شنبه, 04 آبان 1392 15:59

بار دیگر ...ناصر ملک مطیعی

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)


هما گویا – عکسش را که می بینم ، دلم می گیرد . رد پای زمان جایش را روی چهره اش بیشتر از سی و چند سال گذاشته است.در چهره اش چیزی آن تصنیف قدیمی را برایم زمزمه میکند: "بهار من گذشته ...شاید"


باید باور کنیم که می شود از تاریخ غلط گرفت اما نمی توان تاریخ را حذف کرد . بخصوص تاریخی که مدیومی چون سینما دارد . سینمای قبل از انقلاب بخشی از تاریخ سینمای ما است حتی اگر یشتر فیلم های آن دوره را با نام "فیلمفارسی" بشناسیم.
این روزها "علی عطشانی" دوربین ها را خاموش کرده تا به مراحل بعدی تولید  آخرین ساخته اش"نقش نگار" بپردازد . فیلمی که در آن ناصر ملک مطیعی  در کنار "بهرام رادان "پس از سالها دو باره جلوی دوربین رفته تا نفس حبس شده اش را آزاد کند.
این روزها ناصر ملک مطیعی حسرت حضور کسانی را می خورد که نمی داند مردند یا اینکه دق کردند.
این روزها او به یاد "فردین" است با سنگ قبری همیشه شسته شده و مملو از گل.
یاد "رضا بیک ایمانوردی" که غریب ، تنها و دور از وطن جان سپرد.
یاد "ایرج قادری" که به تازگی رفت و فیلمش را نیمه کاره گذاشت
یاد "رضا ارحام صدر" که یادگار و استاد گونه ای خاص از تئاتر کلاسیک ایران بود
و یاد اعجوبه ای به نام "بهروز وثوقی" که حتی در کنار "مونیکا بلوچی " هم دیگر نمی تواند "رضا موتوری " باشد و چه حیف است دیدن او روی صحنه ی تئاتری که در شان کارنامه اش نیست.
این روزها ناصر ملک مطیعی از مردم به دلیل اشتباهاتش عذر خواهی می کند و می گوید برای حضور مجدد در سینما زمین را سجده کردم و من دلم می گیرد ، وقتی فکر میکنم "مهدی مشکی" چه اشتباهی کرده بود که این روزها بدتر از آن را در سینمایمان نمی بینیم ، دلم می گیرد. از فیلم های قبل از انقلاب در این سالها یک کافه کم شده و  برهنگی که همه را با لوندی کلام و قصه های آنچنانی جبران کرده ایم.
چرا تمام این سالها فراموش کرده بودیم که ناصر ملک مطیعی چه بازی قدرتمندی در نقش امیرکبیر "سلطان صاحبقران" داشت.
سلطان صاحبقرانی که خط شکن سریال سازی آخرین سالهای قبل از انقلاب بود . تاریخی که زنده یاد "علی حاتمی" به تصویر کشیده است.
چرا تمام این سالها فراموش کردیم که او "فرمان" قصه ی "قیصر" بود در فیلم "مسعود کیمیائی".
واقعا  این ما هستیم که باید از گوشه نشینی ناصرهای ملک مطیعی و از دعوت به کار او در هشتاد وسه سالگی اش کمی شرمنده شویم . ما هم نه . مدیران و مسئولان هم نه . بلکه آنهائی که موجب این تصمیم ها شدند و حالا با ریش های سه تیغه در آن سوی آب ها از "سکس و فلسفه" می گویند.
به هر حال حضور قدیمی های سینما ، آنهائی که در گوشه ی صندوقچه ی خاطراتمان  هنوز باقی مانده اند، حتی در خاطره ی مخاطب خاص سینما ،پاک کردن غبار از چهره شان و دیدنشان اتفاق خوبی است که حتی مخالفان سینمای بدنه قبل از انقلاب و روشنفکران آسمان باز هم از آن استقبال می کنند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید