هما گویا (سی و یک نما) – "خانواده من دوست داشتند که من دکتر بشم و یا در نهایت مهندس و خودم می خواستم یک وکیل شوم و در کنارش یک کمدین. به این ترتیب گزینه های من از نظر خانواده ام این بود : اول، پزشک / دوم، مهندس / سوم، وکیل / چهارم : عضو داعش و پنجم / یک کمدین"
فیلم کمدی – رمانتیک "بیمار بزرگ" از آن دسته فیلم هایی است که شاهکار محسوب نمی شود اما بسیار حالمان را خوب می کند. بخصوص ما که ایرانی هستیم و فرهنگی نزدیک به فرهنگ کشور پاکستان داریم ومسئله مهاجرت و فاصله بین جهان خود و جهان غرب را با فرستادن بچه هایمان برای پیشرفت و ادامه تحصیل و یا کوچ دست جمعی به معنای واقعی درک می کنیم. درکی که در لابه لای دیالوگ های این فیلم می توانیم به آن برسیم.
فیلم بیمار بزرگ با نگاهی به یک داستان واقعی ساخته شده و از دو نویسنده وام گرفته که یکی پاکستانی تبار و دیگری آمریکائی است و این بسیار در واقعی شدن شخصیت ها و شخصیت پردازی درست فیلم موثر بوده است.به خصوص که در واقع این فیلم بخشی از زندگی خود بازیگر اصلی فیلم یعنی "کمیل نانجیانی" است.
کمیل نانجیانی بازیگرپاکستانی - آمریکایی در نقش شخصیت اول این فیلم که بسیار بازی درخشانی از خود ارائه داده ، یکی از نویسندگان این اثراست که باعث شده تا شاهد فیلمی خلاقانه با وفاداری به فرهنگ شرقی را در قاب تصویر بی هیچ بی انصافی و سیاه نمایی ببینیم.از مزیت های نانجیانی به این نیز باید اشاره کرد که چهره ای به شیرینی و دلپذیری اجرای استندآپ ها و بازی هایش در فیلم و سریال دارد.
کمیل که از هنرپیشه های محبوب سریال های تلویزیونی است در این فیلم بیش از پیش توانائی هایش را به رخ بیننده می کشد و از آنجا که خود یک "استندآپ کمدین" مطرح است و در این فیلم هم نقش خودش (جوان پاکستانی را بازی می کند که همین شغل را دارد) می توانیم از استندآپ کمدی او که خارج از هر نوع ابتذال و لودگی است و مهمترین دغدغه هایش را در بستر طنز به چالش می کشد لذت ببریم و می تواند کلاس درسی باشد برای کسانی که می خواهند درک درستی از استندآپ داشته باشند.
صحنه ها و دیالوگ های بی نظیری در این فیلم وجود دارد. مثل وقتی که کمیل در یکی از استندآپ هایش می گوید:
"خانواده من دوست داشتند که دکتر بشم و یا در نهایت مهندس و خودم می خواستم یک وکیل شوم و در کنارش یک کمدین. به این ترتیب گزینه های من از نظر خانواده ام اینطور بود : اول، پزشک / دوم، مهندس / سوم، وکیل / چهارم : عضو داعش و پنجم / یک کمدین."
و یا دیالوگ بسیار خوب دیگری که در پاسخ به خانواده اش وقتی مادر می گوید:"ما به خاطرتو مهاجرت کردیم. پدرت مجبور شد تا دوباره امتحان بده و به دانشگاه بره و در سن پنجاه سالگی کنار هم کلاسی های بیست ساله بنشینه و... و ..."
کمیل در پاسخ می گوید : "من مدت هاست نماز نمی خونم و اسلام را هم می خواهم با نگاه خودم پیدا کنم و به آن ایمان داشته باشم و نه اینکه به خاطر شما مسلمان باشم. این یک حقیقتی است، وقتی فرزندتان را به اینجا می آورید هر کاری هم بکنید اوتحت الشعاع فرهنگ کشور جدید و پیشرفته قرار می گیرد و دیگر صرفا به فرهنگ و آداب و رسوم زادگاهش تعلق ندارد و این انتخاب خود شما بوده و نه من"
و خیلی از دیالو گ ها و موقعیت هائی که حتما از آن لذت خواهید برد.
فیلم بیمار بزرگ داستان عشق کمیل و امیلی (با بازی" زو کازان" نوه کارگردان بزرگ الیا کازان)است که در ادامه امیلی به یک بیماری سخت ویروسی دچار می شود و به کما می رود. در کشاکش این بیماری ما با خانواده های این دو آشنا می شویم و با شخصیت پردازی های بسیار خوب و بازی های درخشان آنها (بخصوص هالی هانتر در نقش مادر امیلی) وارد زندگی پر چالش والدین می شویم.