بی شک تحت تاثیر مراوده و دوستی با سید محمود رضوی(تهیه کننده) و معاشرانش قرار گرفتهاست؛ تهیه کنندهای که با سبقهی سیاسی و مواضع مشخصش به اکثریت قریب به اتفاق سوالهای خبرنگاران میخندید و کارگردان فیلم هم به پیروی از او...
عجیب این که در نشست خبری، کارگردان و تهیهکنندگان فیلم لاتاری آن را فقط یک فیلم دانستند و نه بیشتر که قرار نیست در سینما اثری بر مخاطب بگذارد (از حیث خشونت طلبی و نمونههایی از این دست) شاید بهتر بود اسم لاتاری "آتاری" میشد. درست مثل یک بازی که نباید جدیاش گرفت تا دست کم خیالمان راحت باشد که قرار نیست با ارائهی پیام نابهجایش الگویی غلط برای مخاطبِ عمدتاً جوان و عاصی امروز شود.
سی و یک نما_ روز گذشته با نمایش دو فیلم مهم در جشنوارهی سی و ششم فیلم فجر، تنور جشنواره داغتر شد و شاهد حضور حداکثری عوامل فیلمها و اصحاب رسانه در پردیس سینمایی ملت بودیم. دو نشست شلوغ و پر سر و صدا که البته از حیث زمانبری و جنجالی بودن نشست خبری "لاتاری" پیشتاز بود.
در ادامه گزارشی از سومین روز جشنواره را در قاب تصویرهای امیر حقبر خواهید دید:
پس اعلام اسامی فیلمهای منتخب از سوی هیأت انتخاب مستند، سیمون سیمونیان مدیر دبیرخانه جشنواره سی و ششم فیلم فجر اعلام کرد: فیلم «موج نو» ساخته احمد طالبینژاد به تهیهکنندگی احمد طالبینژاد و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که پیش از این در گروه هنر و تجربه اکران شده بود، به دلیل مغایرت با آئیننامه نمیتواند در فهرست نهایی فیلمهای ارائه شده قرار بگیرد و با احترام به نظر هیأت انتخاب بخش مستند، «موج نو» از این فهرست حذف می شود.
سی و یک نما - مهران احمدی که «مصادره» اولین تجربه او در مقام کارگردانیِ فیلم بلند سینمایی است، در چند سکانس پایانی فیلم جلوی دوربین رفت.
سی و یک نما - مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر اعلام کرد: «سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در محلی غیر از برج میلاد برگزار خواهد شد. پس از هشت سال که برج میلاد محل برگزاری ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر بود امسال مهمترین رویداد سینمایی کشور در محلی غیر از برج میلاد برگزار خواهد شد که به زودی معرفی می شود.»
سی و یک نما- مراسم پایانی بخش دارالفنون سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر روز سه شنبه ۵ اردیبهشت در ساختمان مدرسه دارالفنون برگزار میشود.
سی و یک نما- رضا کیانیان با بیان اینکه امسال سینما فلسطین برنامههای ویژهای برای حاضران در این محل دارد، از برگزاری کارگاههای جشنواره جهانی و نشستهای پرسش و پاسخ با هنرمندان در محل سینما خبر داد.