یکشنبه, 25 بهمن 1394 22:23

به بهانه روز ولنتاین/ نگاهی به فیلم "درخشش یک ذهن پاک" / قلب ها فراموش نمی کنند

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)
به بهانه روز ولنتاین/ نگاهی به فیلم "درخشش یک ذهن پاک" / قلب ها فراموش نمی کنند به بهانه روز ولنتاین/ نگاهی به فیلم "درخشش یک ذهن پاک" / قلب ها فراموش نمی کنند

ناز آفرین کاظمی (سی و یک نما) – گر چه بیش از دوازده سال از ساخته شدن فیلم "درخشش یک ذهن پاک" اثر تحسین شده ی "میشل گوندری" بر اساس قصه ای از "چارلی کافمن"خالق فیلمنامه "جان مالکویچ بودن" می گذرد اما هنوز هم خیلی از منتقدین به این مورد اشاره دارند که در زمان خود، حق این فیلم با بازی های بی نظیر و دیالوگ های ماندگارش به درستی ادا نشده است.و حالا روز ولنتاین بهانه ای شد تا نگاه گذرائی داشته باشیم به این فیلم فانتزی عاشقانه و فلسفی.

جوئل بریش با بازی جذاب جیم کری شخصیتی است که به دنبال دختری می گردد که بتواند او را جذب کند و فکر می کند که دختر مورد علاقه ی او قاعدتا باید شخصیت ، باورها و علایقی شبیه به خودش داشته باشد اما او به طرف دختری تمایل پیدا کرده که نقطه ی مقابل اوست.دختری به نام "کلمنتاین" با بازی خوب "کیت وینسلت".نکته ی مهم در همین طرح اولیه که در حقیقت حاشیه ای از متن قصه است خود به خود دارای یک نگاه روانشناسانه به روابط اجتماعی و بخصوص حس علاقه نسبت به جنس مخالف است که کشش های حسی لزوما رابطه ی مستقیمی با تفاهم های فردی ندارد اما می تواند برای حفظ ارتباط موثر باشد.

حالا در خلاصه ی داستان چه آمده است:

"دکتر هاوارد سرپرست یک کلینیک است که کار آن پاک کردن آن دسته از خاطرات افراد است که دوست ندارند آنها را در ذهن خود داشته باشند. کلینیکی که اغلب زوجها خصوصاً در روزهای نزدیک به ولنتاین به آن مراجعه می‌کنند تا خاطرات بدی را که از هم در ذهن خود دارند پاک کنند. تکنیسینهای کلینیک ابتدا مکان خاطرات مورد نظر را که به صورت لکه‌های روشنی روی مغز نمودار می‌شود، شناسایی کرده و سپس به محو کردن آن لکه‌های نور می‌پردازند. ابتدا کلمنتاین و سپس جول آگاهانه تصمیم به پاک کردن خاطرات مشترکشان می‌گیرند اما حتی بعد از فراموشی یکدیگر، مجدداً به سمت هم کشیده شدند زیرا لکه نوری که در قلب آنها روشن شده بود درخششی ابدی داشت."

Eternal-Sunshine-of-the-Spotless-Mind-eternal-sunshine-4400863-1024-576.jpg

و در ادامه نگاه به فیلم "درخشش یک ذهن پاک" می بینیم پس از مدتی رابطه‌ی این با حوادثی تلخ و جبران ناپذیر پایان می گیرد و کلمنتاین با استفاده از تکنولوژی جدید، خاطرات جوئل را از ذهن پاک می‌کند. جوئل هم برای تلافی، تصمیم  می‌گیرد تا او هم خاطره ای از کلمنتاین نداشته باشد . فیلم از اینجا به بعد با نگاهی هوشمندانه چه از نظر حسی و چه از نظر تکنیکی فرآیند پاکسازی ذهن جوئل و ری اکشن او نسبت  به خاطرات گذشته است. او هر چه در خاطراتش جلوتر می‌رود، به لحظات شیرینی که با کلمنتاین داشته بیشتر بر می‌خورد و از پاک کردن ذهنش پشیمان می‌شود و تصمیم می گیرد تا  در مقابل فرآیند پاکسازی ذهن خود مقاومت کرده و خاطرات کلمنتاین را حفظ  کند.

چند نکته که منتقدین و نویسندگان ایرانی و خارجی در مورد این فیلم می گویند:

داستان کلی فیلم «درخشش ابدی یک ذهن پاک» درباره‌ی حافظه‌ی انسان و چگونگی دستیابی یا عدم‌دستیابی به خاطرات حک شده در حافظه است. کاراکتر «جوئل بریش» با بازی جیم کری که برای عموم بیشتر به عنوان یک هنرپیشه‌ی طنز و کمدی شناخته می شود، آن چنان شخصیت جدی و شاید غم‌انگیزی دارد که بی‌اختیار تصور مجدد یک فرضیه را به ذهن تداعی می‌کند که: «متضادها در بی‌نهایت مترادف می‌شوند»

«درخشش ابدی یک ذهن پاک یا آفتاب ابدی ذهن بی‌آلایش (به انگلیسی: Eternal Sunshine of the Spotless Mind) فیلمی آمریکایی محصول سال ۲۰۰۴ میلادی در ژانر علمی-تخیلی می‌باشد. فیلمنامهٔ آن توسط چارلی کافمن نوشته شده و توسط میشل گوندری کارگردانی شده‌است. فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک، فیلمنامه محکم و پیچیده‌ای دارد و با توجه به زمینه‌هایی که داستان در اختیار نویسنده قرار داده است به طور پی در پی سطوح کشمکش خود را تغییر می‌دهد. دائماً از ذهن شخصیت اصلی به جهان بیرون جابه جا می‌شود.»

«ساختار این فیلم، از ترکیبی از زمینه علمی-تخیلی، روایت غیر خطی و نئو سوررئالیسم بهره می‌گیرد تا بتواند طبیعت و ماهیت حافظه و عشق رمانتیک را کشف نماید.»

کافمن (نویسنده فیلمنامه) و گوندری (کارگردان) به همراه "پیر بیسموث" که یک هنرمند اجرایی (هنر اجرا) فرانسوی می‌باشد، بر روی داستان فیلم کار کردند.

eternal-sunshine-of-the-spotless-mind-eternal-sunshine-4401679-1024-576.jpg

نام این فیلم، از شعری با عنوان Eloisa to Abelard اثر الکساندر پوپ گرفته شده‌است.

این فیلم، هم از دیدگاه منتقدان و هم در گیشه، موفق بود. از یکسو توانست جایزه آکادمی هنرهای سینمایی آمریکا (اسکار) را به خاطر بهترین فیلمنامه اصلی (غیراقتباسی) دریافت کند و همچنین از سوی منتقدان به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۰۴ میلادی برگزیده شد. از آن به عنوان فیلمی که دارای بیشترین قدرت به چالش کشیدن فکر (thought-provoking) است، یاد می‌گردد.

میشل گوندری، فیلمساز فرانسوی الاصل 40 ساله با ساخت کلیپ های آوانگارد و پیشرو به شهرت رسید. او ذهن سوررئالیستی خارق العاده خود را با همین کلیپ ها به نمایش گذاشت. گوندری، دانش آموخته مدرسه هنر پاریس است و در زمینه موسیقی پاپ و نقاشی مدرن تجربیات فراوانی دارد. حتی در دوران جوانی خود، به عنوان گرافسیت نیز فعالیت کرده است. او در اوایل دهه 90 میلادی، به عنوان یکی از اعضای گروه موسیقی qui-qui مشغول شد و پس از ساخت چند ویدئوآرت، به وسیله بیورک برای ساخت کلیپ های ویژه او استخدام شد.

وقتی با یک نفر دعوا می گیرید، گاهی آن قدر از دستش عصبانی می شوید که حتی می خواهید او را بکشید. اما به خوبی می دانید که این کشتن، مشکلات بیشتری برای شما به همراه می آورد مثلاً ترس از دستگیرشدن توسط پلیس یا بدتر از آن عـــذاب وجدان. این دلایل شما را از انجــام چنین حمــاقتی بـــاز می دارد.پس چاره چیست؟ در حالی که دارید از عصبانیت منفجر می شوید، چه کاری می توانید بکنید؟چارلی کافمن، فیلمنامه نویس مشهور آمریکایی، راه حل بهتری ارائه می کند که اگر در طی سالهای آینده تحقق یابد ظاهراً مشکلات و عواقب منفی کمتری در پی دارد. شما تمام خاطرات مربوط به طرف مقابل را از ذهن خود پاک می کنید و حتی عمل پاک کردن را هم به یاد نخواهید آورد؛ یعنی، همه چیز را فراموش می کنید، به عبارتی فراموشی ابدی یک ذهن پاک!

eternal-sunshine-2.jpg

فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک، فیلمنامه محکم و پیچیده ای دارد و با توجه به زمینه هایی که داستان در اختیار نویسنده قرار داده است به طور پی در پی سطوح کشمکش خود را تغییر می دهد و دائماً از ذهن شخصیت اصلی به جهان بیرون جابه جا  می شود.

البته نوشته های چارلی کافمن همیشه استثنایی و بکر بوده اند. جان مالکویچ بودن و همین فیلم تابش همیشگی ذهن پاک برای اثبات این حرف کافی است. در واقع او کارهایی را تجربه کرده که کمتر و حتی با کمی غلو، هرگز در شیوه روایت داستان صورت نگرفته است. او با همه چیز شوخی و همه چیز را دست کاری می کند.

عجیب بودن شخصیت های اصلی باعث شده تا رابطه ای هم که بین آنها شکل می گیرد، عجیب و کم نظیر باشد. در واقع همین حس باعث می شود که جوئل برای حفظ خاطرات خوب و خوش خود با کلمانتین تقلا کند و ما به عنوان بیننده، به تماشای ادامه اتفاقات ترغیب شویم.

فیلم درباره روابط انسانی و ارزش رابطه ها صحبت می کند و می گوید به هیچ وجه نمی توان از اوقات خوش رابطه ها، حتی آنهایی که فرجام خوبی ندارند، گذشت و اینکه انسان ها تنها زمانی که روابط شان در حال نابودی است، به ارزش آنها پی می برند.

نکته ای که توجه را در این فیلم  به خود جلب کرد، رابطه حافظه و عشق بود که در این فیلم به خوبی آن را به تصویر کشیده اند. شخصیت ها با اینکه خاطرات دیگری را از ذهنشان پاک کرده اند ولی در اولین ملاقات، حس عجیبی دارند، نوعی حس آشنائی و احساسی که از یک رابطه در گذشته حکایت دارد.

1444.jpg

نکته دیگر درباره موضوعی که فیلم به آن پرداخته،یعنی؛ پاک کردن حافظه است . حافظه عبارت است از مجموعه ای از فرآیندهای اکتساب، نگهداری و کاربرد اطلاعات. تفکر امروزی حافظه را به سه مرحله اصلی تقسیم می کند؛ یادگیری، نگهداری و محافظت، یادآوری و بازیابی. بیشترین مطالعات درباره مراحل اول و سوم انجام شده و از مرحله دوم؛ یعنی نگهداری و محافظت، اطلاعات چندانی در دست نیست. این در حالی است که فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک مستقیماً به مرحله دوم پرداخته و نشان می دهد حتی اگر علم به آن درجه برسد که بتواند در حافظه آدم ها دخل و تصرف کند ولی هرگز قادر به غلبه بر احساسات بشری نیست.

اما مسئله مهمی که شاید دلیل اصلی اقبال فیلمنامه کافمن در شب اسکار بوده باشد، توجه به همه شخصیت هاست. علاوه بر پرداخت بسیار خوب دو شخصیت اصلی، پرداختن به سایر شخصیت ها، گذشته و روابط آنها باعث شده تا همه کاراکترهای فیلم تا حدّ قابل قبولی از پردازش مناسب برخوردارند.

کیت وینسلت و جیم کری از عجیب ترین شخصیت های سینمایی در چندین سال اخیر به شمار می روند. یکی خیلی معمولی و دیگری کمی خل وچل و غیرقابل پیش بینی.

در ضمن مثل اینکه کم کم باید باور کرد که هر فیلم جدی که جیم کری بازی در آن را می پذیرد، حتماً فیلم متفاوتی است. بعد از مردی روی ماه، مجستیک و نمایش ترومن حالا کری با بازی در این فیلم بار دیگر تجربه باشکوهی را رقم می زند.

نام این فیلم، از شعری با عنوان Eloisa to Abelard اثر الکساندر پوپ گرفته شده‌است.

eternal-sunshine-of-the-spotless-mind-eternal-sunshine-4401761-1024-576.jpg

این فیلم از سوی بسیاری از جشنواره‌ها، مراسم فرهنگی، انجمنها و موسسات مورد تحسین قرار گرفته‌است و جوایز زیادی نیز کسب نموده‌است که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی/غیراقتباسی در سال ۲۰۰۵ میلادی

نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر زن برای کیت وینسلت در سال ۲۰۰۵ میلادی

دریافت جایزه آکادمی فیلم بریتانیا به خاطر بهترین تدوین

دریافت جایزه آکادمی فیلم بریتانیا به خاطر بهترین فیلمنامه اصلی/غیراقتباسی (چارلی کافمن)

نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم کمدی/موزیکال

نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم کمدی/موزیکال (جیم کری)

نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم کمدی/موزیکال (کیت وینسلت)

نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین فیلمنامه (چارلی کافمن)

این فیلم در فهرست فیلمهای برتر سایت IMDB در رده هشتاد و سوم قراردارد.

شناسنامه:

کارگردان : میشل گوندری

تهیه‌کننده           : آنتونی برگمن

نویسنده : میشل گوندری  چارلی کافمن

بازیگران  جیم کری -کیت وینسلت-مارک روفالو -کریستین دانست - الیجاه وود -تام ویلکینسون

موسیقی           : جان برایون

فیلم‌برداری :       الن کوراس

تدوین:   والدیر اسکارسدوتیر

توزیع‌کننده:         فوکاس فیچرز

با تشکر از : ناصر حافظی مطلق

 

دیدگاه‌ها  

0 #1 بیتا 1399-04-27 23:32
عالی بود، ممنون ❤
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید