مشکل عمده رسانه ملی ما در وهله اول باور نکردن مدیران و مسئولانی است که به آمار و ارقامی دلخوشند که صحت ندارد ضمن اینکه مخاطب امروز حق انتخاب بیشتری نسبت به گذشته داشته و اگر از برنامه ای خوشش نیامد، براحتی شبکه را عوض می کند.همین موضوع کار برنامه سازان تلویزیون را هم سخت تر کرده، موضوعی که گویا چندان مورد توجه نیست.
نکته اول : کمبود بودجه توجیه اصلی دست اندرکاران از جمله برنامه سازان و مدیران است که شاید قابل قبول باشد اما برای نبودن خلاقیت در برنامه سازی قابل توجیه نیست و آنها برای تولید برنامه هایی که فقط آنتن پر می کنند و بودجه را هدر می دهند هیچ دلیل قانع کننده ای وجود ندارد.
نکته دوم : به نظر می رسد که محدودیت ها نمی تواند دلیل موجهی برای عدم وجود جذابیت باشد و تولید برنامه های خوبی همچون خندوانه، دورهمی ، نود، هزارداستان و...گواه این موضوع است. برنامه سازی که خلاقیت داشته باشد و روی سوژه هایش کار کرده و فکر شده عمل کند، حتما می تواند اثر خوبی تولید کند.
نکته سوم: موضوع نبودن خلاقیت در برنامه سازی چیزی نیست که فقط مربوط به تلویزیون و بودجه ملی باشد بلکه در برنامه سازی های دیگر نیز شاهدش هستیم. مثلا برنامه های اینترنتی همچون آبان، دیددرشب، چارگوش و...در حوزه های موسیقی، زنان، گفتگو و... تولید شده است اما در آن برنامه ها هم خلاقیت خارق العاده ای نمی بینیم بلکه فقط تفاوت عمده برنامه سازی در تلویزیون با برنامه سازی اینترنتی را مشاهده می کنیم. تفاوت این است که فضای برنامه سازی اینترنتی به نسبت تلویزیون کمی باز تر است وبرخی صحبت ها که در برنامه تلویزیونی نمی توان زد را آنجا می توان مطرح کرد.
نکته چهارم : بی برنامه گی در انتخاب بعضی از اسپانسر ها به قدری به کیفیت یک برنامه لطمه زده که موجب می شود تا مخاطب به شدت پس بزند وفروش دیگ و قابلمه ، بعضی از برنامه ها را به یک شوخی لوس و بی مزه تبدیل کرده که گاه از دیدن آنها در رسانه ای که می تواند نشانه فرهنگ یک جامعه باشد خجالت می کشیم و کار از عوض کردن کانال می گذرد.
نکته پنجم: مسابقات استعدادیابی همچون جادوی صدا، خنداننده شو ، شب کوک ( که قبلا پخش شده است) و.. از برنامه هائی هستند که می توان چشم امید داشت که بتواند مخاطب جذب کند (که البته آن برنامه ها هم نباید فقط در حد یک مسابقه باقی بمانند بلکه باید استعدادها توسط مربیان شناسایی شوند و به آنها کمک شود تا در مسیر درست استعداد و توانایی شان شکوفا شود.)
نکته ششم : برنامه های بی کیفیت که فقط به واسطه حضور مهمانان ساعت پر می کنند هم از بزرگترین نقطه ضعف های تلویزیون است که به صورت اپیدمی تمام شبکه ها را دچار کرده است.ضمن اینکه تولید برنامه هایی که از هنرمندان به عنوان مهمان استفاده می شود، نمی تواند نشانی از خلاقیت داشته باشد ، هر چقدر هم بگوییم مردم چنین برنامه هایی را دوست دارند، به هر حال به تکرار می افتند.
نکته آخر: کمیت هر روز دارد جای کیفیت در تلویزیون را پر می کند.باید باور کنیم که حالا در دهه ۹۰ تلویزیون در کشور ما مخاطب دارد اما نمی توان به سادگی از کنار این موضوع گذشت که افول کیفی برنامه های این رسانه باعث شده، درصد زیادی از مخاطبانش را از دست بدهد.مسئله ای که نیاز به ریشه یابی دارد اما متاسفانه گویا دست اندرکاران این رسانه ترجیح می دهند به آمارهایی دلخوش باشند که به آنها می گوید مخاطبان زیادی دارید تا دلایلی که به آنها می گوید، مخاطبانتان را از دست داده اید!!