نیمه های دهه هفتاد بود که تصمیم گرفتم بطور مفصل پیگیر پدیده ای به نام "لباس های تاناکورا" و نکات مثبت و منفی آن شوم. این لباس ها پیش از اینکه سریال "سالهای دور از خانه" پخش شود و به طور خودجوش نام "تاناکورا" روی آن گذاشته شود به نام "لته" و بیشتر در چابهار، زاهدان و مهاباد یافت می شد. با بوی زننده ای که معرف این لباس ها بود و شایعاتی که مو جب میشد تا عده ای به شدت از این لباس ها پرهیز کنند تا بیشتر تن پوشی برای افراد مستحق باشد با قیمت های بسیار بسیار نازل.
شایعاتی که موجب کراهت مردم میشد ، نه دست دوم بودن و نه بهداشتی نبودن آنها بلکه این نکته بود که می گفتند این لباس های تن مردگان خارجی است.
از نکات مثبتی که یکی از معلمان شهر ارومیه به آن اشاره می کرد اینکه: لااقل با وجود این لباس ها ، ما دیگر بچه هائی را نمی بینیم که در این سوز و سرما از نداشتن یک لباس گرم استخوان هایشان تیر بکشد چرا که با صد تومان می شود یک کاپشنی که دو تا از دکمه هایش افتاده یا یک گوشه اش شکافته و لک کوچکی دارند تهیه کنند.گاه حتی این لباس ها یک گوشه ای ریخته می شود تا نیازمند ها مجانی ببرند چرا که این اجناس تانا کورا به صورت عدل و کیلوئی و فقط به قیمت هزینه انتقال وارد کشور شده و لباس های کمی مشکل دار جزو پرت کالا محسوب می شدند.
اما کم کم بوتیک دارهای کلان شهر های کشور به این گنج پنهان پی بردند و از آنجا که فروشندگان عموما کم سواد بومی این لباس ها، نگاهی به مارک لباس و کفش هائی که در این عدل ها یافت می شد نداشتند ، این تاجران خرده پا با سفر به این نقاط تاناکورا خیز، لباس های نسبتا نو و برندهای مشهور را با نازل ترین قیمت ها می خریدند و با تیمارو از بین بردن بوی مواد استریل آنها مارک میزدند و در بالاترین نقاط شهر به قیمت هائی گران می فروختند. حتی تولیدی ها هم می رفتند و لباس هائی که به درد نمی خوردند اما دکمه و مارک و زیپ و تزئینات به درد بخور داشتند را کیلوئی می خریدند و به لباس های ایرانی می دوختند و به عنوان خارجی می فروختند.
حالا این تجارت کاذب پایش به تهران هم باز شد و حتی در مزون های خصوصی تن مانکن ها می رفت.جالب اینکه در دهه ی هفتاد که پیگیر این تجارت شدم ، فهمیدم که یکی از مشتریان پر و پا قرص این لباس ها اهالی سینما ، تئاتر و تلویزیون هستند که با این فروشندگان قرار های آخر شب می گذارند و در پشت کرکره های پائین کشیده ، عدل های باز نشده را وارسی می کنند و خرید های کلی دارند. خریدهائی که جای طراحی لباس را در پروژه های سینمائی ، تلویزیونی و تئاتر می گیرد و گاه در بیرون از صحنه ها هم تن پوش آنها می شود و به این ترتیب بود که ماشین های مدل بالا هم جلوی این بساط این دستفروش ها که حالا مغازه دار شده بودند و خود نیز ماشین های آخرین مدل داشتند پارک می شدند و این لباس و کیف و کفش هر روز گران تر می شد و کم کم این فروشندگان تاناکورائی از شهرستان مهاجرت کرده نیز با مارک های کلمبیا ، تیمبرلند ، بربری ، گپ و اچ اند ام در کنار آدیداس ، نایکی وپوما آشنا شدند و کلاه سرشان نرفت.
به این ترتیب تنوع مدل، رنگ و سایز این لباس ها موجب شد تا در کنار کالاهای چینی رقیبی جدی برای تولید پوشاک ایرانی متولد و رشد کند که نباید نادیده بگیریم که توجه نداشتن به سلیقه و نیازمشتری کوتاهی است که به خود تولید کنندگان برمی گردد و باز شدن پای این لباس ها به طراحی لباس در سینما و تئاتر هم موردی نیست که بخواهیم یک طرفه در باره اش به قضاوت بنشینیم.
به هر حال تحقیقات من در آن سال شد یک خط قرمز و ادامه پیدا نکرد چرا که حتی در کارهای کمدی هم به این اشاره میشد که لباس های تاناکورا در بین اهالی هنر خریدار دارد اما قرار نبود مستقیما به آن پرداخته شود.
تا اینکه امروز در گفتگوئی که یکی از طراحان برجسته لباس نمایشی در گفتگو با خبرگزاری مهر در مورد آن به صورت تخصصی صحبت کرد و در بخشی از گفتگوی خود آن را به چالش کشید
طراح نمایش تحسین شده ی "بیوه های سالار جنگ " ، خانم "پریدخت عابدیننژاد" درباره استفاده از لباسهای تاناکورا در طراحی لباس نمایش ها ، عنوان کرد: از لباسهای تاناکورا استفاده خیلی زیادی در طراحی لباس نمایشها میشود چون در بسیاری مواقع اگر بخواهید مثلا یک پالتو را بدوزید هزینه زیادی برایتان دارد پس بهتر است که از لباسهای دست دوم که در بازار یافت میشود، استفاده کنید. حتی معتقدم که لباسهای تاناکورا عنصر اصلی در پیشبرد طراحی لباس در ایران هستند. در برخی مواقع هم نمیتوان متریال اصلی برخی لباسها را پیدا کرد و به این طریق از لباسهای تاناکورا استفاده میشود. حتی امسال هم شاهد بودیم که جایزه طراحی لباس بخش بینالملل را به فردی دادند که به قول خودش اصلاً اینکاره نبود و شغل اصلیاش کارگردانی است و لباسها را هم از تاناکورا تهیه کرده بود.
وی ادامه داد: متاسفانه داوران ما متوجه تفاوت های کاری که کاملاً طراحی شده با کاری که تماماً از فروشگاههای تاناکورا خریداری شده، نشده بودند که معتقدم این اتفاق یک فاجعه است. البته همه از لباسهای تاناکورا در آثارشان استفاده میکنند، اما نمایشی که همه لباسهایش از تاناکورا خریداری شده، رسم بدی را آغاز میکند که عواقب ناخوشایندی دارد.
وی با انتقاد از عملکرد داوران در جشنوارههای تئاتر فجر در زمینه طراحی لباس، متذکر شد: متاسفانه داورانی که برای حضور در جشنواره تئاتر فجر انتخاب میشوند بعضا آشنایی و تخصصی با مقوله طراحی لباس ندارند و لباس را نمیشناسند. امیدوارم حداقل در داوریها و نقدها به شکل کارشناسی طراحی لباس در تئاتر در نظر گرفته شود تا اشتباهها و نکات مثبت طراحیها بیان شوند.
عابدیننژاد که به عنوان طراح لباس برگزیده جشنواره سی و چهارم تئاتر فجر انتخاب شده است، در این باره بیان کرد: من بیش از ۲۰سال است که کار طراحی لباس انجام میدهم. تابحال در هر دوره که جایزه طراحی لباس وجود داشته، من نامزد دریافت این جایزه بودم اما سال گذشته برای اولین بار این جایزه به من تعلق گرفت که جای خرسندی دارد. البته فکر نمیکنم گرفتن این جایزه تاثیری در روند کاریام داشته باشد و تنها شاید باعث شود کسانی که من را نمیشناسند بهتر با کارهایم آشنا شوند چون من همیشه پیشنهاد کاری داشتهام.