دایی جان ناپلئون
داییجان ناپلئون ماندگارترین مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی قبل از انقلاب به کارگردانی ناصر تقوایی است که در سال ۱۳۵۵ از طریق تلویزیون پخش میشد. این مجموعه تلویزیونی بر اساس رمانی به همین نام به قلم نویسنده طنزپرداز معاصر ایرانی ایرج پزشکزاد نوشته شده و توسط ناصر تقوایی کارگردانی و تولید شد.
بازیگران این مجموعه غلامحسین نقشینه، پرویز فنیزاده، نصرتالله کریمی، پرویز صیاد، سعید کنگرانی، محمدعلی کشاورز، اسماعیل داورفر، پروین ملکوتی، مهری ودادیان، جهانگیر فروهر، پروین سلیمانی، محمد ورشوچی، غلامحسین لطفی،مستانه جزایری، مینو ابریشمی، بهمن زرین پور و....هستند.
راوی هوشنگ لطیفپور
آهنگسازشیدا قرهچهداغی
سعید کنگرانی در نقش سعید راوی داستان، پسر آقاجان و خواهر زاده داییجان است که در آغاز داستان عاشق لیلی دختر داییجان ناپلئون میشود و از همینجا ما از زبان او با این خانواده آشنا می شویم.
شخصیتهای محوری این داستان در کنار سعید عبارتند از
پرویز صیاد در نقش اسدالله میرزا: او مردی عیاش و خوشگذران است که در وزارت خارجه کار میکند. برای او که نقش اول داستان وی را عمو اسدالله مینامد هیچ چیز دنیا جدی نیست به ویژه نگاه غضبآلود شوهرها وقتی با خانمهایشان شوخی میکند. اسدالله میرزا یک بار ازدواج کردهاست ولی همسرش وی را به خاطر مرد دیگری ترک میکند و از آن زمان اسدالله در صدد اغوای زنان، به خصوص زنان شوهردار بر میآید. هر وقت کسی از او در مورد زنش سؤال میپرسد او به شدت افسرده میشود.
غلامحسین نقشینه در نقش داییجان ناپلئون: او مسنترین فرد خانواده و نایب (ستوان) سوم بازنشسته قزاق است و باور دارد که در بسیاری از جنگهای بین قوای قزاق و انگلیس در جنوب ایران با انگلیسیها جنگیدهاست. او دچار انگلوفوبیا است و شباهتهای زیادی بین خود و ناپلئون میبیند. وی به مرور زمان دچار این توهم میشود که امپراتوری بریتانیا، که در آن زمان همراه متفقین به ایران لشکرکشی کرده بود، به خاطر خرده حسابهای قدیمی، درصدد از بین بردن او است.
پرویز فنیزاده در نقش مش قاسم: مش قاسم از اهالی روستای کوچک غیاثآباد و خدمتکار بسیار وفادار داییجان است. او نیز براثر تلقینهای داییجان تصور میکند که در جنگهای بسیاری علیه انگلیس شرکت داشتهاست.
نصرتالله کریمی در نقش آقاجان: او پدر سعید، راوی داستان،از خانواده «الدولهها» و «السلطنهها» نیست بلکه یک دارو ساز تجربی است که قوم و خویش و مشتریهای دواخانه او را «دکتر» صدا میزنند. داییجان ناپلئون ازدواج خواهرش با یک بازاری معمولی را بزرگترین فاجعه تاریخ میداند. از سوی دیگر، آقاجان بر خلاف داییجان، ناپلئون بناپارت را ماجراجویی میداند که اروپا را به خاک و خون کشاند. این دو موضوع موجب اختلاف و درگیری این دو شخصیت از سالها پیش بوده است. جنگ اصلی بر اثر یک سوء تفاهم در شب مهمانی شروع میشود. استراتژی آقاجان (نصرت کریمی) در مبارزه با داییجان به تدریج از حالت رو در رو تبدیل به تظاهر به دوستی و از پشت ضربه زدن میشود (با تقلید از استراتژی انگلیس). او همواره سعی میکند با قوت بخشیدن به این توهم داییجان ناپلئون که انگلیسیها هنوز با او دشمنی دارند و در صدد کشتنش هستند، داییجان را تحت فشار روحی و مالیخولیایی قرار دهد.
سلطان صاحبقران
سلطان صاحبقران نام یک مجموعه تلویزیونی تاریخی از زندگی ناصرالدین شاه است که در سال ۱۳۵۴ توسط علی حاتمی و برای تلویزیون ساخته شدهاست.
بازیگران این سریال جمشید مشایخی، پرویز فنیزاده، زری خوشکام، ناصر ملکمطیعی، ایرن، سعید نیکپور، محمود نوربخش، سعید امیرسلیمانی، صادق بهرامی، سعید پورصمیمی، مرتضی احمدی، کنعان کیانی، اسماعیل داورفر، جهانگیر فروهر، مهری ودادیان، مرضیه برومند، رضا بابک و... هستند و موسیقی متن بینظیر آن را واروژان ساخته است.
این مجموعه تلویزیونی را علی حاتمی با توجه به اشتیاقش به بازگویی تاریخ معاصر ایران به شبکه دوم تلویزیون ارائه داد تا بدین وسیله به روایت مقطع مهمی از تاریخ معاصر ایران بپردازد.
این مجموعه تلویزیونی در سیزده قسمت و به طریقهٔ سیاه و سفید توسط تلویزیون ملی ایران تهیه گردید و نخستین بار در تاریخ پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۳۵۴ از شبکه دوم تلویزیون به نمایش درآمد و سپس یک بار دیگر در ۷ تیر ۱۳۵۶ از سیمای ایران پخش گردید.
بعد از انقلاب، این مجموعه تلویزیونی از هیچیک از شبکههای تلویزیونی ایران بازپخش نشد. در اوایل سال ۱۳۸۶ محمدمهدی دادگو، تهیهکننده سینما اعلام کرد که قصد دارد دو نسخه سینمایی «امیرکبیر» و «میرزا رضا کرمانی» را از مجموعهٔ «سلطان صاحبقران»، تدوین و روانه پرده سینماها کند. امّا در تیرماه ۱۳۸۶ زری خوشکام، همسر علی حاتمی، مخالفت خود را با بازسازی این دو فیلم سینمایی از مجموعه تلویزیونی «سلطان صاحبقران» اعلام کرد.
داستان از روز دوازدهم ذیقعده سال ۱۳۱۳ (قمری) آغاز میشود. زمانی که ملیجک (پرویز فنیزاده) که نور چشمی سلطان محسوب میشود، سلطان ناصرالدینشاه قاجار (جمشید مشایخی) را از خواب بیدار میکند تا مهیّای جشنها و مراسم مربوط به پنجاه سالگی سلطنتش شود. امّا ناصرالدین شاه به خاطر پیش بینی منجم باشی دربار که پیشگویی کردهاست که پس از پنجاه سال سلطنت ممکن است که علیه جان وی سوء قصدی صورت بگیرد، نگران است. او اعلام میکند که مایل نیست کسی را ملاقات کند، و سپس رئیس نظمیه و حکیمباشی و برخی درباریان را به حضور میپذیرد و برای سرگرمی صورت ملیجک را نقاشی میکند و به مرور خاطرات خویش میپردازد. اینطور که پیداست شاه از برخی کارهای گذشته خود از جمله به خصوص از رفتاری که با میرزاتقی خان امیرکبیر (ناصر ملکمطیعی) داشته و او را پس از برکنار کردن از صدراعظمی، به قتل رساندهاست، پشیمان است. به تدریج وی به رؤیایی که ما آن را با فلاش بک میبینیم، فرومیرود و در ذهن خویش کمکها و راهنماییهایی را که امیرکبیر برای بر تخت نشاندن او انجام داده و روز انتصاب امیرکبیر به صدراعظمی و نیز ازدواج او با خانم عزتالدوله (زری خوشکام) تنها خواهر تنی شاه را به خاطر میآورد. امّا اندکی بعد مهد علیا، مادر ناصرالدین شاه (ایرن)، با داماد خویش، امیرکبیر، به دشمنی و لجاجت برمیخیزد و نزد دخترش عزتالدوله (زری خوشکام)، که به دیدار او آمدهاست، از امیر بدگویی و گلایه میکند. عزتالدوله میکوشد اختلافات شوهرش امیرکبیر با مادر خود، مهد علیا را برطرف کند که موفق نمیشود. نهایتاً عزتالدوله همسرش را در جریان حوادث پشت پرده قرار میدهد و امیر را از نقشهٔ شومی که مادرش مهدعلیا، علیه او چیدهاست، آگاه میسازد. در این اثنا میرزا آقاخان نوری (جهانگیر فروهر) که به جرم اختلاس به کاشان تبعید شده بود نیز، نقض قانون کرده و بدون رُخصت وارد تهران میشود و از ترس واکنش امیر نظام و برای فرار از مجازات بست مینشیند. امّا میرزاتقی خان امیرکبیر برای پایان دادن به بستنشینی میرزا آقاخان زنجیرهایی را که او خود را با آن بستهاست پاره میکند. در مقابل میرزا آقاخان نوری نیز با نفوذ به سفره خانهٔ مهدعلیا (مادر شاه) راه تأثیر بر تخت سلطنت را مییابد و شروع به توطئه چینی علیه امیرنظام میکند. او ضمن تبانی با مهدعلیا، با وی هم پیمان میشود تا دشمن مشترک خود، امیرکبیر، را از میان بردارند. توطئهای که سرانجام به نتیجه میرسد و ناصرالدین شاه را به برکناری و سپس قتل امیرکبیر وادار میسازد. میرزا آقاخان که خود را با همین قبیل اقدامات تا مقام صدراعظمی بالا کشاندهاست، تحتالحمایهٔ سفارت انگلیس بهشمار میآید و پس از بازگشت قبلهٔ عالم از سفر، با خدعهٔ جهانخانم (مهد علیا) که خود را محتضر و رو به موت نشان میدهد و بدینسان ترحم شاه را برای میرزا آقاخان جلب میکند، مورد عفو ملوکانه قرار میگیرد. قسمتهای دیگر مجموعه تلویزیونی به ماجرای قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان، موضوع روابط عجیب شاه با ملیجک (پرویز فنیزاده)، ماجرای ترور شاه در بارگاه شاه عبدالعظیم بدست میرزا رضا کرمانی (سعید نیکپور)، جریان بازپرسی و سین جیم یا استنطاق میرزا رضای کرمانی و… پرداختهاست.
طلاق
طلاق نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی است که در سال ۱۳۵۶ و به کارگردانی «مسعود اسداللهی» ساخته و از تلویزیون پخش شد.
طلاق را مسعود اسداللهی با همکاری محمود استادمحمد نوشت و مسعود اسدالهی و ژیلا سهرابی نقش اصلی آن را بازی می کردند و در قسمتهای مختلف این مجموعه بازیگرانی چون جمشید مشایخی
رضا کرمرضایی
محبوبه بیات
شهلا میربختیار
فرزانه تأئیدی
مهین شهابی
هوشنگ بهشتی
آهو خردمند
مهری مهرنیا
مهدی فخیمزاده
اکبر زنجانپور
محسن مهدوی
معصومه تقیپور
اشرف کاشانی
آزیتا لاچینی
کامران نوزاد
صدیقه کیانفر و
نگار حضور داشتند.
مجموعه تلویزیونی «طلاق» در ۹ قسمت ساخته شد و معضل طلاق را در جامعه شهری، موضوع داستانهای خود قرار داد. این مجموعه تلویزیونی، شخصیت ثابتی داشت که خبرنگار یک مجله بود و با تدابیری سعی میکرد به کمک نامزدش، خانوادههای از همپاشیده را سامان دهد.
گوگوش تیتراژ سریال طلاق را خوانده است
از نکات جالب این سریال میتوان به اولین حضور لیلا حاتمی در مقابل دوربین اشاره کرد که به واسط خواهر زاده پدرش، ژیلا سهرابی ( بازیگران اصلی زن سریال طلاق)، در این مجموعه تلویزیونی، اشاره کرد.
به گفته زری خوشکام مادر لیلا حاتمی، ژیلا سهرابی روزی به خانه آنها آمده و به آنها میگوید که برای سریال طلاق به دنبال دختر بچه ای سه ساله میگردد و از ما درخواست کرد که لیلا را برای این سریال با خود ببرد.
خانهبهدوش
خانه به دوش یکی از پرطرفدارترین سریالهای قبل از انقلاب که در میان مردم، با نام شخصیت اول داستان یعنی مراد برقی معروف بود نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی است که در سال ۱۳۵۲ و به کارگردانی «پرویز کاردان» ساخته و از تلویزیون پخش گردید.
خانهبهدوش را (مراد برقی) احمد بهبهانی، مهدی قریشی، پرویز خطیبی و ایرج جنتی عطایی نوشته اند و کارگردان آن پرویز کاردان است.
بازیگران این مجموعه تلویزیونی پرویز کاردان، نگار، اصغر سمسارزاده، روحالله مفیدی، ناصر گیتیجاه، مینو، غلامحسین بهمنیار، حسین حسینی، مرتضی نعمتیجو، معصومه تقیپور، پرویز شاهینخو هستند و موسیقی متن آن اثر بابک بیات است.
داستان سریال دربارهٔ یک آدم تنها و کم درآمد به نام «آقا مراد» (با بازی پرویز کاردان) است که کارش تعمیر برق خانهها و لوازم برقی منزل است. او یک مرسدس بنز کهنه و قراضهای دارد، که اسمش را «یاقوت» گذاشته و آن را همچون خانهای سیار تزئین کردهاست و با آن در خیابانها میگردد و به دنبال مشتری است. تا آنکه روزی گذرش به خانهای میافتد، که هفت دختر با پدر و مادرشان در آن زندگی میکنند. پدر خانواده یک بازاری پولدار به نام «جعفر آقا» (با بازی ناصر گیتیجاه) است. مراد برقی به کوچکترین دختر این خانواده محبوبه (با بازی نگار) دل میبازد؛ اما مشکل اینجاست تا آن ۶ خواهر بزرگتر ازدواج نکنند و تشکیل خانواده ندهند ، مراد برقی به وصال یار نخواهد رسید. همین موضوع، ماجراهای گوناگون و طنزآمیزی به بار میآورد.
خواننده تیتراژ این سریال ستار است.
آتش بدون دود
اتش بدون دود نام سریال تلویزیونی ایرانی است که در سال ۱۳۵۳–۱۳۵۴ و به کارگردانی نادر ابراهیمی ساخته و از تلویزیون پخش شد. این مجموعه بر پایهٔ رمان آتش بدون دود نوشتهٔ نادر ابراهیمی ساخته شده است.
بازیگران این مجموعه تلویزیونی منوچهر احمدی، منوچهر فرید، محمدعلی کشاورز، مهری ودادیان، مهری مهرنیا، اکبر زنجانپور، جمشید گرگین، جعفر والی، مسعود ولدبیگی، فرهاد خانمحمدی و مریم زندی در نقش سلماز هستتد که در سه بخش ساخته شده است:
بخش اول «گالان و سولماز» نام دارد و موضوع آن حول و حوشِ اختلافها و رقابتهای دو قبیله ترکمن - یموت وگوگلان - است.
بخش دوم «درخت مقدس» نام دارد و که در آن، نسل جدید این دو قبیلهٔ ترکمن، به اختلاف و درگیریهای پیشینیان خود ادامه میدهند.
بخش سوم «اتحاد بزرگ» نام دارد و در آن، دو قبیله یموت و گوگلان سرانجام آشتی کرده و برخی افراد آن، با یکدیگر ازدواج میکنند.
دلیران تنگستان
دلیران تنگستان مجموعهای تلویزیونی تاریخی دربارهٔ مبارزه رئیسعلی دلواری و یارانش در تنگستان، دشتی، دشتستان و بوشهر در منطقه جنوب کشور ایران در مقابل امپراتوری انگلستان است. این سریال در ۱۷ قسمت و در طول دو سال از ۱۳۵۲–۱۳۵۰ به کارگردانی همایون شهنواز و تهیهکنندگی «ملکساسان ویسی» ساخته شد که پس از ساخته شدنش حدود سه قسمت از آن حذف شده و الباقی در تلویزیون پخش شد و نخستین بار، در اسفندماه ۱۳۵۳ از تلویزیون ملی ایران به نمایش درآمد و پخش آن، تا بهار ۱۳۵۴ ادامه داشت.بعد از آن هم این سریال محددا مورد ممیزی قرار گرفت و تنها سریالی است که بعد از انقلاب هم از تلویزیون پخش شده است.
همایون شهنواز این سریال را بر اساس کتاب «دلیران تنگستانی» نوشته محمدحسین رکنزاده ساخته و در کنارهمایون شهنواز ابراهیم مختاری نیز آن را کارگردانی کرده است.
بازیگران این سریال، محمود جوهری، منوچهر فرید، اسماعیل داورفر، نعمتالله گرجی، ولی شیراندامی، عنایتالله شفیعی، مستانه جزایری، شهروز رامتین، کاظم افرندنیا، منوچهر آذر، مهری ودادیان، علی ژکان، حسین محجوب، آتش خیر، کاوه مخبری، هاشم ارکان،جواد سلیمانی زاده، قاسم پورشکیبا، هایگار استپانیان، هایگار حامدی، یدالله محمدنژاد و راوی هوشنگ لطیف پور است.
مجموعه تلویزیونی دلیران تنگستان گرچه برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» «محمدحسین رکنزاده آدمیت» بود اما «همایون شهنواز» (نویسنده و کارگردان ) برای ساخت این اثر از ۱۱ کتاب ترجمه شده، ۷ کتاب ترجمهنشده و روزنامههای حبلالمتین، عصر جدید و همچنین از ۱۱۰ فقره سند و ۱۸۰۰ قطعه عکس و یادداشتهای رهبران و بازماندگان جنبش تنگستان بهعنوان منابع اصلی استفاده کرده است. این سریال دو بخش تاریخی را زیر پوشش قرارمیدهد؛ ابتدا به دوره کوتاه مبارزات «احمد تنگستانی» و چند سال بعد، به ادامهدهنده راه او، «رئیسعلی دلواری» میپردازد.
از حواشی این سریال مرگ محمود جعفری در نقش رئیسعلی بود که پس از فیلمبرداری این سریال در سن سی و یک سالگی به همراه همسرش در یک تصادف کشته شد
سریال غریبه
غریبه نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی است که در سال ۱۳۵۴ و به کارگردانی «محمدعلی زرندیفر» ساخته شد و از تلویزیون پخش میشد و نویسنده ان میهن بهرامی
بود.
بازیگران این سریال عبارتتد از:
تاجی احمدی
شهروز رامتین
توران مهرزاد
عزتالله رمضانیفر
کیومرث ملکمطیعی
غلامحسین نقشینه
حسین محسنی
ایرن
آتش خیر و
مجید مظفری.
دختری شهرستانی به منظور کار و ادامهٔ تحصیل از خانوادهاش میگریزد و به تهران میآید. ماجراهای تلخ و شیرینی که برای او در این شهر بزرگ رخ میدهد، او را بیش از پیش مصمم میکند تا خود را برای شرایط جدید و آینده آماده کند. دختر هربار با آدمهای گوناگونی آشنا میشود و تلاش میکند در زندگی آنان، تحولی ایجاد کند.
تیتراژ این سریال را "شاهرخ" خوانده است
تلخ و شیرین
تلخ و شیرین نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی است که در سال ۱۳۵۳ و به کارگردانی «منصور پورمند» ساخته شد و از تلویزیون پخش شده است.
بازیگران مجموعه تلخ و شیرین
به نویسندگی احمد بهبهانی
حسین عرفانی
ثریا قاسمی
صدیقه کیانفر
منوچهر والیزاده
آتش خیر
نعمتالله گرجی
نادره خیرآبادی
ناصر گیتیجاه
کیومرث ملکمطیعی
اکبر دودکار
هوشنگ بهشتی
گیتی ساعتچی
مرتضی نعمتیجو هستند.
حسنعلی خان به همراه همسر و دخترش به تهران میآیند و در منزل دامادش ساکن میگردند. او اموال و داراییهای خود را ازدست داده است؛ به نحوی که حتی برای تهیهٔ امکانات ازدواج دختر دومش - پروانه - نیز درماندهاست و بدین ترتیب امیدوارند در تهران بتوانند زندگی و آیندهٔ بهتری برای خود بسازند. او دست به سوی اقوام و وابستگان دور و نزدیک دراز میکند، اما هریک از آنان به نحوی، از کمک به او خودداری میکنند، تا آنکه …
این مجموعه تلویزیونی، شیوه زندگی و طرز تفکر سه نسل پیاپی را به تصویر میکشد. از طرفی، عشاق جوانی که پس از ازدواج، به فکر آینده خود و تهیهٔ مسکن و پرداخت قسط و پسانداز هستند و از سوی دیگر نسلی قدیمی، که در افکار کهنه و مالومنال خود غوطهور هستند. ماجراهای این مجموعهٔ تلویزیونی ۱۳ قسمتی، از برخورد و تداخل آرای این نسلهای گوناگون شکل میگیرد و پیش میرود.
مرد اول
مرد اول نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی است که در سال ۱۳۵۵ و به کارگردانی «پرویز کاردان» ساخته شد و از تلویزیون پخش گردید. محل فیلمبرداری صحنه های داخلی این سریال در یک خانه قدیمی و مجلل واقع در خیابان امیریه، سر پل امیربهادر بود و صحنه های خارجی در دکورهای استودیو پارس فیلم فیلمبرداری شدند.
بازیگران آن عبارتند از:
مهین شهابی
گرشا رئوفی
رقیه چهرهآزاد
نعمتالله گرجی
ولیالله شیراندامی
اسماعیل محرابی
ثریا حکمت
آزیتا لاچینی
عنایتالله بخشی
خسرو شجاعزاده
ناصر گیتیجاه
روحالله مفیدی
حمید طاعتی
حسین حسینی
محمود بهرامی
آتش خیر
حوادث این مجموعه تلویزیونی که در اواخر دوره قاجاریه رخ میدهد، دربارهٔ خانوادهٔ متوسطی است که میخواهند هم به آداب و سنن قبلی خانوادگی- اجتماعی خود پایبند باشند و هم خود را با روزگار و شرایط جدید سازگار کنند و همین امر منجر به کشمکشها و مشکلاتی میشود. در این مجموعه تلویزیونی سعی شده در قالب زندگی یک خانواده ایرانی، دگرگونیها و وقایع اجتماعی- سیاسی سالهای پس از ۱۲۹۹ خورشیدی، نظیر تغییر لباس، گرفتن شناسنامه و غیره مطرح و به تصویر کشیده شود.
چنگک
چنگک نام یک مجموعه تلویزیونی جنایی/پلیسی ایرانی به کارگردانی «فریبرز صالح»، «جلال مقدم»، «محمد متوسلانی»، «فرخ ساجدی»، «جواد طاهری»، «امیر قویدل» و «اسحاق نعمان» است که در سال ۱۳۵۵ تولید و در دو نوبت از تلویزیون پخش گردید که
نویسندگی این مجموعه پلیسی نیز به عهدهی فریبرز صالح و
احمد بهبهانی بوده است.
بازیگران این سریال مرتضی احمدی
عزتالله مقبلی
جلال پیشوائیان
فرخ ساجدی
پروین دولتشاهی
ابراهیم روشنیان
ایرج سرباز
علی بدیعی
سهیل سوزنی
حسین صدر
فرزانه تائیدی
بهروز بهنژاد
داریوش ایراننژاد هستند و سازنده موسیقی متن آن بابک بیات است.
در هر قسمت از این مجموعه پلیسی تلویزیونی، با نگاهی جدید ، به یکی از مفاهیم یا مشکلات زندگی اجتماعی و پروندههایی مرتبط با آن میپرداخت.