* رضا گلزار خوشبختانه در زمینه ی خواننده گی اصولا مدعی نیست چرا که می داند در این وادی چندان حرفی برای گفتن ندارد و کنسرت ها تکمیل ظرفیت می شوند چون "اومدیم خودتو ببینیم"، اما در مورد بازیگری یقینا پتانسیل یک بازیگر خوب بودن در او هست که به خواسته و با انتخاب های اشتباهش ترجیح می دهد تا زیبائی اش را به رخ بکشد و کلاغ پر برود و نه اینکه توان بازیگری اش را به رخ بکشد و این در استایل هنرپیشگی او کاملا مشهود است تا جائی که حتی در یک کار متوسط مثل "خشکسالی و دروغ"و یا حضوری قابل قبوا مثل "عاشقانه" یا "آتش بس1"هم بازی او پنهان می ماند.
*وی در جائی از گفتگو به علاقه اش به سینمای کریستوفر نولان اشاره می کند . این روزها همانطور که می دانیم آخرین ساخته نولان "دانکرک" موجب شگفتی اهالی سینما و منتقدین جهان شده است. جالب اینکه بازیگر این ساخته ی موفق نولان "تام هاردی"دقیقا هم سن و سال رضا گلزارو چهل ساله است و در نقشی ظاهر می شود که مطابق سن و سال اوست. دقیقا موردی که معمولا بازیگر فیلم پرفروش "سلام بمبئی" در انتخاب هایش منکر گذر زمان است و حاضرنیست یک نقش بکر در میانسالی را تجربه کند.
(وی در بخشی از گفتگویش می گوید: در سینمای ما قبل از شروع پروژه، همه صحبت از ساختن فیلمی در سطح "آواتار" می کنند، اما خروجیها در حد "هادی و هدی" است)
*سوال این است که شما در کدامیک ازفیلمنامه های سال های اخیربازیگری تان می توانستید تصوری از "آواتار" داشته باشید و در نیامده است؟ مثلا "مادر قلب اتمی" یا "دموکراسی در روز روشن"؟
(گلزار در این باره می گوید: کاراکترم در "مادر قلب اتمی" را خلق کردم. هیچ نقشی در فیلمهای ایرانی نیست که شما بتوانی به آن اشاره کنی و بگویی گلزار از آنها برای بازی در این فیلم الهام گرفته است. فیلم تا میانهها رئال است و از آنجا که وارد فضای سوررئال میشود، بخش زیادی از شخصیت را سعی کردم بسازم. روی تمام نماهای حضورم فکر کردم . مشکل اینجاست که در سینمای ما قبل از شروع پروژه، همه صحبت از ساختن فیلمی در سطح "آواتار" می کنند، اما خروجیها در حد "هادی و هدی" است! قبل از ساخت در دفتر تهیهکننده عکسهای گریم را به دیوار میزنند، طراحان لباسها را میآورند و … نهایتا وارد کار میشوی و میبینی مشکل از عوامل نیست. بضاعت سینمای ما در حوزه تولید و خصوصا پیشتولید بسیار کوچک و محدود است. فقط از بیرون بزرگ به نظر میآید)
*در جایی دیگر در باره "تام کروز" می گوید که کسی حاضر نیست او را روی ویلچر ببیند که به نظرکمی حافظه گلزار را در زمینه فیلم های مطرح دنیا کم نشان می دهد وگرنه تام کروز یکی از درخشش هایش در فیلم "متولد چهارم جولای" الیور استون است که اتفاقا نقش سرنوشت سربازی بازگشته از جنگ ویتنام است و زمانی هم روی ویلچر می نشیند.نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد اسکار وبرگزیده بهترین بازیگر نقش اول گلدن گلوب هم می شود.
چه چیز بهتر از آنکه روزی بیاید و ما هم با حضور ستاره پر فروغ خودمان بخشی از تاریخ سرزمینمان را به تصویر بکشیم که مطمئنا هم فرصتی است که وی در قابی تازه نشان دهد که همان بازیگر فوق العاده فیلم بوتیک است و هم اینکه حضورش در یک فیلم جنگی به این ژانر مهجور قوت ببخشد.
جیمز دین ، آلن دلون ، برد پیت ، تام کروز ، جانی دپ و لئونارد دی کاپریو از بهترین مثال هائی است که می توان با آن اشاره کرد که با سنشان پیش رفته اند و هرگز بازی شان را به زیبائی چهره نفروختند .البته از آنجا که مثال از هالیوود بود ، ما هم از سوپر استارهای هالیوود مثال زدیم. وجود ستاره و قهرمان حیاتی است به شرط آنکه خود فیلم دارای حیات باشد و به تازگی شاهد آن هستیم که حتی ستاره ها هم نمی توانند به گیشه یک فیلم بد رونق بدهند.
(گلزاردر این رابطه چنین گفته:مردم هرگز نمیپذیرند مثلا تام کروز نقش یک معلول ویلچری را بازی کند. ولی منتقدان دوست دارند او کلیشه را بشکند و روی آن ویلچر بنشیند. این کار در ایران جواب نمیدهد. متاسفانه ما آنقدر تنوع فیلمنامه نداریم که بازیگر بتواند بین این دو خواسته تعادل برقرار کند. البته الآن هم منتقدان به این نتیجه رسیدهاند که وجود ستاره لازمه کار سینما است و وجود قهرمان حیاتی است من در زندگیام تنهایی تصمیم نمیگیرم. بین ۱۸ تا ۲۰ ساعت در طول روز کار میکنم و خیلی کم میخوابم. فقط چهار پنج ساعت. عمق خوابم خیلی کم شده است، آنقدر که بعضا حس میکنم بیدارم و مجبور میشوم قرص خواب بخورم. شاید بهخاطر استرس و فشار کاریام باشد. دوست دارم مردم اينها را بدانند)
* بوتیک بهترین فیلم گلزار است چرا که گلزار در بوتیک بهترین است همانطور که بوتیک بهترین فیلم حمید نعمت اله هم هست و فیلمی است که "حامد بهداد" را معروف کرد و این عجیب است که جهانگیر فیلم بوتیک(محمدرضا گلزار) متوجه تحسین همگان برای بازی او در این نقش نشده باشد. تحسینی که با گذر زمان بیشتر و مستحکمتر می شود.
او در گفتگویش چنین می گوید: (همیشه میگویند "بوتیک" بهترین فیلم گلزار است. من میگویم اسم من در آن فیلم جهانگیر است و نقش اول را دارم. در آن فیلم شاید فقط سه سکانس جمعا پنج شش دقیقهای باشد که حضور ندارم. چطور از بازی همه تعریف میکنید جز من؟)
*کریستوفر نولان از جمله کارگردان هائی است که تقریبا همه مخاطبان و منتقدین در لذت بردن از ساخته های او و تحسین نگاهش متفق القولند اما واقعا می شود فیلم ممنتو ، بی خوابی یا دانکرک را دید و پسندید و در فیلم هایی حضور داشت که هیچیک از این خصیصه ها را ندارد؟
بازیگرشام آخر(که در این فیلم هم بازی قابل قبولی دارد) در این رابطه به دنیای تصویرمی گوید: متاسفانه منتقدان ما فکر میکنند هرچه فیلم خاصتر و کممخاطبتر باشد، موفقتر است. من خودم طرفدار پروپا قرص کریستوفر نولان هستم. فیلمهای او هر دو جنبه هنری و تجاری را در خود دارد، چند میلیارد دلار میفروشد و تحسین هم میشود.